پایگاه خبری / تحلیلی نگام – نقش، جايگاه و حقوق زنان در تاريخ و جوامع مختلف، همواره در پرده اي از ابهام بوده است.گذشته از سخن درباره ي فلسفه، ريشه ها و دلايل نابرابري ميان حقوق و آزادي هاي زنان و مردان، و بحث درباره ي آنكه اين ابهام زاده ي چيست(كه خود بحثي طولاني و مفصل را مي طلبد)، زنان رفته رفته بسياري از حقوق خويش را در طي تحولات جهان مدرن و دموكراتيزاسيون، بدست آوردند.اما مسأله ي زنان كه نيمي از جمعيت بشري را تشكيل مي دهند، همچنان در جوامع توسعه نيافته، كمتر توسعه يافته و گاه حتي در كشورهاي توسعه يافته نيز مطرح و پيچيده است.چرا كه بخش مهمي از مسائل زنان ريشه در فرهنگ، سنت ها، عرف و مذهب دارد.
تبعیض به طور کلی و تبعیض بر علیه زنان یکی از پایههای اصلی نظام فقاهتی است و حذف آن و یا بی یال و اشکم کردن آن مشروعیت نظام دینی را بشدت زیر سوال خواهد برد. نابرابریهای زیادی از جمله، این نابرابریها در عرصه حقوق کیفری، قوانین خانواده، ارث و حق مالکیت، و اشتغال و حق کار به چشم میخورند: سن مسئولیت کیفری، دیه، مجازاتهای متفاوت برای زن و مرد، قتل ناموسی و حق شوهر برای کشتن زن خائن، شهادت زنان، حجاب اجباری، حداقل سن ازدواج، آزادی در ازدواج، چند همسری، مهریه، نفقه، تمکین، حق خروج از کشور، حق کار کردن، طلاق، حضانت و سرپرستی فرزندان، حق ارث و مالکیت، قضاوت زنان، تدریس و پزشکی، ریاست جمهوری،…
زنانی که با برداشتن حجاب در ملاعام به یکی از تبعیضهای آشکاری که به آنان در جمهوری اسلامی روا میشود، اعتراض میکنند. تنها، آرام . تنها، اما امیدوار به اینکه به زودی تنهایی شان به پایان میرسد و خیل بزرگ دیگری به آنان میپیوندند. آرام، با علم کردن روسری خود، سفید، سیاه یا هر رنگ دیگری، با آرامش به اعتراض پرداختهاند. آرامشی که لرزه بر اندام بسیاری از هواداران نظام انداخته است. ویدا موحد، مادر شجاعی که این حرکت را شروع کرد و دیگرانی که سعی میکنند آن را ادامه دهند. آیا این حرکتی است که باید نادیده گرفته شود و آرام از کنار آن گذشت؟
دختران خیابان انقلاب، ما و مقامات جمهوری اسلامی را غافلگیر و شگفتزده کردهاند!
آیا ساده لوحانه نیست به زنی که در جامعه ما زندگی میکند بگوئیم حقوق شما مهریه ونفقه و حضانت و جهیزیه و طلاق است .پس حق زندگی زن کجاست؟ قوانین ایران با اینهمه طول و عرض و عنوانهای مختلف چه جایگاهی در بهبود زندگی و ایجاد شرایط مساعد برای بانوان ایجاد کرده اند؟حقوق یک زن واقعاً چیست ؟
در ايران، هزاران زن توسط همسران و پدران خود مورد آزار و شكنجه قرار مي گيرند.
در جمهوري اسلامي ايران، شاهد پسرفت در حوزه ي حقوق زنان در قوانين و نگرش رسمي كشور بوده ايم.نگاه و نگرش مردسالار و بسته ي اسلام به مسائل و حقوق زن، كه در قوانين ايران پس از انقلاب اسلامي 1357 تجلي يافت، وضعيت زنان و فعالان حقوق زنان را براي بهبود اوضاع خويش سخت تر كرده است.
در ايران تمامي زنان و دختران از سن 9 سالگي، اعم از مسلمان يا غير مسلمان، باورمند به حجاب يا غيرباورمند به آن، طبق قانون، به زور و اجبار وادار به پوشيدن حجاب مي شوند.دولت اسلامي، در انتخاب نوع روابط شخصي و مسائل خصوصي و فكري افراد دخالت و اعمال اراده مي كند.زنان براي داشتن روابط با مردان داراي محدوديتهاي زيادي هستند و شلاق و سنگسار، از كمترين مجازاتهاي اين روابط و مسائل است.زنان ايران براي برخورداري از مسائل پيش پا افتاده اي همچون ورزش كردن و حتي حضور در ورزشگاهها به عنوان تماشاگر، داراي محدوديت هستند.
زنان بر طبق قوانين مدني و خانواده در جمهوري اسلامي ايران، حق طلاق از همسر، حق خروج از كشور، حق كار كردن، حق حضانت فرزندان پس از 7 سالگي، را بدون رضايت شوهر ندارند.در قوانين ايران، حق ارثيه ي دختران نسبت به برادران خويش، از املاك و اموال پدر و مادر خود نصف است.زن، در صورت مرگ همسر خود، از اموال وي ارثي نمي برد! در قوانين جمهوري اسلامي ايران، در صورتيكه پدر يا پدربزرگ فرزند و نوه ي خويش را به قتل برساند، مجازات نخواهد شد؛ چرا كه اينان صاحب اختيار وي محسوب مي شوند. در صورت قتل يك زن، ديه اي كه به وي تعلق مي گيرد، نيمي از ديه ي يك انسان(يك مرد) است! در قوانين اسلامي، زن حتي براي ديدن پدر و مادر خويش، بدون اجازه ي شوهر، حق خروج از منزل را ندارد.
در باب حقوق سياسي، زنان در ايران، حق قاضي شدن و رئيس جمهور شدن را ندارند.چرا كه طبق باور ديني-اسلامي، عقل زنان به اندازه مردان كامل نيست و حتي شهادت دادن آنها براي مسأله اي، نصف شهادت يك مرد ارزش دارد.اسلام معتقد است كه عواطف زنان چيره بر عقلشان است، لذا براي قضاوت مناسب نيستند.نگاه دون به زن و توانايي هاي وي در اسلام و نگرش سنتي حاكم بر حكومت ايران، و گاه تعمد در واپس نگاه داشتن زنان، نابرابري هاي مختلف حتي در حوزه ي موقعيت هاي شغلي و ديگر موارد، شرايط اسفباري را براي آنان در ايران اسلامي بوجود آورده است.
حال بايد انديشيد كه چرا بايد در قرن 21 در كشورم ايران، با كهنسالي و تاريخ ديرين، قوانين جاهل و واپس مانده حاكم باشد؟! چرا بايد كودكان، مردان و بويژه زنان بالنده ي كشورم تحت نابرابري ستمگرانه ي قوانين فاشيستي باشند؟ چه توهيني از اين بدتر؟! معمولاَ رواست كه انسان از كسي كه برتر و پيشرفته تر و با قدمت تر از خود اوست، قانون و فرهنگ و آداب كسب مي كند نه از كساني كه به درجات از وي پايين ترند! بياييم كمي بينديشيم.
حقیقت این است که زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی استعداد و لیاقت یکسانی دارند و باید به یک اندازه بهره ببرند. اثرگذاری هر دو جنس نیز در جامعه به یک اندازه است اگر تفاوتی هم وجود دارد باید در نوع استعداد افراد باشد و جنسیت نمی تواند عامل تبعیض باشد اما آنچه که ما مشاهده می کنیم این ا ست که در طول تاریخ واقعیت جایگاه زنان با حقیقت آن فاصله بسیاری داشته و همین موضوع باعث شده است که زنان تا به امروز نتوانند جایگاه خود را در جامعه به درستی پیدا کنند. به عقیده من این مساله علل و عوامل متعددی دارد. اولین عامل و مهمترین آن خود زنان هستند.
زنان و دختران باید این باور را داشته باشند که اثر گذار هستند و شایستگی لازم را دارند و از حقوق مساوی با مردان برخوردارند. این خودباوری در جامعه زنان به حد لازم و درخور نرسیده است. این خودباوری صرفا حضور در مجامع و سخنرانی نیست.
اگر زنان معتقد باشند هیچگونه تفاوتی با مردان در اثرگذاری برجامعه ندارند در تقسیم وظیفه اجتماعی حضور پیدا می کنند. این دیدگاه باعث می شود جامعه نیز زنان را نپذیرد و در مقابل آن دافعه داشته باشد. جامعه نیز در عقب ماندن زنان از جایگاه واقعی شان مقصر است. هنوز هم برای جامعه قابل تصور نیست زنی مدیر بخشی شود. برخی حتی حضور زنان در مناصب را دون شان آنها می دانند.
كمي فارغ از تعصب و غيرت ديني، بينديشيم.همه چيز را سرسري و از روي ارادت نپذيريم. كه خرد برترين سرمايه ي آدمي است!