✍️سجادبهزادى
درخواست یک نماینده مجلس انقلابی در شبكه اجتماعي توییتر برای فیلتر پلتفرم “کلاب هاوس” از شوخی های تلخ جامعه ماست که در کمترجای دیگری از این کره خاکی دیده می شود.يك قانون گذار به صورت غيرقانوني از فيلترشكن استفاده مي كند ، وارد توييتر مي شود و درخواست مي كند پلتفرم يا شبكه اجتماعي دیگری بنام كلاب هاوس فيلتر شود. اين را آدم كجاي دلش بگذارد.
ناخودآگاه ياد سخنان جرج دبلیو بوش درباره حوادث پس از 11 سپتامبر افتادم. بوش چهل و سومين رئيس جمهور آمريكا بود. وقتي كه القاعده با حمله تروريستي برج هاي دوقلو نيويورك در ايالات متحده را هدف قرار داد از طريق مخابره يك پيام ويدئو ، مسئوليت اين حمله را پذيرفت. آن زمان شبكه هاي اجتماعي وجود نداشتند.
بوش رئيس جمهور آمريكا پس از آن در يكي از سخنراني هاي خود بعد از 11 سپتامبر گفت ” چگونه است القاعده با ابزار ما (غرب) كه آن را قبول ندارد و عليه آن مبارزه مي كند به جهان پيام مي دهد و مسئوليت حمله انتحاري خود را بر عهده مي گيرد.”
شبيه به اين كار گروه داعش در عراق و سوريه نيز بارها انجام مي داد. آنها فيلم ها وتصاوير اقدامات وحشيانه خود را از طریق شبکه های مجازي غربی كه مخالف ایدئولوژی آنها بود به جهان مخابره مي كردند و اساسا شبكه هاي اجتماعي يكي از مهم ترين ابزارهاي رعب و وحشت داعش براي پيشبرد اهداف شان بود.
آدم می ماند این تناسب را چگونه باهم جمع بزند و دلش می خواهد هواری بزند تا عمق آسمان ها. داعش و القاعده،جوهری آلوده به خشونت و ظواهرفریب گونه ای به خود داشتند و برایشان فرقی نمی کرد با چه رسوایی می خواهند ایدئولوژی خود را به جلو ببرند.
اما بهت آور وقتی است كه یک قانون گذار که با رای مردم انتخاب می شود در بستری که برای مردم فیلتر هست علیه شبکه ای سخن بگوید که برای مردم فیلتر نیست.
شما نمی توانی بر نیکی پابگذاری اما در همان حالی که لگدمالش میکنید نوازشش هم کنید.شما حق ندارید وعاقلانه هم نیست که خود در شبکه ای غیرمجاز باشید وبرای عدم دسترسی جامعه به شبکه ای مجاز تلاش کنید.
شما نمی توانید بدی کنید اما چنان وانمود کنید که نیکی میکنید و به فکر جامعه هستید. قانون گذاری که خودش در شبکه های اجتماعی فیلتر شده فعال است، نمیتواند جامعه را به استفاده نکردن از این شبکه ها توصیه کند. اگر این چنین کند، ریاکار است.
درست است که این روزها همه چیزمان به همه چیزمان می آید و همه چیزبا هم جفت وجور است اما انسان به تنگ می آید از اين همه چیزها؛ و دلش می خواهد رو به بیابان بکند و به قول شاعر گرانقدر فریدون مشیری “هواری بزند” ؛
…من به تنگ آمدهام از همه چیز / بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم /این درها را باز کنید / من به دنبال فضایی میگردم / لب بامی / سر کوهی / دل صحرایی /که در آنجا نفسی تازه کنم/ می خواهم فریاد بلندی بکشم…