پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ بمباران شیمیایی سردشت یکی از بزرگترین جنایت های جنگی تاریخ معاصر بود که جوامع بین الملل واکنش جدی در قبال این موضوع مهم نشان ندادند. در واقع این یک اشتباه بزرگ جامعه جهانی و مدعیان حقوق بشر به شمار می رود که با عکس العمل نامناسب به این حمله غیرانسانی زمینه ساز تعرض شیمیایی بزرگتر رژیم بعث به حلبچه شدند
یکی از وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین اقدامهای نظامی رژیم بعث در جنگ تحمیلی استفاده از سلاح کشتار جمعی به ویژه سلاح شیمیایی بود؛ در یکی از این حملهها نیروی هوایی عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ خورشیدی با استفاده از سلاح شیمیایی در چهار منطقه کردنشین سردشت از توابع آذربایجان غربی، هزاران مصدوم بر جای گذاشت تا از شهری که ۱۲ هزار تن جمعیت داشت طبق آمار رسمی هشت هزار و ۲۵ تن مصدوم و از این تعداد ۱۳۰ تن در همان دقایق نخستین شهید شدند. در چنین شرایطی که این اتفاق غیرانسانی علیه مردم ایران به وقوع پیوست به مانند همیشه آنهایی که دم از حقوق بشر میزدند، نه تنها این حرکت غیرانسانی رژیم بعث را محکوم نکردند بلکه تا جایی که میتوانستند از کمک به این رژیم فروگذاری نکردند و حتی رسانههای آنها هم واکنش چندانی نسبت به این موضوع از خود نشان ندادند.
استفاده از سلاحهای شیمیایی از طرف رژیم بعث در شرایطی صورت گرفت که این جزو ۱۲۰ کشور امضا کننده پروتکل ژنو در ارتباط با منع استفاده از سلاحهای سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک بود. پروتکل ۱۹۲۵ ژنو که در قطعنامه ۲۱۶۱ سازمان ملل متحد دگربار به تصویب رسید و به صراحت استعمال سلاحهای شیمیایی را منع میکند.
33 سال! سه سال بیش از سه دهه! این عدد، برای عمر انسان کوچک نیست؛ و اگر بدانیم که هنوز خاک شهری بعد از این همه سال بوی خردل میدهد و سینه مردمان نجاتیافتهاش از گاز شیمیایی خسخس میکند، میفهمیم که فاجعه به اندازه کل تاریخ عمر دارد.
امروز 7 تیراست؛ روزی که به رویدادهای گوناگونی در تاریخ شناخته میشود. از ترور ولیعهد اتریش-مجارستان در سارایوو که بهانه آغاز جنگ جهانی اول شد بگیر تا انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله دکتر بهشتی و جمعی از یارانش که به همین مناسبت بهعنوان روز قوه قضائیه نامگذاری شده است. اما در این میان، 33 سال پیش در چنین روزی، سردشت، شهری کوچک در استان آذربایجانغربی فکر نمیکرد که نامش به تلخی بوی گاز خردل در تقویم تاریخ این روز ثبت شود.
سالهای پایانی جنگ تحمیلی است. ارتش بعث عراق پس از هجوم سنگین ناکام اولیه، با مقاومتی سنگین مواجه شده و حتی دستاوردهای سالهای اول جنگ را یکی یکی از دست داده است. سوسنگرد، بستان، خرمشهر و … آزاد شدهاند و ایرانیها حتی به عنوان گرویی، عزم فاو و بصره را هم داشتهاند. جنگ فرسایشی، باعث شده است که نهتنها امید فتح چندروزه خوزستان و سپس تهران دورتر از 7 سال جنگ به نظر بیاید، که حتی دیگر به شوخی شبیه است. شاید همین ناامیدی از پیروزی در جبهه جنگ باعث میشود که صدام حسین تصمیم میگیرد سلاح ناجوانمردانهای را به جنگ وارد کند؛ بمبهای شیمیایی! نیروی هوایی عراق، روز هفتم تیر 1366، چهار نقطه پرازدحام شهر کوچک سردشت از توابع استان آذربایجانغربی را بمباران میکند. حملهای که 110 تن از ساکنان غیرنظامی شهر را به شهادت میرساند و 5 تا 8 هزار نفر دیگر را نیز در معرض گازهای شیمیایی قرار میدهد. فاجعه البته بزرگتر از اینهاست. چنان که آثار بمب اتمی هیروشیما و ناکازاکی – بهعنوان فجایع و جنایتهای جنگی که با حملههای شیمیایی صدام حسین و ارتش بعث عراق مقایسه میشوند – هنوز بر جا هستند، آثار شیمیایی نیز سالها در تن و روان مردمان و خاک این دیار باقی مانده است.
سردشت در شرایطی نخستین قربانی سلاحهای شیمیایی بود که طبق مقرّرات وضع شده در سال ۱۸۷۴ (کنفرانس بروکسل) و سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ (کنفرانس لاهه) کشورهای متخاصم ملزم شدهاند که از سرایت جنگ به افراد غیرنظامی خودداری کرده و افراد غیرنظامی را از صحنهٔ درگیری خارج کنند و علاوه بر آن طرفین درگیری از گسترش جبهههای جنگ به مناطق مسکونی منع شدهاند. هرچند این قواعد پیشتر نیز با موشکباران مناطق مسکونی شهرهای گوناگون ایران از سوی عراق زیر پا گذاشته بود، اما حمله شیمیایی، روی شدیدتری از حرکتهای غیرانسانی در جنگ را به نمایش گذاشت. علیرغم همه این مقررات بینالمللی اما، جامعه جهانی در مقابل این جنایت رویکردی عجیب در پیش گرفت. بالاخره شورای امنیت سازمان ملل متحد، در قطعنامهای این جنایت را محکوم کرد، اما این قطعنامه توسط آمریکا وتو شد. با این حال در اختیار داشتن همین سلاحهای شیمیایی – که البته وجود آنها در خاک عراق هیچگاه اثبات نشد – باعث شد که آمریکاییها سالها بعد به عراق حمله کرده و صدام حسین را سرنگون کنند.
به هر ترتیب، شاید بتوان بمباران شیمیایی سردشت – که بارها در جبههها نیز تکرار شد – را در کنار موشکبارانهای دزفول، مورد اصابت قراردادن چند مدرسه در شهرهای گوناگون ایران، بمباران زمین فوتبال چوار و… از فجیعترین جنایتهای جنگی علیه غیرنظامیان در طول جنگهای تاریخ دانست که در طول جنگ 8 ساله ایران و عراق اتفاق افتادهاند. عراق حتی در حملههای شیمیایی از مردم خودش نیز نگذشت. چند ماه بعد، بمبهای شیمیایی، شهر حلبچه را در کردستان عراق در پی عملیات انفال علیه مناطق کردنشین این کشور، به گازهای سمی آلوده کردند که در پی آن بنا بر آمارهای گوناگون از 3 تا 5 هزار تن از مردم این شهر که همگی غیرنظامی بودند، کشته شدند. همچنین 7 تا 10 هزار نفر نیز تحت تاثیر این گازهای شیمیایی، آسیب دیدند و عوارض این حمله نیز تا به امروز هنوز در این منطقه دیده میشود.
در جبهههای جنگ نیز، در اوایل جنگ تحمیلی، در منطقه شلمچه، رژیم عراق برای اولینبار به طور محدود اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی کرد و برای دومینبار در منطقه میمک تکرار شد. عراقیها از آذرماه سال ۱۳۶۱، به طور پراکنده از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کردند. ابتدا مقدار محدودی از سولفورموستارد (عامل تاولزا) را به منظور درهمشکستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تکهای شبانه مورد استفاده قرار دادند. در سال ۱۳۶۲، عراق به کاربرد جنگافزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی «پنجوین» مبادرت ورزید. استفاده از جنگافزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان ۱۳۶۴ که رزمندگان ایران توانستند شهر فاو را تصرف کند، مجدداً آغاز شد. در اوایل سال ۱۳۶۶، عراق بار دیگر از جنگافزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد. پس از عملیات والفجر۸ در سال ۱۳۶۴، نیروهای عراقی به طرز بیسابقهای از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند. حدود ۷۰۰۰ گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. در طول ۲۰ روز هواپیماهای عراقی بیش از ۱۰۰۰ بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند و متجاوز از ۳۰ تهاجم شیمیایی علیه هدفهای غیرنظامی در ایران انجام شد.
برخی محققان و روزنامهنگاران بارها از بیتوجهی به سنجش آلودگی باقیمانده در مناطقی که مورد حمله شیمیایی قرار گرفتهاند هشدار دادهاند. با این حال، این عوارض پنهان تنها درد ساکنان این مناطق نیست. به طور خاص مردم سردشت همچنان از کمتوجهی به این منطقه شکایت دارند. یکی از اهالی این شهر در این باره به «ابتکار» میگوید: «سالهاست که مسئولان کم و بیش در هفتم تیرماه به یاد سردشت میافتند، اما این یادآوری تنها مربوط به همین یک روز در سال است. وعدهها داده میشود، اما عملی نمیشوند. حتی همین مراسم سالانه هم گاه با بیتوجهی مسئولان کشوری همراه است. مثلا پارسال مراسم گرامیداشت جانباختگان حمله شیمیایی سردشت تنها با حضور مسئولان محلی برگزار شد و هیچ خبری از مقامات شاخص کشور نبود». وی که ترجیح میدهد نامش در این گزارش برده نشود، اضافه میکند: «این در حالی است که بارها فاجعه سردشت را با بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کردهاند، اما میبینیم که برای سالروز آن حادثه، مراسم بینالمللی برگزار میشود و حتی روسای جمهوری کشورهای دیگر از جمله آمریکا که باعث و بانی این حمله بوده است، به ژاپن میروند و به درگذشتگان حادثه ادای احترام میکنند». این شهروند سردشتی یادآور میشود: «مدتی صحبت از این بود که سردشت منطقه آزاد تجاری یا به قولی شهر آزاد تجاری گردشگری صلح شود، اما به جز چند تابلو و یک قطعه از قبرستان که مختص شهدای فاجعه شیمیایی است، هیچ اثری از اجرای این روند دیده نمیشود». وی همچنین میگوید: «عوارض دیررس شیمیایی میتوانند سالها پنهان باشند و حتی روی ژنتیک انسانها اثر بگذارند، اما همچنان برخی از آسیبدیدگان حادثه شیمیایی در احراز جانبازی مشکل دارند. شاید 70 تا 80 درصد مصدومان آن حادثه نتوانستند جانبازی خود را احراز کنند». وی در پایان یادآور شد: «وعدههای محققنشده مسئولان بسیار است. با این حال شاید باید به این مسئله عادت کنیم. با این حال من حیفم میآید. کشورهایی مثل ژاپن و اوکراین، از فجایعی مثل هیروشیما و ناکازاکی یا چرنوبیل، فرصتی ساختهاند که هم از تهدید جنگ یا فاجعه مدیریتی، ندای صلح به گوش جهان میرساند و هم به نفع شهروندان و بازماندگان این فجایع است. سردشت میتوانست مثل خیلی این مناطق، نماد گردشگری صلح برای ایران باشد، اما نه تنها از این هدف بسیار دور است که از نیازهای اولیه چنین شهری همچون مراکز درمانی مناسب، ایجاد مراکز اشتغال و … نیز بسیار فاصله دارد. فکر میکنم پس از گذر 32 سال از استنشاق گازهای سمی، حالا دود بیتوجهی مسئولان است که به چشم سردشتیها میرود».
عضو شورای شهر سردشت و نایب رئیس شورای استان آذربایجانغربی با اشاره به در خطر بودن جان 5 هزار مصدوم شیمیایی در روزهای شیوع کرونا و مشکلات ریوی این بیماران،گفت:
? ساخت بیمارستان تخصصی و مجهز در سردشت نیاز ضروری مردم این منطقه جنگ زده است.
?رحمت الله شمسی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با یادآوری روزهای سخت جنگ برای مردم شهرستان سردشت اظهار داشت: روزی که شهرستان 12 هزار نفری سردشت توسط رژیم بعثی عراق در تاریخ هفتم تیر ماه سال 1366 مورد اصابت بمباران شیمیایی قرار گرفت را هرگز فراموش نمی کنم. دانش آموز بودم و وقتی آژیر قرمز به صدا درآمد با دوستانم داخل کوچه مشغول بازی بودیم که با صدای بمب افکن ها سعی میکردیم خودمان را به داخل پناهگاه برسانیم.
?شمسی افزود: مثل همیشه فکر میکردیم اینبار هم بمباران معمولی است، غافل از اینکه اینبار دشمن برایمان خواب خطرناک تری دیده و در یک چشم برهم زدن پس از بمباران، پوست بدن مردم پر از تاولهای وحشتناک شد و به سختی میتوانستیم نفس بکشیم. برای مردم سردشت آن روز دنیا به آخر رسیده بود و در همان لحظات ابتدای بمباران شیمیایی 110 نفر جان باختند و 8 هزار نفر در معرضگازهای سمی ناشی از بمب شیمیایی قرار گرفته و مجروح شدند.
?وی گفت: با گذشت 35 سال از تاریخ بمباران شیمیایی سردشت هنوز بسیاری از جانبازان این حادثه در شرایط سختی به سر میبرند و از درمانگاه تخصصی و کادر درمانی مجرب محروماند. برخلاف آنچه گفته میشود اینجا مصدومان برای روند درمانی ناگزیرند یا به مرکز استان و یا به استانهای همجوار مراجعه کنند.
?رئیس شورای شهر میرآباد عنوان کرد: فکر نمیکنم برای مردم مظلوم و شیمیایی سردشت که بارها از سوی دولت عراق در دوران جنگ تحمیلی مورد حملههای هوایی قرار گرفتند و جوانمردانه از کشورشان دفاع کردند ساختن بیمارستان یا درمانگاه تخصصی خواسته زیادی باشد. آنهم در این روزهای کرونایی که جان 5 هزار مصدوم در خطر بوده و به علت مشکلات ریوی با ابتلا به این بیماری جان خود را از دست خواهند داد.
?وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به وضعیت معیشتی مردم شهرستان سردشت اشاره کرد و گفت: با تعطیلی بازاچه های مرزی “قاسم خان”، “اشکان” و گاها “کیله” مردم این شهرستان بیکار شدهاند و مجبورند برای کارگری به کشور عراق و یا به حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت کنند. منازل اهالی به علت همین مهاجرت ها به مخروبه و متروکه تبدیل شده است. اگر دوباره مرزها بازگشایی شوند و تجارت با کشورهای همسایه شکل بگیرد هم میتوان تحریم ها را دور زد و هم از مهاجرت ها جلوگیری کرد.
?شمسی به مشکلات زیر ساخت های شهری نیز با گذشت چند دهه از جنگ تحمیلی اشاره کرد و افزود: هنوز متاسفانه مدرسهای که در آن تحصیل کردیم و مورد اصابت موشک قرار گرفت و باعث کشته شدن تعدادی از دانش آموزان شد، بازسازی نشده و با تخریب مدرسه جز زمین خاکی چیزی باقی نمانده است.
?وی ادامه داد: جادهای سردشت نیز سخت گذر، پر پیچ و خم و بدون گارد ریلاند که مدام قربانی می گیرند. آسفالت اکثر این محورها به 3 دهه گذشته بر میگردد و جاده های روستایی هنوز شن ریزی هم نشدهاند. طبق یکی از آمارهای پزشکی قانونی در مدت زمان 20 روز 10 نفر به دلیل تصادف 3 خودرو در شهرستان سردشت جان باختند.
?نایب رئیس شورای استان آذربایجان غربی: بیشترین افرادی که در شورای شهرستان سردشت به ما مراجعه می کنند از مشکلات اقتصادی در مضیقهاند و مدام تقاضای کار دارند
?وی در ادامه به آسیبهای اجتماعی شهرستان نیز اشاره کرد و گفت: در کارگروه آسیب های اجتماعی شهرستان مواردی ازجمله طلاق، اعتیاد، اختلافات خانوادگی، مهاجرت، حاشیه نشینی و خودکشی در بین مردم شایع است که همه ریشه در فقر دارند.
?نایب رئیس شورای استان آذربایجان غربی ادامه داد: بیشترین افرادی که در شورای شهرستان سردشت به ما مراجعه می کنند از مشکلات اقتصادی در مضیقهاند و مدام تقاضای کار دارند. آن تعداد شغلی هم که فعال بود مغازههای شان را به دلیل بیماری کرونا تعطیل کردند و به علت عدم پرداخت اجاره بهاء شغل شان را از دست دادند. متاسفانه اینجا کارخانه، شرکت، زمین و باغی برای کار وجود ندارد و مردم با سیلی صورت شان را سرخ نگه داشتهاند. در 3 مرحله با کمک خیرین مبالغ 180،100 و 20 میلیون تومان برای مردم مستضعف بسته های مواد غذایی تهیه کرده ایم. از همه مسئولان عاجزانه درخواست دارم به فکر مردم باشند و گرنه شرایط سخت زندگی آنها را از پا درمی آورد.