✍️ ناصر مهدوی
?در میان آیات معنوی و درخشان و تاثیر گذار قران ؛ چند آیه که به حوزه عمومی و روابط سیاسی اجتماعی باز می گردد ؛ بسیار مهم و آموختنی است.
?یکی از آن آیات به سوره نمل باز میگردد که بلقیس خطاب به مشاورانش می گوید : شاهان اگر وارد سرزمینی شوند با ذلیل کردن انسانهای فرزانه و میدان دادن به سفلگان و افراد بی لیاقت ،جامعه را به فساد کشیده و زندگی مردم را تباه می کنند ۰
?در سوره زخرف نیز ؛ فرعون می گوید ؛ آیا ملک و سرزمین مصر از آن من نیست ؛ آیا نهر ها و رودها به فرمان من جاری نیستند ؛؟؟
?از کنار هم نهادن این دو آیه معلوم می شود وقتی کسانی در یک سرزمین با به قدرت رسیدن و تصاحب منصبی ؛ خود را مالک و صاحب آن جاه و منصب بدانند و بجای مدیریت منابع عمومی و دفاع از حقوق مردم آن دیار ؛ تبدیل به سلطان پر مدعایی شوند که در اندیشه تامین خواست های خود باشند و از منافع و مصلحت عمومی غفلت ورزند ؛ بدون تردید ؛ مدیریت به سلطنت بدل گشته و همانگونه که قرآن می گوید ؛ زندگی عمومی را فساد فرا گرفته و روزگار مردم سیاه خواهد شد. د
?بی دلیل نبود که امام علی (ع) پس از رسیدن به منصب خلافت اصرار داشت تا مردم به نحوه تصمیم گیری او نظارت کنند و اگر خطا رفت به او هشدار دهند زیرا وقتی در صحنه سیاسی نظارت و هشدار مردمی امری مذموم تلقی شده و سرکوب گردد ؛ مدیران کم کم بجای احساس مسولیت در قبال مردم ؛ بر دوش آنها سوار می شوند و زندگیشان را تباه می سازند.
?راز درماندگی کشورهای عقب مانده در همین است ؛ آنجا از وزیر و وکیل و افراد بلند پایه و مقامات ارشد تا یک شهردار و بخشدار شهرک های کوچک ؛ همه با دست یافتن به منصب و مالی از خود بیخود می شوند و با احساس مالکیت ؛ هر چه می خواهند عملی ساخته و هر که را می خواهند عزل و نصب می نمایند ۰
در این فضای سرد و تاریک ؛ کسانی که دلسوزانه به نقد خطاهای مدیران بپردازند حذف و کسانی که به تعریف و تمجید آنها پرداخته و راه سفلگان و فرومایگان را طی کنند؛ بر صدر می نشینند ۰
?چنین می شود که فساد سراپای چنین جامعه ای را در بر گرفته و زندگی مردم آکنده از مشگلات سخت و درد آور می شود
?اکنون باید صادقانه از خود بپرسیم که آیا جریان تصمیم گیریهای اساسی در جامعه ما ؛ مدیریتی است یا سلطنتی است ؟
?پاسخ این است :
اگر کسانی که به قدرت می رسند ؛ خود را نه نماینده مردم که صاحب و مالک مردم می دانند و با صدارت و ریاست خود هرچه می خواهند انجام داده و هر که را که می خواهند بر سر کار می آورند ؛ آنگاه باید بگوییم ؛ وای به حال این مردم ؛ چرا که آنگونه که قرآن فرموده در این صورت مدیریت به سلطنت تبدیل شده و فساد جامعه را فرو خواهد بلعید ۰
?و اگر روی کار آمدن مدیران از سر شایستگی است و آنها خود را نه مالک منصب ؛ بلکه امانتدار مردم می دانند و حق نظارت و اعتراض را بر افراد جامعه به رسمیت می شناسند و نیز ؛ بخاطر خود خواهی و کج اندیشي ؛ منافع و مصلحت عمومی را به خطر نمی اندازند ؛ باید به چنین مدیران و حاکمانی امیدوار باشیم و از سختی های پیش رو نهراسیم و با امید بیشتری چشم به آینده بدوزیم.
?پس اجازه بفرمایید یک بار صادقانه از مدیران این جامعه بپرسیم ؛ لطفا از وجدان بیدارتان بخواهید تا شما را رهنمایی کند ؛ آیا مدیریت می کنید یا سلطنت ؟ برای ارایه پاسخ درست ؛ ادعای درو غین و آمارهای قلابی کافی نیست لطفا به عملکردتان نگاهی بیندازید.
?همه ما بزرگترین امیدمان این است که در این دوران بسیار سخت و دشوار ؛ مدیران ما ؛ مدیریت کنند و مصلحت و منفعت عمومی را قربانی اهداف فردی و منافع شخصی خود نسازند و باور کنند که فقط نماینده و امانتدار مردم هستند نه مالک و قیم آنها ؛؛