ایران اولین کشوری بود که در طول تلاش برای کودتای ناموفق اخیر، از رییس جمهور ترکیه- رجب طیب اردوغان- پشتیبانی کامل و حمایت بی چون و چرا به عمل آورد.
این امر اتفاقی نیست؛ با وجود اختلافات ژئوپولوتیک بین ایران و ترکیه، ایران همچنان امیدوار است از مزیت های همکاری نزدیکتر با آنکارا بهره مند شود. خصوصا با توجه به چرخش های اخیر در آنکارا که نشانه هایی از این همکاری در سیاست خارجی را بروز می دهد. به ویژه در مورد هدف منطقه ای جمهوری اسلامی که همانا “پیروزی دولت اسد در جنگ داخلی سوریه” است.
از سال 1979 که انقلاب اسلامی در ایران رخ داد تا سال 2011 که جنگ داخلی سوریه شروع شد، روابط ایران و ترکیه خیلی گرم نبود. ترکیه مرتباً جمهوری اسلامی را به دخالت در امور داخلی و دامن زدن به اختلافات داخلی متهم می کرد و از طرف دیگر جمهوری اسلامی سکولاریسم ترکیه و رابطه اش با غرب را تهدیدی برای ایدئولوژی انقلابی خود می دانست. اما با این وجود رابطه دو کشور به ندرت با اختلافات تند و پرحاشیه همراه می شد. پس از ظهور حزب عدالت و توسعه (AKP) در ترکیه نیز روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی این دو کشور روز به روز بهتر شد که البته با وجود ریشه های اسلامی حزب عدالت و توسعه امر دور از انتظاری نبود.
اما روابط ترکیه با ایران به زودی به اختلافاتی اساسی انجامید. درواقع علی رغم گرم شدن روابط بین این دو کشور که متاثر از روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه بود، جنگ داخلی در سوریه، ایران و ترکیه را در دو قطب متضاد قرار داد. در طول پنج سال اخیر، هر یک از این دو کشور در جنگ سوریه از جبهه مقابل یکدیگر حمایت می کردند. تهران که دوست و متحد دولت بشار اسد است، همواره از طرق مالی، آموزشی و تسلیحات این رژیم را تقویت کرده است. ترکیه نیز در مقابل منابع و مهمات گروه های شورشی سوری را تامین کرده است و حتی به گروه های شورشی این اجازه را داده است که آزادانه در سراسر مرزهای منتهی به سوریه حرکت کنند. این گروه ها شامل گروه های جهادی سنی مانند دولت اسلامی و جبهه النصره هم می شود که مرکز رهبری شیعه در تهران آن ها را دشمنان خطرناک خود فرض می کند.
با این وجود از بهار امسال، مقامات ترکیه ابراز تمایل کرده اند که اختلافات خود را با تهران به حداقل برسانند. درواقع این بخشی از تلاش گسترده ترکیه برای بهبود روابط با قدرت های منطقه ایست که شامل اسراییل و روسیه هم می شود. احمد داوود اغلو- نخست وزیر وقت- در ماه مارچ به ایران آمده بود و هر دو طرف برای همکاری در مسائل منطقه ای و تجارت اعلام آمادگی کردند. ماه بعد از آن نیز اردوغان و همتای ایرانی او -حسن روحانی- سند همکاری را امضا کردند که هدف از آن رساندن حجم تجارت بین دو کشور از 9.7 میلیارد دلار به 30 میلیارد دلار است.
تغییر سیاست آنکارا در مورد سوریه – که تاکنون مانند خاری در چشم رابطه ایران و ترکیه بوده است- ایران را برای ادامه و گسترش رابطه با این کشور همسایه دلگرمتر می کند. 13 جولای، دو روز قبل از کودتا، بن علی ییلدیریم- نخست وزیر جدید ترکیه- به صورت رسمی از بازنگری روابط ترکیه با سوریه و امکان عادی سازی روابط بین این دو کشور خبر داد. امکانی که در صورت تحقق چرخشی کامل در سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه محسوب می شود. منابع لبنانی و ترکی جزییات مفصلی از مذاکرات مقامات اطلاعاتی و امنیتی سوریه و ترکیه در اختیار گذاشته اند. مذاکراتی که منجر به این اعلام موضع رسمی بن علی ییلیدیریم شد.
در همین حال، آمریکا نیز از طرحی برای عملیات نظامی مشترک با روسیه علیه گروه های جهادی در سوریه خبر داده است، و درواقع علنا با مسکو و تهران در مورد مساله سوریه در یک حوزه تصمیم گیری مشترک قرار گرفته است. اردوغان نیز از عدم مخالفت آنکارا با تصمیمات وضع شده خبر داد و همین سه شنبه پیش به روحانی گفت:« ما به همکاری با ایران و روسیه مصمم هستیم تا بتوانیم دست در دست هم، صلح و ثبات را به منطقه برگردانیم.»
درواقع از دیدگاه جمهوری اسلامی، کودتای شکست خورده ترکیه، فرصتی برای توجیه ادعاهای تهران مبنی بر اهمیت “وجودی” جاه طلبی های منطقه ای ایران است. واقعیت این است که ترکیه از اعضای مهم ناتو است- اما آشفته از جنگ قدرت در داخل و انزوای ژئوپلیتیکی در منطقه. اهمیت ترکیه در کنار وضعیت خاص داخلی و خارجی آن در زمان فعلی، می تواند فرصت مانوری باشد برای جمهوری اسلامی که موضع خود را تقویت کند. در واقع در حالیکه آمریکا و متحدانش به بحران ترکیه با بیم و هراس نگاه می کنند، جمهوری اسلامی به آن به عنوان یک فرصت نگاه می کند.
—-
اصل انگلیسی این مقاله را در اینجا می توانید بیابید.