پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️اکبر دانش سرارودی
جدای از روحیات مستکبرانهٔ صدام و عقدههای فروخفته در نهاد دیکتاتور عراق
جنگ ایران و عراق نیز با مقدمات و مواضع نسنجیده ای چون ناصالح دانستن حکومت طرف مقابل و تحریک ملت عراق جهت سرنگونی حکومت بعث و تقاضا از ارتش عراق برای قرار گرفتن در کنار مبارزان و اقدام فوری برای ساقط کردن صدام و امثال اینگونه تحریکات، کم کم تبدیل به آن چیزی شد که دو ملت مسلمان ایران و عراق را به مدت ۸ سال به جان هم انداخت و ضمن تحمیل حدود ۲ هزار میلیارد دلار خسارت به دو کشور مسلمان همسایه، قریب یک میلیون نفر از جمعیت آنان را نیز به کشتن داد و…
شرایط این روزهای ما با یکی از همسایگان مان در شمال غرب کشور نیز یادآور همان مقدماتی است که شوخی شوخی ممکن است سبب جنگی تمام عیار گردد.
از انبوه تحقیر و متلک گویی و مانور و خودشیفتگی گرفته تا بهانه هایی چون اینکه «انتظار نداریم پشت مرزهای ما از رژیم صهیونیستی پذیرایی کنند» یا اینکه چرا همسایگان ما به ارتش و حمایتهای فرا منطقهای و جهانی متّکی شده و با دعوت از آنها سبب ناامنی منطقه (ما) شده اند؟
ایکاش به عواقب اینگونه تحریکات هم فکر میکردیم و در وقت سخن گفتن و موضع گیری، منطقی و سدید حرف میزدیم و همانگونه که آقا علی بن ابیطالب توصیه میکند خود را میزان میان خود و دیگران قرار میدادیم و آنچه برای خود می پسندیم یا نمی پسندیم را برای دیگران نیز می پسندیم یا نمی پسندیم زیرا؛
اولاً «باد طوفان آورد، ستیزه جنگ»
نمیشود درشتگویی کرد و با شرایط موجود، انتظار نرم خویی و سکوت داشت.
ثانیاً آنها نیز میگویند؛ اگر شما نمی پسندید که دیگران به دعوت و رضایت کشورهای همسایه تا پشت مرزهای تان رفت و آمد کنند پس شما در این چهاردهه پشت مرزهای اسرائیل چه می کنید؟ و چرا رسماً در این کشورها پایگاههای وسیع نظامی دایر نموده اید و با عدّه و عُدّه های فراوان در لبنان، سوریه… حضور دارید؟!
اگر شما می گوئید ما به دعوت دولت آنها رفته ایم ما هم می گوئیم دیگران نیز، به دعوت ما آمده اند و دولت ها، نماینده مشروع مردمشان در چگونگی اداره کشورشان هستند و تصمیمات شان در چارچوب منافع ملی کشور خویش محترم است.
ضمن اینکه اگر شما، رسماً میگوئید «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» و از هیچ تلاشی در لبنان و سوریه برای آسیب زدن به اسرائیل فروگذار نمی کنید اما نه اسرائیل در کشور ما پایگاه نظامی دارد و نه از کشور ما تهدید و اقدامی بر علیه شما صورت گرفته است! و اساساً با این همه امکانات جاسوسی و نفوذ در کشورتان، چه نیازی به اقدام در کشور ثالث است؟
پس شایسته است که این استانداردهای دوگانهٔ یک بام و دو هوا را رها نموده و اگر با هر یک از همسایگان مان اختلاف داریم بدون هرگونه کُرکری و تهدیدی مثل انسانهای بالغ و خردمند به گفتگو و مذاکره نشسته و حل نمائیم و از تکرار تجربه تلخ جنگ ایران و عراق درس بگیریم و یادمان بماند که همه میدانند، همچنانکه آقازاده ها فقط نفع این تحریم ها و جنگ اقتصادی را برده اند و در این سالها بسیاری از آنها بدور از گرفتاریهای مردم در اروپا و آمریکا و خوش آب و هواترین مناطق کشور در بهترین ویلاهای لاکچری کیف شان را میکنند اگر جنگی نیز در بگیرد باز هم تمام بدبختی هایش مال مردم خواهد بود و آقازاده ها نخواهند گذاشت عیش شان منقّص شود.
مع الاسف در موضوع قره باغ و درگیریهای دو همسایه آذربایجان و ارمنستان نیز، تحت تاثیر برخی پارامترهای احساسی غلط، مواضع معقول و هماهنگ با منافع ملّی و روح بیطرفی مان اتخاذ نکردیم و…
پس مراقب باشیم در شرایطی که سالهاست کشورمان درگیر بدترین جنگ اقتصادی قرن و تحریم های ویرانگر است و بنّیه اقتصادی مان بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده با طناب شعبان بی مخ های عربده کش بی منطق به چاهِ جنگ همسایه دیگری نیفتیم و یادمان بماند که تحمیل معاهدات ننگین گلستان و ترکمنچای نیز نتیجه مذاکره گریزی و گوش سپردن به نظرات غیرکارشناسی فقهاء متوهّم و باصطلاح غیرتمندان احساسی و بی خردی بود که چنان جوّی بوجود آوردند که اگر کسی دم از محاسبات عقلانی و دقیق نگریهای همه جانبه و مذاکرات هوشمندانه میزد سزایی جز دشنام، تحقیر، تهدید و حتی مرگ نداشت!
بخدا قسم درشتگویی و دشمن تراشی های مستمر، هیچ ثمری جز رنج بیشتر ندارد و بقول معروف هزاران دوست کم است و یک دشمن بسیار.
«فاعتبروا یا اولی الابصار»
اصفهان ۱۲ مهرماه ۱۴۰۰