نگاه به گذشته کردن و ارزیابی و سبک سنگین کردن آنچه در ازای عمر رفته به دست آوردهایم و در کنار آن تصمیمها و قول و قرارهایی با خود برای بهتر استفاده کردن از فرصتهای باقیمانده؛ خاصیت لحظههای گذاری است که ما را از سال قدیم به سال جدید پیوند میزند.
اما برای تغییر و شرایط و بهبود اوضاع باید از خودمان شروع کنیم و طوری باشیم که تا به حال نبودیم
این روزها تقریبا ٨٠% مردم ایران یا حتی بیشتر از شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران ناراضی هستند و مدام به این شرایط اعتراض میکنند.
اما متاسفانه شاید هیچ یک ندانند که برای داشتن شرایط بهتر چه از نظر اقتصادی و چه از نظر اجتماعی نیاز به قانونمند بودن جامعه است
سوال اینجاست جامعه ای که حکامش به قانون متعهد نباشند شهروندانش هم نیز قانون گریز میشوند یا بالعکس؟؟؟
اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. و از آنجایی که تعداد شهروندان به مراتب از مسئولین بیشتر است به عقیده بنده میتواند به مراتب تاثیر گذار تر باشد. پس لازم است برای تغییر از خودمان آغاز کنیم.
همه مردم باید از اصل نوزدهم تا اصل چهل و دوم فصل سوم قانون اساسی که مربوط به حقوق مردم است را بدانند و بخوانند تا از حقوق اساسی خودشان آگاهی پیدا کنند. زیرا به نظرم قانون اساسی در هر کشوری مهمترین قانون آن کشور است و ضرورت دارد تا مردم این قانون را چندین و چند بار مطالعه کرده تا بدانند چه حقوقی دارند و حاکمیت و دولت باید چه حقوقی را برای آنها بشناسند و رعایت کنند.
همچنین اگر بنا باشد که در سال جدید افرادی قانونمدار باشیم به نظرم این قانونمداری باید از خانواده شروع شود. در واقع قانونمداری باید در خانه از سوی والدین و کودکان شکل بگیرد تا در جامعه، خیابان و حتی همسایگان و همکاران بتوان آن را اجرا کرد چرا که کوچکترین واحد اجتماعی خانواده است و والدین باید از زمان کودکی قانونمداری را به فرزندان خود آموزش دهند تا آنها در جامعه و رانندگی و مدرسه و … افراد قانونمداری باشند. اما مهمترین تخلفی که بسیار مشاهده میشود تخلفات رانندگی است. متأسفانه تحت هیچ شرایطی، فرهنگ رانندگی در کشور ما رعایت نمیشود و آن دسته از افرادی هم که رعایت میکنند، به خاطر تخلفات برخی دیگر از رانندگان اذیت میشوند. به نظرم ابتدا مردم باید اصول رانندگی را بدانند و بعد اتومبیل را در اختیار داشته باشند.
ماده، یا آن گونه که ما از آن یاد میکنیم، اصل ۴۰ قانون اساسی را باید همه بخوانند. در این ماده آمده است هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. بسیاری از احکام ریز و درشت را فقیهان با اعمال این قاعده استنباط کردهاند. منع تصاحب چراگاههای اطراف روستاها که روستاییان مورد استفاده دامهایشان قرار میدهند، عدم امکان ساختن حمامی که دود ناشی از آن مردم را آزار دهد، عدم امکان نشستن طولانی در مکانهای عمومی مثل پارک و مسجد و غیره که امکان استفاده سایرین را سلب نماید و بسیاری احکام ریز و درشت دیگر را میتوان از آثار اعمال این قاعده دانست.
بنابراین، این ماده کوتاه به نظر من مهمترین مادهای است که باید هرکس برای آگاهی نسبت به حدود حقوق و تکالیفش به آن نگاهی بیندازد و از آن مطلع باشد. این قاعده صحت ضربالمثل «چهاردیواری اختیاری» را زیر سؤال میبرد! اما درخصوص قانونمدار شدن در سال جدید باید از آنجا شروع کنیم که بدانیم حق و تکلیف مترادفند.
ما نمیتوانیم برای خود در جامعه حقوق مختلف قائل باشیم اما تکلیفی را متوجه خود ندانیم. هر طور بخواهیم رانندگی کنیم، هر جا بخواهیم آشغال بریزیم، هر طور میخواهیم وقتی در مقام یک مسئول قرار میگیریم، ارباب رجوع را سر بدوانیم، از سوی دیگر، وقتی خودمان رانندگی میکنیم، به این قوانین بی توجه باشیم
وقتی خودمان در ادارهای ارباب رجوع شدیم، با کوچکترین معطل شدن و راه انداخته نشدن کارمان داد و فریاد برآریم که مسلمانی نیست! اما در صورتی که مسئول شدیم از زیر بار آن شانه خالی کنیم.
این است که وقتی در جادههای زیبای کشور مثلاً جاده شمال رانندگی میکنم یا در کنار دریا قدم میزنم و همه جا را پر از آشغال و زباله اعم از پوست میوه و پلاستیک و حتی پوشک بچه میبینم که این آشغالها به جای تلذذ چشمان باعث اشمئزاز میشود و وقتی میبینم کسی از داخل یک اتومبیل پنجره را باز کرده و هر آشغالی که دارد به داخل خیابان و جاده پرتاب میکند، عمیقاً غصه میخورم که اوج خودخواهی و بی توجهی به حقوق دیگران را بدین شکل شاهدم، چون مرتکب چنین کاری در واقع با این کار به زبان حال میگوید من میخواهم محیط داخل ماشینم تمیز باشد ولی ذرهای برای محیط زندگی دیگران و تمیزی آن ارزش قائل نیستم و حتی ذرهای دلسوزی برای رفتگران زحمتکشی که باید اینجاها را تمیز کن
از آنجایی که هر ماده قانونی مربوط به یک موضوع جزئی و کوچک و مرتبط با یکی ا ز ابعاد زندگی انسانی است به طور قطع توصیه برای یادگیری یک ماده قانونی مشکلی را برای مردم حل نمیکند. بنابراین توصیه میشود که قانون اساسی را به عنوان قانون مادر مورد مطالعه قرار دهیم تا حقوق خود را بشناسیم و تکالیف مدیران جامعه را بدانیم.
این قانون به گونهای تدوین شده است که نیاز چندانی به بحث تخصصی ندارد. اما برای مطالعه کتابهای تخصصی و حقوقی همانند حقوق جزا، آیین دادرسی کیفری، حقوق مدنی و… به دلیل پیشبینی و نیاز به تشریح استفاده چندانی نخواهد داشت. بنابراین توصیه من این است که قانون اساسی را به عنوان قانون مادر مطالعه کنیم
اما درخصوص قانونمدار شدن باید بگویم که جامعه متشکل از مجموعهای از رسانهها است که اگر در چارچوب پازل زندگی اجتماعی به وظایف محوله اعم از مدیریتی، شرعی، انسانی، اخلاقی و اجتماعی توجه نشود یا به نوعی زیر پا گذاشته شود به قطع تبعات متعدد خواهد داشت.
بنابراین سال نو همان گونه که طبیعت همراه خود تازهها به همراه دارد، ما انسانها هم باید بخشی از ابعاد اخلاقی غیرمطلوب را از خود دور کنیم و لباس نو اخلاقی را بپوشیم. بدیهی است باید توجه داشته باشیم که در خانهای به گستره ایران عزیز باید در نظافت و نزاکت و رعایت نظم و اخلاق قانونگرایی آن کوشا باشیم چرا که اقدام هریک از ما اثر منفی نه تنها برای خودمان و خانوادهمان بلکه در کل جامعه خواهد داشت و سپس تبعات و نتایج بسیار بدی به نوع دیگری به خودمان برخواهد گشت. بنابراین نظم پذیری و قانونگرایی اثر بسیاری در اخلاق و رفتار انسانی دارد.
یکی از تخلفات فراگیری که بسیار هم آزاردهنده است جرایم رانندگی است. تخلفی که هم به قانون شکنان آسیب میرساند و هم به دیگران. از سوی دیگر میتوان گفت علت اکثر ناملایمات و بیماریهای روانی و روان تنی ریشه در قانونشکنی دارد.
وقتی در جامعهای زندگی میکنیم که مردم برای رسیدن به حق خود از راههای غیرمشروع و خلاف استفاده کنند در جامعه اضطراب به وجود میآید که باعث میشود از آرامش فاصله بگیریم و به التهاب و بحران روانی نزدیک شویم و در نتیجه افزایش جرایم در کشور ما از معیارها و استانداردهای جهانی بسیار بالاتر است. بنابراین انواع جرایم علیه اموال و افراد و درگیری و رانت توسط مقامات بالا رتبه، ما را آزار میدهد. امیدوارم که سال ۹۸ همه شهروندان با تمسک به قانون فرصت زندگی بهتری را برای خود ایجاد کنند.
اما مسئله بعدی این است که ما مدام فراموش میکنیم در بسیاری از موارد لازم نیست موضوعی را حتما خودمان تجربه کنیم ما میتوانیم از تجربه گذشتگان بهره بگیریم.
در حال حاضر جامعه ما بیشتر نیاز به مطالعه کتابهای تاریخی دارد. اینکه بدانیم در گذشته چه عکس العملی در مقابل انواع اتفاقات صورت گرفته و چه نتیجه ای در بر داشته بدون شک میتواند برایمان بسیار راه گشا باشد.
مسئله بعدی نداشتن صبر میباشد .باید کاری انجام دهیم که ما را صبورتر کند در این صورت از مواردی چون آزارهای زبانی از جمله فحاشی، توهین و افترا و تهمت و متلک پرانی بدترین نوع آزردن افراد است که متأسفانه در جامعه بسیار زیاد است و نشان دهنده افزایش خشونت کلامی در کشور است به مقدار زیادی فاصله خواهیم گرفت.
اما قانون کشور ما قدیمی است و سبک نوشتار آن مربوط به ادبیات دوران مشروطه و حدود بیش از ۸۰ سال پیش است باید ادبیات قانون نویسی در کشور تغییر کند و به سمت سادهنویسی برود تا قابل فهم برای مردم باشد. اما اینکه مردم چه قوانینی را باید بدانند قانون مسئولیت مدنی و قوانین مربوط به مجازات جرایم و قوانین مربوط به حقوق شهروندی که قانونی هم در این زمینه داریم. منظور از قانون فقط مربوط به مصوبات مجلس نیست. در واقع هر مقرراتی که گذاشته میشود تا مردم رعایت کنند، قانون محسوب میشود.
اگر کمی دقت کنید همه خیابانهای کشور خط عابر پیاده دارد و هزینه زیادی هم برای آن صرف شده است. اما باز هم شاهدیم برخی رانندگان بدون رعایت حقوق عابران پیاده از این خط عبور میکنند. یعنی در اصل هر چه هزینه برای خطکشیهای خیابان شده است، بی فایده است.
صرف اطلاع از قوانین کافی نیست عمل به آنها مهم ترین نکته در این باب است.
اما تفاوت فرهنگ و تمدن در چیست؟
به عنوان مثال تخت جمشید، چهلستون، مسجد شاه و… همه اینها یک تمدن هستند اما فرهنگ لزوماً این نیست که اگر من تمدن داشته باشم حتماً فرهنگ دارم. زندگی اجتماعی نیاز به فرهنگ همزیستی دارد. شما به محض اینکه از خانه بیرون میروید،با یکسری با فرهنگیهایی از جمله رانندگی و انداختن آشغال در خیابان و … روبرو میشوید. در واقع ما دولت متمدن اما با فرهنگ به طور کامل بیگانه هستیم. درواقع همان طور که دوست نداریم در خانهمان آشغال ریخته شود، در جامعه هم باید همان گونه رفتار کنیم. به عبارتی سادهتر درست رانندگی کردن، رعایت حق تقدم و حقوق دیگران و… مواردی هستند که فره نگ یک جامعه را میسازند.
به هموطنان توصیه میکنم در ایام نوروز کتاب «انسان خردمند» نوشته «یووال نوح هراری» با ترجمه «نیک گرگین» را بخوانند. این کتاب سیر تاریخ بشر را در طول هفتاد هزار سال گذشته نشان میدهد که انسان با شناخت بیشتر تحول پیدا کرده و به وضعیت امروز رسیده است. بدیهی است حرکت انسان و تحول انسان همچنان با سرعت و شناخت بیشتر ادامه خواهد یافت و انسان در کمتر از ۲۰۰سال آینده بیشتر از تمام این ۷۰ هزار سال شناخت پیدا میکند.
نمیتوان انسان را با پند و اندرز از حرکت و تحول و دسترس به شناختهای بیشتر و بیشتر باز داشت.در کشور ما اغلب مردم برای اینکه خود را بیگناه بدانند باید دلیل بیاورند. گویی عده ای اذهان دیگران را میخوانند و احراز مجرم بودن اشخاص میکنند.
بدین جهت همیشه به مردم پیشنهاد میکنم اصل ۳۷ قانون اساسی که میگوید اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر آن که جرم او در دادگاه صالح ثابت و قطعی گردد را در خاطر داشته باشند. علاوه بر این اصل دیگری از قانون اساسی همیشه در ذهن دارم و آن این است که در کشور ما همیشه گروه زیادی خود را ذیحق میدانند و این توهم آنها موجب زیان رساندن به دیگران میشود.
در حالی که طبق اصل ۴۰ قانون اساسی هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.اما بیشترین تخلفاتی که هر روز تکرار میشود، ناهماهنگی رفتار و گفتار مردم بویژه دولتمردان است که مردم در یک کلام میگویند تخلفات یا وعدههای خلاف دادن کنتور ندارد!
پس فراموش نکنیم برای تغییر از خودمان شروع کنیم.
✔️قانون مدار باشیم
✔️ تاریخ را مطالعه کنیم
✔️ از حق و حقوقمان اطلاع داشته باشیم
✔️ به حقوق دیگران احترام بگذاریم
✔️ دیگران را قضاوت نکنیم
✔️ هر چه برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیدم
✔️ در صورتی که خواهان احترام از جانب دیگران هستیم احترام به دیگران را هرگز فراموش نکنیم
✔️ به اصول و عقایدمان پایبند باشیم همچنین به اصول و عقاید دیگران احترام بگذاریم
✔️ ……… جای خالی را شما پر کنید