✍️مجید یونسیان
تقریبا کار ترامپ تمام است و مردم آمریکا بار دیگر به پوپولیسم سیاسی روی خوش نشان ندادند. شاید برخی تصور میکردند که انتخاب مجدد ترامپ حداقل برای جامعه ما میتواند موجب ایجاد فضای رادیکال شود و ما را از بنبست کنونی خارج کند؛ اما واقعیت این است که دنیای بدون ترامپ و همفکرانش که در همه کشورها منادی شعارهای پوپولیستی هستند، دنیای انسانیتری خواهد بود.
با اینکه در درازمدت، بایدن فشار هوشمندانهتر و پرقدرتتری بر ایران با این سیاست و مشی کنونی وارد میکند و امیدهای دگرگونی رادیکالی را برای چپ و راست کاهش میدهد.
اما بهنظر میرسد که آمریکا تحت مدیریت بایدن و دموکراتها موجب تقویت این ایده در ایران خواهد شد که چاره رهایی ما از معضلات کنونی تنها دو چیز است:
اول، پذیرش این واقعیت که هیچ قدرتی نمیتواند مشکلات ما را حل کند بهجز خودمان. چیزی که هنوز و بهدرستی آن را جدی نگرفتهایم؛ گرچه دائم شعار میدهیم.
همین که گروهی در برج عاج عافیت نشستهاند و از خود سلب مسئولیت میکنند و همه عالم و آدم را مقصر میدانند جز خودشان را، یعنی اینکه هنوز بر اهمیت ضرورت دگرگونی واقف نشدهاند و تصور میکنند که افسار این قدرت چموش را تا ابد در اختیار دارند.
درحالیکه اگر چشمانشان را باز کنند و خوب به اطرافشان نگاه کنند، درمییابند که حتی برای حفظ همین قدرتی که اکنون به آن غره شدهاند، راهی جز تمرین زندگی در جهان کنونی ندارند؛ جز اینکه اصل را بر تعامل قرار دهند نه ستیز.
هیچ قدرتی با ستیز با دیگران تداوم نیافته و امنیت نداشته است. به هرحال مردم و حتی حامیان یک فکر، ایدئولوژی و نظامی تا حدی میتوانند در آتش ستیز و ناآرامی به حیات خود ادامه دهند؛ اکنون آرامش، نفس کشیدن و آسایش یک ضرورت و نیاز است.
دوم، ضرورت پذیرش واقعیت صبوری کردن و روی پای خود ایستادن و اصلاح کردن امور و هرس شاخههای هرز است.
جامعه ما سال ۸۸ سعی کرد این نیاز را با روالی قانونی به انجام رساند، اما نشد و نگذاشتند و صبوری نکردند و حاصل آن تکهتکه کردن جامعه، به هدر دادن سرمایههای اجتماعی و سوق دادن جامعه به درون یک فضای ملتهب بود؛ فضایی که هنوز هم برخی اصرار به زنده نگه داشتن آن دارند.
ای کاش حوادث امریکا در چهار سال گذشته را نه از بعد سیاسی بلکه از بعد جامعهشناختی مرور کنیم تا دریابیم که جامعه در انتخابهایش به امنیت، آسایش و احترام بیشتر نیاز دارد.
همه کارشناسان متفقالقولند که ترامپ برای جامعه آمریکا اقتصاد پررونقتر و اشتغال و پول بیشتری به ارمغان آورد، اما بهجای آن آزادیها را محدود و عزت و حرمت اجتماعی، پیوستگی و اتحاد، محبت و دوستی و باهم بودنهای اجتماعی را کاهش داد. دنیا را به تلاطم انداخت و خوشههای خشم و نفرت را کاشت. این تجربه را ما نباید تکرار کنیم.
اکنون به نظر میرسد شادمانی رادیکالهای پوپولیست داخلی به اتمام رسیده و اردوگاه آنها در ماتم چگونگی روبهرو شدن با واقعیتهای تلخی است که روزبهروز بیشتر رخ مینماید.
گرچه آنها تا حدودی در پشتکووارو زدن تجربه کسب کردهاند و همین روزها بر موج تبلیغات سوار خواهند شد و از شکست ترامپ حماسه پیروزی برای خود خواهند ساخت؛ اما چه سود که این شیوهها هیچیک سرانجامی نخواهد داشت.