نگام ، سیاسی _ خیلی راحت است که به نام مصلحت، ظلم و بیعدالتی را توجیه کنیم. در دنیای مدرن مصلحت از طریق عقل جمعی و طی فرایندهای دموکراتیک و معمولا هم در قالبهای قانونی تبیین و مشخص میشود تا همه قانع شوند که یک فرد یا یک گروه منافع خودشان را به عنوان مصلحت توجیه نمیکنند. افراد را در تعارض با قانون، زندان و حبس و حصر میکنند و مطبوعات را که وسیلهای هستند برای شفافسازی و مانع فساد، محدود می کنند.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی فدا کردن عدالت و آزادی به پای مصلحت را از مشکلات کشور دانسته است. مطهری روز دوشنبه پس از سخنرانی در دانشگاه سمنان در برابر پرسشهای دانشجویان دربارهی مسائلی چون ادامه حصر رهبران جنبش سبز، اجرای احکامی چون شلاق کارگران معدن آقدره، شانزده سال حبس برای نرگس محمدی نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین ممنوعالتصویری سیدمحمد خاتمی رییس جمهور اسبق قرار گرفت.
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی در گفتوگو با رادیو فردا درباره این که آیا علی مطهری به عنوان نایب رییس میتواند در برابر این مسائل و مشکلات کاری انجام دهد یا خیر میگوید: به هر حال مجلس وظایف خاص خودش را دارد؛ یک وظیفه قانون گذاری است، یک وظیفه نظارت است و یک وظیفه هم تریبونی است برای بیان خاص و اراده مردم و حداقل مورد آخر از جانب نمایندگان مجلس قابل استفاده است و باید از امثال آقای مطهری تشکر کرد که حق مطلب را ادا می کنند و وظیفه نمایندگی خودشان را دهند.
وی در ادامه با اشاره به جایگاه نظارتی نمایندگان مجلس افزود: نمایندگان از این موضع قطعا میتوانند در تعامل با قوای دیگر کارهایی انجام دهند. همچنین فشار بر گروهی از سازمانهای حکومتی که نقض قانون میکنند تا مسائل پیشرفت کند.
خیلی راحت است که به نام مصلحت، ظلم و بیعدالتی را توجیه کنیم
امیرارجمند معتقد است حرف آقای مطهری حرف بسیار درستی است، او میگوید: خیلی راحت است که به نام مصلحت، ظلم و بیعدالتی را توجیه کنیم. در دنیای مدرن مصلحت از طریق عقل جمعی و طی فرایندهای دموکراتیک و معمولا هم در قالبهای قانونی تبیین و مشخص میشود تا همه قانع شوند که یک فرد یا یک گروه منافع خودشان را به عنوان مصلحت توجیه نمیکنند.
او در ادامه ابراز تاسف میکند: حدود ۳۰ سال است ما شاهدیم که کشور در یک وضعیت ابتدایی اداره میشود و نقض قانون آزادی و کرامت شهروندان همیشه تحت عنوان مصلحت نظام توجیه میشود.
افراد را در تعارض با قانون، زندان و حبس و حصر میکنند
مشاور میرحسین موسوی در پاسخ به این سوال که آیا صرفا منظور مطهری مسائلی است که دانشجویان مطرح کردند یا یک نگاه فراگیر به مسائل دارد؟ میگوید: به نظر من یک مسئله فراگیر و اساسی و بنیادین است. گفتند کسی پاسخگو نیست که این مصلحت نظام چیست که باید همراه به قیمت حقوق و آزادیهای شهروندان تامین شود؟ آیا اسم اسلام کافی است؟ یا باطن امور هم مهم است؟ فساد ساختاری نه تنها بنیادهای نظام را جویده بلکه کل جامعه را در خطر قرار داده اما باز هم گفته میشود که برای حفظ و مصلحت نظام باید حقایق را کتمان کنیم یا عملا این کار را انجام میدهند. افراد را در تعارض با قانون، زندان و حبس و حصر میکنند و مطبوعات را که وسیلهای هستند برای شفافسازی و مانع فساد، محدود می کنند. به نام مصلحت، قانون را ابزار خشونت میکنند. کاری که شورای نگهبان میکند؛ یعنی نظارت ظالمانه و دیکتاتورمآبانه را تحت عنوان قانون توجیه میکنند. یا با عنوان مصلحت نظام، مانع انتشار آمار آسیبهای اجتماعی میشوند.
مصلحت باید توسط عقل جمعی تعیین شود نه یک گروه خاص
امیر ارجمند در همین باره ادامه میدهد: تحت عنوان مصلحت نظام و جلوگیری از آسیب به نظام، مانع انتشار تخلفات اساسی اقتصادی قانونی و اخلاقی افراد میشوند. خلاصه آقای مطهری یک مسئله بنیادین را مطرح کرده است و در واقع منظور وی تنها این چند مورد ذکر شده نیست بلکه مسئله اساسیتر و مهمتر است.
به گفتهی وی در یک کشور مصلحت باید توسط عقل جمعی تعیین شود نه یک گروه خاص.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیرگذاری سخنان علی مطهری معتقد است: این سخنان قطعا تاثیرات خودش را در هر کسی که بخواهد از حداقل عقلگرایی در رفتار اجتماعی و اصول اخلاقی برخوردار باشد دارد. چنین فردی صحبتهای آقای مطهری را میپسندد و ارتباطی هم ندارد که اصلاح طلب باشد یا اصولگرا.
امکان سیاستورزی سالم و اخلاقی را از بین رفته است
امیرارجمند در پایان متذکر میشود: در بین اصولگراها افراد زیادی هستند که به این مسائل اعتقاد دارند و میدانند که مشکلات اساسی وجود دارد و همان اندازه که اصلاحطلبها از این مشکلات در رنجند آنها هم رنج میبرند. در بین اصولگراها هم افرادی هستند که میخواهند بر اساس موازین اخلاقی مبارزه سیاسی کنند و ایدههای خود را پیش ببرند که این مسائل مانع سیاستورزی صحیح از جانب آنها هم میشود. نگرش به امر سیاسی در حال حاضر به گونهای شده که امکان سیاستورزی سالم و اخلاقی را از بین میبرد و این آسیب متوجه همه است.