پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️امید فراغت
همه ایرانیان غیر از بیگانهپرستان و افراطیهای ایدئولوژیک وطنپرست و میهن دوست هستند بنابراین حق دارند نسبت به وضعیت موجود و هر سیاستی که باعث شود ایران در منطقه و جهان تنها و منزوی شود، شکوه و شکایت کنند.
سالهاست حکمرانان ایران ادبیات برادری را با کشورهای همسایه و غیرهمسایه به کار بُردهاند اما واقعیت این است که نتایج برادریهای شعاری و غیرحقیقی نگران کننده و غم انگیز شده است بنابراین خروجی روابط برادری با حکومتها به جای ملت چه آوردهای برای منافع ملی غیر از هزینه داشته است؟!
آیا حکمرانان احساس نمیکنند تبدیل به کشوری تنها و منزوی شدهایم؟ چرا نمیخواهید بپذیرید دنیای درون است که دنیای بیرون را میسازد؟ اگر در انتخاباتها به مردم احترام میگذاشتید و حضور حداکثری پای صندوق داشتیم و صدای اعتراض مردم را در نمیآوردید بیگانگان اجازه قلدری به خود میدادند؟!
حکمرانان مملکت اگر ادبیات برادری را که نسبت به کشورها و حکومتهای مختلف منطقه و جهان به کار میبرند نسبت به جامعه و ملت خود به کار میبُردند و به تعبیری خواست و مطالبات اکثریت ملت را در تصمیمسازی و تصمیمگیریهایشان استفاده میکردند نتایج امیدوار کننده و مطلوبی گرفته میشد!
متاسفانه سالهاست شاهدیم حکومتهایی که برادر خواندیم با کمک کشورهایی که منافع مشترک دارند و مخالف ما هستند دورتادور مملکت را احاطه کردهاند، بر همین اساس کارشناسان واقعیتنگر به نوعی احساس میکنند که در محاصره هستیم، به همین دلیل نگرانیشان را از چنین وضعیتی ابراز میکنند.
حکمرانان مملکت بپذیرند در هر فضایی که قدرت تولید شود ناخودآگاه مقاومت هم شکل میگیرد بنابراین به همان نسبت که در منطقه نفوذ پیدا کردهایم به همان نسبت نیز مقاومتهای عمومی از سوی کشورهای برادر و غیر برادر شکل گرفته است!
باید پذیرفت در طی این سالها گاه اظهار نظرهای نسنجیده و همچنین به رُخ کشیدن ادبیات شعاری قدرت در منطقه باعث نگرانی و ترس کشورهای دیگر شده است و همین مسئله موجب میشود در مقابل هر گونه تهدید و ترسی اتحاد و انسجام پنهان همگانی ایجاد شود.
فضا به گونهای شده است که متاسفانه ردّ پای اسرائیل در همه منطقه قابل مشاهده شده است در فضایی که ایران باید کشورهای منطقه را دوست گرمابه و گلستان خود میکرد اما متاسفانه این اسرائیل بود که از شرایط به وجود آمده بهرهبرداری کرد و در موقعیتی که خود تهدید است اما دیگری را به عنوان تهدید و خود را به عنوان فرصت در منطقه معرفی کرد!
سوال این است چطور و چگونه است که کشورهای مختلف را برادر به حساب میآورید اما اکثریت ملت خودتان با سلیقههای مختلف را برادر به حساب نمیآورید؟ این درست که قدرت لذتبخش است اما باید پذیرفت لذت پیوسته و مداوم هم به رنج و غم منتهی میشود بنابراین نکته کلیدی این است که خماری از دلِ نشئگی بیرون میآید! پس وظیفه حکمرانان است که سرتا پای این مردم با هر سلیقه و دیدگاهی را طلا بگیرند. افراد و جریانهایی که خواست و مطالبات اکثریت ملت را نادیده میگیرند در واقع قدرت درک، شناخت و تشخیص ندارند احساس میشود چنین قشری هیچ گونه تعهد و تعلقی به جغرافیای ایران و همچنین ساحت تاریخ و تمدن آن ندارند بر همین اساس احساس میکنند نشئگی امروزشان یک واقعیت همیشگیست!
آقایان بدانند دوران جنگ هشتساله که مدام به آن افتخار میکنید نتیجه عهداخوت با مردمی بود که انقلاب را نجات دادند نه برادرهای ناتنی که براساس منافع دور سفره نشستند.