پایگاه خبری / تحلیلی نگام _دیروز بیستودوم اردیبهشت ماه سالروز تولد زنی بود که شاید خیلی از ما او را لحظهای شناختیم که دیگر در میان ما نبود، روزی که حالا به یاد او و برای زنان جهان «روز زنان در ریاضیات»نامگذاری شده است.
خیلی از ما کتاب «ماهی سیاه کوچولو» نوشته صمد بهرنگی را خواندهایم داستانی زیبا و دلنشینی که برای کودکان نوشته شده و بسیار دوست داشتنی و پندآموز است.
داستانی که بخشی از آن حالا روایت زندگی «مریم میرزاخانی» است.
جایی که ماهی سیاهِ کتابِ بهرنگی میگوید «مهم اینه که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشه .»
اگر چه در سال 1396 بیماری سرطان این معمای هزارتوی پزشکی، مریم میرزاخانی را خیلی زود از میان ما برد، اینطور که خیلیها میگویند تنها چهل سال زندگی برای یک نابغه ریاضی کم است اما همه ما میدانیم او همانطور که در زندگیاش تاثیرگذار بود حالا با مرگش بر روی زندگی بسیاری تاثیر گذاشته است.
بسیاری از زنان ایرانی و سایر زنان در سایر نقاط جهان او را به عنوان یک زن موفق الگوی خود میدانند تا با تاثیر گرفتن از او بدون اینکه بر تواناییهای خود شک و تردید کنند در برابر هرآنچه که قرار است توانایی و استعداد آنها را بگیرد بایستند و برای اثبات خود مبارزه کنند، خودشان را اثبات کنند و از میان قوانین و آئین تماما مرد زده، زنی بسازند چنان توانمند مانند نابغه ریاضی جهان، مانند مریم میرزاخانی اولین زنی که توانست در سال ۲۰۱۴ برنده مدال فیلدز شود.
حالا روز تولد مریم میرزاخانی از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان به عنوان روز زنان در ریاضیات نامگذاری شده است.
آکادمی ملی علوم آمریکا به پاس تلاشها و دستاوردهای مریم میرزاخانی جایزهای را به نام وی مزین کرده است که هر ساله به کمکها و پیشرفتهای استثنایی در علم ریاضی تعلق میگیرد.
?️نهاد زنان سازمان ملل متحد نیز نام میرزاخانی را در شمار هفت زنی که دنیا را تغییر دادند، قرار داده است. این نهاد معتقد است فعالیت شگفتانگیز میرزاخانی در علم، راه را برای بسیاری از ریاضیدانان زن جهان هموار کرد.
اما همه اینها در حالی است که ما در پی سالها مدیریت خواب زده در کشور شرایط را طوری فراهم کردیم که استعدادهای این چنینی از کشور بروند و دیگر برنگردند، آنها از کشور بروند و با اثبات کردن خود به ما بفهمانند که این ما هستیم که به آنها نیاز داریم.
شاید بهترین جملات در این باره را دکتر منصوری، استاد دانشکده فیزیک دانشگاه شریف، یعنی همان دانشگاهی که مریم میرزاخانی در آن درس میخواند در مراسم یادبود این نابغه ریاضی به زبان آورد، او گفت:«ما در جمهوری اسلامی احیای دوران طلایی اسلام را در سر میپرورانیم و از کرسیهای آزاداندیشی صحبت میکنیم. دانشگاهسازی ما در این دوران 40 ساله شباهت زیاد به دوران اوج مدرسهسازی پس از آل بویه دارد. ما معنی آزاداندیشی را از دست دادهایم. ما نخبگی علمی را در قید اخلاق میفهمیم.
ما مریم میرزاخانی را در قید هنجارهای ظاهری میبینیم.
او اگر در ایران مانده بود، بدون شک در استخدام دانشگاهی مشکل پیدا میکرد؛ نه میتوانستیم از او ریاضیدانی جهانی تربیت کنیم و نه او را استخدام میکردیم.
ما مجبور شدیم بزرگداشت او را برگزار کنیم، چون دیگران بزرگی او را شناختند و او از حدی گذشت که بزرگی او را نمیشد کتمان کرد؛ ما اسباب متعبد بودن و شدن را فراهم کردهایم اما برای تهیه اسباب رشد خلاقیت در کشور کمترین گام را برداشتهایم؛ دیگران راه شکوفایی جوانان ما و همین اسباب بزرگی را فراهم میکنند. اسباب بزرگی مریم میرزاخانی را هم دیگران فراهم کردند و او بزرگ شد.»
حالا به همت خانواده میرزاخانی در ایران یک بنیاد نیکوکاری تاسیس شده است، بنیادی به نام «مریم»، بنیادی که این بار در نبود میرزاخانی قرار است کمر همت برای کشف استعدادها ببندد.
استعدادهایی که همه ما امیدوار هستیم حداقل آنها در ایران بمانند و نامهربانیها سبب این نشود که آنها هم به سیاق دیگرانی بار سفری بدون بازگشت را ببندند./ مطالعات زنان