✍️صابر گلعنبری، کارشناس امور بینالملل
طی چند هفته اخیر مدام گفته میشد که برای ایران مهم نیست که چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز میشود و ملاک، سیاستهای این کشور است، اما پس از انتخابات این گزاره رنگ باخت و سخنان مقامات نشان داد که اتفاقا پیروزی بایدن و شکست ترامپ خیلی هم مهم تلقی شده است؛ در حالی که همان رفتار و سیاستهایی که گفته میشد ملاک است، هنوز مشخص نیست در دوره بایدن چگونه خواهد بود؛ هر چند نگارنده بر این باور است که تحولی در متن سیاستهای آمریکا رخ نمیدهد و در حواشی ممکن است اتفاقات کوچکی بیفتد.
از یک سو، برخیها علنا ناخرسندی خود را از شکست ترامپ ابراز داشته و دموکراتها را به تقلب متهم کرده و میکنند، و از دیگر سو، غالب هر دو جناح هر کدام به دلایل مشترک و مختلفی از شکست ترامپ شادمان شدند. در این میان، امروز رئیس جمهور در سخنانی شفافتر از روزهای گذشته به نوعی پیروزی جو بایدن را “فرصتی” خواند که نباید هدر داد و گفت “از هر فرصتی که به نفع منافع ملی مردم و رفع تحریم باشد استفاده خواهیم کرد”. وی همچنین تاکید کرد که “هیچ کس حق ندارد فرصت سوزی کند” و”این مسئله حزبی و جناحی نیست؛ البته هر گامی که بخواهیم برداریم به رهنمودهای رهبری توجه خواهیم کرد”.
از مجمل سخنان روحانی پیداست که ایران خود را برای مذاکره با دولت بایدن آماده کرده است. مقصود ایشان از “هر گامی که بخواهیم برداریم” به احتمال زیاد مذاکره و هر اقدامی است که ممکن است در جریان مذاکرات انجام شود.
ظاهرا هم دیگر تحقق پیششرطهای لغو تحریمها، جبران خسارتها و عذرخواهی قبل از هر مذاکرهای مطرح نیست. این استنباط از آن جهت است که وقتی گفته میشود نباید “فرصت” را برای “لغو تحریمها” از دست داد، یعنی اغتنام فرصت پیش آمده برای مذاکره در دوره بایدن جهت تحقق هدف پیشگفته. در غیر این صورت، دعوت به عدم “فرصت سوزی” چه محلی از اعراب دارد؟ در کنار آن هم اساسا وقتی تحریمها برداشته شوند، دیگر مذاکره و دعوت به اغتنام فرصت برای ایران معنا و مفهومی ندارد و سالبه به انتفاء موضوع است.
این گونه به نظر میرسد که باخت ترامپ و برد بایدن همزمان هم مانع اصلی فراروی مذاکرات را برداشته است، هم محملی و توجیهی برای از سرگیری آن. به احتمال زیاد ایران مذاکرات با آمریکا را در همین دوره باقیمانده دولت روحانی از سرگیرد و منتظر انتخابات ریاست جمهوری 1400 نخواهد ماند.
اما احتمالا ابتدا مذاکرات محرمانه شروع و طی آن تلاش شود از دولت آمریکا امتیازی در بحث تحریمها گرفته شود. این امتیاز نیز بعید است از آزاد کردن بخشی از سرمایههای بلوکه شده در خارج و تسهیل معاملات کالاهای اساسی فراتر رود. تحریمها برگ برنده دولت آمریکاست و قبل از توافقی فرابرجامی از آن دست نخواهد کشید.
البته این احتمال نیز وجود دارد که بایدن با اعلام بازگشت به برجام کار ورود به مذاکرات رسمی و علنی را برای ایران تسهیل کند. اما اگر این اتفاق بیفتد بازگشتی بدون لغو تحریمها خواهد بود و صرفا ابتکاری آمریکایی برای ورود به مذاکرات فراگیر است. از این رو، بازگشت بدون لغو تحریمها به برجام محتمل است. ولی این بازگشت هم از نظر آمریکا صرفا مدخلی برای توسعه برجام و رسیدن به برجامی جامعتر است که همه پروندههای محل مناقشه با ایران را در برگیرد. دقیقا این همان خواسته و هدفی است که اروپاییها هم دنبال میکنند؛ به گونهای هنوز که بایدن کار خود را شروع نکرده است، بر گسترش برجام و ضرورت مذاکره درباره دیگر مسائل تاکید دارند و سخنان دیروز هایکو ماس وزیر خارجه آلمان در این باره قابل تامل است.
در حقیقت، بایدن به میراث ترامپ به عنوان برگ برندهای عمده مینگرد و تمام تلاش خود را خواهد کرد تا از آن پلی برای رسیدن به توافقی همه جانبه بسازد؛ همان توافقی که ترامپ به شیوه جنجالی خود میخواست به آن برسد. از طرف دیگر، بایدن برای به ثمر نشاندن میراث ترامپ و بر خلاف وی، همگرایی و همسویی کامل اروپایی را خواهد داشت و همین خود فشار مضاعفی را بر ایران وارد میکند.