- حامد تقوی
به نظرم پذيرفتن اين نکته یا ضعف كه ما كامل نيستيم و در برابر دنیای بیرون (دست کم تنها کمی) در برخي از موارد که موجوریت سيستم خطا را در بر دارد در شناخت ما از مسائل پيراموني اجتماعي، سیاسی و… تأثير به سزایی بر جا ميگذارد. برای مثال تصورش را بکنید یک عدد دوربین فیلم برداری دستشان میگیرند و یک تعداد تصویر میگیرند و تحویلش میدهند به آثار سینمایی ایران. بعد هم به آن مفتخر میشوند و هرآن کسی که کوچکترین نقد جدی به هر چیز ممکن داشته باشد؛ حذفش میکنند. دذواقع آنچه در جمهوری اسلامی وجود دارد سینما نیست، آرزوی سینماست.
در مورد موسیقی هم همین است. هر چیزی که دارد در ایران کنونی تولید میشود موسیقی نیست. یک مشت آشغال است. آرزوی موسیقی است.
یا به زنان اجازه میدهند در کوه و دشت و کمند حجاب خود را برداند و اسمش را بگذارند آزادیهای یواشکی.
آنچه هست آزادی نیست، توهم آزادی است.
انتخابات را با مهندسی شورای نگهبان برگزار میکنند و بعد آنچه به مردم قالب میکنند اسم دمکراسیست.
آنچه وجود دارد دمکراسی نیست. توهم دمکراسی است.
یا لیست بلند بالای دیگری که میشود به این متن اضافه کرد.
سیاست این نظام همین است. جمهوری اسلامی با ایجاد توهم و آرزو و خیال و اصلاحات، میل به آن کارها و امور را در افراد ساکت میکند.