✍?مصطفی فقیهی
حسین شریعتمداری میگوید: بعضی اوقات مسئولین بجای حل مشکلات مردم و گرانیها، با وعدههایی مانند رفتن زنان به استادیوم و ترساندن از سایه جنگ حواس مردم را پرت میکنند!
اگر بگذریم از پاسخ ساده به این جملهی نخ نمای شریعتمداری که «خُب، این جنس مطالبات را برآورده کنید که رقیب حواس ملت را انقدر پرت نکند و جنابتان، دندان قروچههای پرسروصدا نکنید»، اما میخواهم از زاویهی دیگری به این موضوع بپردازم:
سال ۷۶ تا ۸۴ که اوضاع اقتصادی مناسب بود، حسین شریعتمداری همین جملات بالا را میگفت! «مشکل آزادیهاست؟ یعنی اولویت مردم ما این چیزهاست؟»
۸۴ شد، گفتند «مشکل موی دختران است؟»، اما مشکل «دو» شد! مسئله هم موی زنان و حضور در استادیوم شد و هم معیشت. رکود بازار را گرفت، مسکن رشد چشمگیر کرد و دلار ۴/۵ برابر شد.
و در این میانه و در پسا ۸۸، «رفع حصر» مسئلهی یک جریان سیاسی و حامیان مردمیاش شد. باز که طرح مسئله شد، گفتند مشکل مهمتر نداریم؟ واقعاً رفع حصر مسئلهی ملت است یا حل مشکلات معیشتی ، فرهنگی و موی دختران و استادیوم رفتن آنها؟!
۹۲ شد؛ تا دم از همان مسائل زدند، همان بهانهها را بازگو کردند. امروز، چند روزیست که وارد سال ۱۴۰۰ شدهایم، اما با سنگپراکنیهای منتج به توقف حل مسائل معیشتی، مشکل نه موی دختران و استادیوم رفتنشان است و نه رفع حصر!
مسئله حالا دیگر، واقعا معیشت مردم است. دیگر مگر میتوان به چیزی جز مبارزه با ابرگرانیهای افسارگسیخته و کمر خمیدهی ملت، اندیشید؟!
سوگمندانه اما عرض میکنم، جناب شریعتمداری! حقیقتاً استراتژی و خدعهی خوبی برای رسیدن به این مقصد و مقصود بود؛ اگرچه طویلالمدت و به قیمت لگد به کشور و پرتابش به ته درّه!
اما حالا دیگر راست میگویی، اگرچه در ظاهر! شکم و جیب خالی را چه به توقعاتی دیگر؟ جای تبریک دارد جناب شریعتمداری! ۱۴۰۰ را میگویم!