✍️محسن کمالیان
از انصاف نباید گذشت. حرکت غلط اخیر شورای نگهبان برکاتی نیز همراه داشت:
اولاً واقعیت مدیریت سیاسی کنونی کشور را بهشکلی کاملاً عریان آشکار کرد. بهوضوح نشان داد که مفهوم مردمسالاری، در منظر حاکمیت کنونی، چقدر مخدوش، با اقتضائات زمان ناسازگار و حتی با تلقی بنیانگذار جمهوری اسلامی و دیگر رهبران بزرگ انقلاب متفاوت است.
ثانیاً موجب همدلی و همزبانی طیف وسیع نیروهای سیاسی منتقد نظام شد. جریان احمدینژاد، اصولگرایان معتدل، حتی لایههایی از اصولگرایان افراطی، از صادق لاریجانی تا وحید یامینپور، تمامی لایههای اصلاحطلبان، از بیت امام خمینی تا مجمع مدرسین حوزهی علمیهی قم، مجمع روحانیون مبارز، مشارکتیها، مجاهدین انقلاب، اعتمادیها و پیروان میرحسین موسوی، تا نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور، از ملی مذهبیها تا جریانهای گذار، چپ، حتی تلویزیونهای ایران اینترنشنال، بیبیسی فارسی، ایران فردا، همایون، همه و همه، یکدل و یکصدا، حرکت شورای نگهبان را محکوم کردند.
بیمبالغه، هیچ واقعهای نمیتوانست چنین همدلی و همزبانی میان طیف وسیع جریانهای منتقد نظام ایجاد کند. بازسازی وحدت ملی سال ۱۳۵۷ مردم ایران، آیا بهعواملی مهمتر از همدلی و همزبانی نیاز دارد؟ انجام اصلاحات ساختاری در حاکمیت سیاسی کشور، آیا جز از راه وحدت ملی امکانپذیر است؟
بهنظرم شورای نگهبان کاملاً ناخواسته فرصتی جدید و تاریخی فرا روی ملت بزرگ ایران گشوده است: فرصت بازسازی وحدت ملی!
فراموش نکنیم: تمامی نیروها در حیات سیاسی خود خطاهایی داشتهاند. چه خوب است که چون اعضای یک خانواده، بزرگوارانه، از هم درگذرند و بهیکدیگر فرصت مجدد دهند. تنها از راه اتحاد ملی است که میتوان بر تکتک بحرانها فائق آمد و ایران عزیز را از نو ساخت. بحران را فرصت سازیم!