✍️علی شمایلی
تا پیش از ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری من پیش بینی کرده بودم ابراهیم رئیسی هرگز برای نامزدی ریاست جمهوری ثبت نام نخواهد کرد.
برای این پیشگویی و قطعیت آن، دو دلیل داشتم که مبتنی بر درگذشت احتمالی رهبر فعلی و جانشینی او بودند؛ نخست آنکه رئیسی آرزوی سیاسی بزرگتری مانند رهبر در ایران را در سر دارد، چون برای این نقش در وضعیت کنونی شخص دیگری که این توان یا احتمال را داشته باشد وجود ندارد. پس ریاست جمهوری چندان برای او جذابیت نمی تواند داشته باشد.
دوم رییسی اگر اندکی زیرکی داشت می توانست حدس بزند (البته تجربه آن را هم در انتخابات قبلی دارد) که هنگام تبلیغات انتخاباتی به خصوص در مناظره ها ممکن است مطالبی در مورد پیشینه قضاوت او گفته شود که بشدت چهره او مخدوش نماید. همچنین اگر او برنده اتتخابات گردد، مشکلات اجرا و اداره کشور و حتی بیشتر از آن همه گرفتاری ها و مسائل کشور ایران گریبان او را گرفته و احتمال زیادی دارد که سابقه منفی و برجسته دیگری برای او بر جا گذارد.
ولی در کمال شگفتی او برای انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی کرده و آن پیش بینی غلط از آب درآمد. این کار ابراهیم رئیسی چنان شگفت انگیز بود که چندین روز فکر مرا برای یافتن چرایی این کار مشغول کرد و تنها دلیل یا تحلیلی که برای آن یافتم این بود که احتمالا رقبای او، با تشویق او و یا برانگیخته کردن دیگران برای دعوت او به نام نویسی برای انتخابات ریاست جمهوری، پوست خریزه موثری را در زیر پای او نهاده اند تا شاید به این ترتیب احتمال رهبری او را کم کنند.
واقعیت آن است که امروز در میان رجال سیاسی و مهم کشور مهمترین شخص که احتمال جانشینی بیشتری برای رهبری کنونی دارد همین ابراهیم رئیسی است. رقبای بالفعل او با توجه به شرایط و آرایش افراد قدرتمند، این نکته را تشخیص داده و به عنوان یک راهی برای کاهش احتمال جانشینیش، او را وارد این میدان پر سنگلاخ کردند.
ریاست جمهوری با موفقیت نسبی بر ایران کنونی حتی برای قوی ترین افراد از نظر علم و توان مدیریت، دشوارترین و حتی شاید پرمخاطره ترین کارهاست. موفقیت در قامت ریاست جمهوری، نه تنها نیازمند تجربه وتوان مدیریتی و علمی بالایست، بلکه نیازمند تیمی قوی از مدیران ارشد و میانی، همراهی و همکاری جدی و گسترده همه دستگاه های حاکمیتی و همچنین صبوری و همراهی مردم و کاهش تنش در روابط بین الملل است.
هر کدام از این عوامل اگر همراهی نداشته باشند، سرنوشت رییس جمهور بعدی بهتر از سرنوشت حسن روحانی نخواهد بود. از این گذشته رقبای ابراهیم رئیسی برای جانشینی رهبری شاید بتوانند با استفاده از قدرت و نفوذ خود، یکی یا چند از این عوامل برای موفقیت ریاست جمهوری را وادار به کارشکنی نمایند، که دیگر کار برای ابراهیم رئیسی اگر نگوییم محال، بسیار دشوار خواهد شد و این هم می تواند پیشینه منفی مهم دیگری برای رئیسی ایجاد نماید.
اگر ابراهیم رئیسی سودای رهبری ایران را دارد، بسیار بهتر می بود که هرگز وارد این میدان نگردد و بدخواهان و رقبای جدی خود بر سر راه رهبری ایران را از میان کسانی می جست که اورا دعوت یا تشویق به ثبت نام برای نامزدی ریاست جمهوری کردند.