✍️ امير حاج رضايی
نوع نگاهم به اتفاقی كه رخ داده صرفا فوتبالي نيست. من اين را تعميم ميدهم به جامعهای كه امروز در سخت ترين شرايط زندگی ميكند. حال در اين وضعيت يک عده آدم بی مسووليت و بی كفايت كه بيشتر دنبال منافع شخصی هستند بدون توجه به شرايط جامعه چنين غرامت سنگينی را روی دوش مردمی ميگذارند كه هر روزه خميدهتر و افسردهتر و مشكلدارتر ميشوند.
اين يک فاجعه ملی است. جالب اينجاست كه هر كدام از اين آقايان اصلا مسووليت كارشان را نميپذيرند. ميگويند من نبودم! من اطلاعی نداشتم! ميخواهم بگويم وقتی آدمی كه مسووليت دارد و امضايش تاثيرگذار است، البته برای اين افراد واژه مسوول سنگين است، ميگويد خبر نداشتم خودش يک جرم است. چطور شما خبر نداشتيد؟
فدراسيون فوتبال ما بعد از جدايی آقای دادكان وارد مرحلهای شد كه دو فدراسيون به مدت 13، 14 سال سر كار بوده. در اين مدت هر روز در مورد اين فدراسيونها اخبار ناخوشايند در زمينههای مختلف به گوش رسيده است. نهايتا در فدراسيون دوم اين خبرها هم تشديد شد، هم زياد.
نميتوانم جامعه فوتبال را از جامعه بزرگی كه در آن زندگی ميكنم، جدا كنم. اينها ارتباط مستقيم با هم دارند. جامعهای كه دولت در آن به مردم يک ميليون تومان وام ميدهد و آن را با بهره پس ميگيرد اين يک نوع صدقه است. با يک ميليون تومان چه كار ميشود كرد؟ و بعد يک رقم وحشتناك ۱۷۵ ميليارد تومانی می آيد وسط كه بايد به يك نفر پرداخت شود. حالا نميدانم يك نفر بوده يا افراد ديگری هم ذی نفع بودند. اين برعهده ضابطين قانونی است كه تفحص كنند و تمام دستاندركاران اين فاجعه ملی را برابر قانون مجازات كنند.
وقتی به جامعه خودمان نگاه ميكنم، ميبينم به هر دليلي وضعيت بسيار نابسامانی داريم. گرانی وحشتناک و وضعيت اقتصادی دردناک وجود دارد. كارگران زحمتكشی را ميبينيم كه گاهی چهار يا پنج ماه حقوق نميگيرند و تازه اگر آن كارگر حقوقش را بگيرد هم به سختی زندگی اش را ميچرخاند. يا آدمهايی كه در اين شرايط كرونايی مجبورند بروند سركار. چون بايد شب نان به خانه ببرند. اينها در اين شرايط بين مرگ و زندگی يک لقمه نان به خانه ميبرند. بعد آقايانی كه مينشينند و پيشاهنگ خيلی از مسائل اخلاقی خودشان را جلوه ميدهند، اين بغض مال ناتوانی و ناكارآمدی افرادی است كه در اين كشور در زمينه فوتبال مديريت ميكنند.
چه در فدراسيون فوتبال و چه در باشگاهها. ما مدير توانمند خيلی كم داريم. ما مديرانی داريم كه نه تنها كارآمد نيستند بلكه وقيح هم هستند. تجربه خودم را ميگويم. اگر شما را دعوت كنند و برويد از يک تريبون صحبت كنيد بلافاصله اين مديران تكذيب ميكنند. بلافاصله شما به انواع و اقسام زشتی ها متهم ميشويد. با وقاحت كامل آنچه خود هستند را به ديگران نسبت ميدهند. ناراحتی ام يک ناراحتی معمولی نيست. چون نميتوانم شرايط جامعه امروز را از مسالهای كه اتفاق افتاده، تفكيک كنم. تجسم كنيد اين ۱۷۵ ميليارد تومان چقدر ميتواند به مردم ما كمک كند.
اگر وجدان بيداری در اين فوتبال وجود دارد بايد سريعا اقدام كنند و عاملان اين مساله را مجازات كنند. اينها حتی خودشان زورشان می آيد يک استعفای معمولی بدهند چون ميترسند به نوعی پذيرفته باشند در اين امر دخيل بودهاند. آقای كفاشيان ميگويد «با من مشورت نشده» و چيزهايی از اين دست. تنها اميدواری ام اين است كه مسوولان قضايی كشور وارد كارزار شوند و بهطور شفاف به مردم بگويند چه شده و چه كسانی و چرا اين كار را كردند و قرار است با عاملين قضيه چه برخوردی صورت بگيرد.
همين اواخر در يک شهرستان دور افتاده مربی جوانی به من گفت ۴۰ تا شاگرد دارم و فقط ۴ تا توپ! يعنی هر 10 بازيكن با يک توپ كار ميكنند. اگر آن آقا الكس فرگوسن هم باشد، نميتواند چيزی به بچهها ياد بدهد. ميرويم و ميبينيم تيمی برای يک مسافرت هيچ امكاناتی ندارد.
ما فقط توی پرونده ويلموتس بازنده نشديم. ما هميشه بازنده هستيم. چون فوتبال ما را كسانی اداره ميكنند كه بر ستونهايی از دروغ و رياكاری و منافع شخصی استوار هستند. در چنين شرايطی طبيعی است كه ما ميبازيم. ممكن است در يك دوره كوتاه از منظر همين افراد برنده به نظر بياييم ولي ما بازندهايم.
ما چقدر پرونده در فيفا و ای افسی و حكميت ورزش داريم؟ چقدر قراردادهای نامربوط ميبنديم؟ در چند تا از اين پروندهها برنده شديم؟ مگر ما وكيل نداريم؟ حقوقدان نداريم؟ اين كشور پر از آدمهای حسابی و فرهيخته است. چرا اينها را به گوشه خانهها راندهاند؟ چرا آقای دادكان خانهنشين است؟ چرا آقای محمد مايلی كهن خانهنشين است؟ آدمهای پاك و سلامت را به گوشه خانهها راندهايم و اين هم نتيجهاش!
اين دفعه اگر اقدامی نكنند منظورم اقدامی اساسی و قاطع است، فوتبال برای من خواهد مرد. نه تنها فوتبال ميميرد بلكه انسانيت هم ميميرد./اعتماد