نمیشود “شعار نه به مذاکره” و “مرگ بر همه دنیا” سرداد شاهرگ های نقل انتقال مالی کشور را قطع کرد، سرمایه داخلی را خرج جنگ های برون مرزی کرد و سرمایه های خارجی را فراری داد و هر روز با فرمایشات و تهدیدات فرماندهان نظامی به بزرگترین کشورهای بزرگ و صنعتی از آمریکا و اروپا و دنیا حمله ور شد در کوچه و خیابان به بهانه حجاب اجباری و ارشاد، غرور دختر و پسر این کشور را له کرد و عشق و امید را در دلهای آنها کشت و صدها اشتباه مهلک دیگر داشت و بعد انتظار توسعه اقتصادی و پیشرفت هم داشت!
در عصری که کشورهای دیگر برای جلب یک دلار سرمایه خارجی نقشه ها می کشند و برنامه ریزی ها میکنند، در کشور ما برخی از خواب برمیخیزند و جوری فرمایش میکنند که سرمایه ی داخلی هم از کشور فرار میکند! تا وقتی نظامیان از عرصه اقتصاد خارج نشوند و به پادگانها برنگردند باید پذیرفت هیچ تولید کننده ای حاضر نیست در بازار رقابتی که طرف مقابلش یک نهاد نظامی-امنیتی که صاحب قدرتی مافیائیست وارد شود تولید نیازمند سرمایه است و حرکت سرمایه درست مثل آب مسیر خودش را پیدا میکند، کافی است بستر آن را فراهم کنید خودش جاری میشود، در علم امروز اقتصاد مثالی ست که میگوید: “سرمایه ترسو است و امنیت روانی میخواهد” بستر سرمایه با موشک و تفنگ و بگیر و ببند و مرگ بر این و مرگ بر آن و خود مسلمان دیدن و الباقی جهان را کافر شمردن و مرتد خواندن فراهم نمیشود.
سنگاپور را ببینید کشوری که بر روی یک قطعه سنگ لم یزرع قرار دارد و روزی رئیس جمهورش میگریست، زیرا رئیس کشوری بود که در آن آب شرب یافت نمی شد!
با عقلانیت، دوستی و تعامل با دنیا امروز میزان درآمد سرانه اش از ژاپن هم پیشی گرفته است! روزنامه نگاری از بنیانگذار سنگاپور نوین، لی کوان یو پرسید: تفاوت سنگاپور با دیگر کشورهای آسیایی جهان سوم چیست؟ لی کوان گفت: “ما مدارس و پژوهشکده های علمی بنا میکنیم و آنها فقط معبد و پرستشگاه میسازند، ما بودجه کشور را صرف تعلیم و آموزش میکنیم، آنها صرف خرید و ساخت سلاح میکنند.
ما با رأس هرم فساد مبارزه میکنیم، ولی آنها دزدان کوچک را زندانی میکنند اما به سردمداران فساد نزدیک هم نمیشوند!”
و اینگونه است که امروز کشور ما، در یکی از تاریکترین دوران تاریخ خود بهسر میبرد کشور از حیث اقتصادی در سراشیبی انحطاط از حیث اجتماعی و اخلاقی در حال فروپاشی از حیث محیطزیست در حال تخریب گستردهٔ منابع حیاتی از حیث قلمرو سیاسی گرفتار شدیدترین تحریمهای بینالمللی و در معرض انواع تهدیدات است
بقول مرحوم رضا بابایی:
آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کردند بر خود ببالند که مردم این سرزمین را بر خاکستر افسردگی نشاندند.
شناسنامهام را میبینم، جایی برای مُهر جدید نمانده است.
ما را شرمنده شناسنامههایمان هم کردید.
فردا نسلی از راه میرسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن میکند؛ آنجا که دست شما به آن نمیرسد!
(برداشتی از چند مقاله)