پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️ حبیب رمضانخانی
انتشار قبض برق علی کریمی در فضای مجازی و شرح استاد محمد فاضلی بر آن و برجسته کردن مبلغ یارانه تعلق گرفته و تعمیم به کل مصرف کنندگان، فارغ از حواشی دیگر، دربردارنده تبعیض و ناعدالتی بزرگی هست که در جامعه و حاکمیت طبقاتی شده ایران موج می زند.
یکی از شعارهای ابتدای انقلاب و مسئولین امر، رایگان کردن برخی امکانات یا حداقل دولتی و کم کردن هزینه های استفاده از اقلام ضروری و حامل های انرژی مورد استفاده مردم به تبعیت از شعارهای چپ گرایان و اقدامات نظام های کمونیستی بود. در نتیجه همان شعارها و اقدامات یک سطح توقع و انتظاراتی را در مردم موجب شد که همواره فارغ از کار و تلاش سهمی در کشور داشته که بایستی پرداخت شود. در ادامه تعلق یارانه به بخش های مهمی از مصرف خانوار و کوپنی کردن آن ها، مخصوصا در بحبوحه جنگ کمک موثری به اقشار کم درآمد و بی بضاعت بود. اما در ادامه با حذف سیستم کوپن و آزاد شدن اقلام، یارانه ها به جای کمک به اقشار کم درامد، بیشتر به بخش های تعلق گرفت که جانب طبقات مرفه و رفاه بیشتر آن ها را باعث شد و برعکس موجبات تحمیل هزینه های بیشتر به اقشار کم درآمد را رقم زد.
امروز تعلق یارانه به آب شرب مصرفی، برق، گاز، بنزین و… باعث شده افراد مرفه و متمول که دارای خانه های آنچنانی هستند در کنار آبیاری محوطه باغچه، استخرهای شنای خود را نیز از طریق پر کنند. این خانه ها با آن مصرف بالای برق برای تامین روشنایی، مصرف بالای گاز در زمستان برای گرمایش بیشترین میزان یارانه تعلق گرفته را مصرف می کنند. داشتن چندین خودرو و بنزین یارانه ای در کنار استفاده از خدمات و تسهیلات بی شمار رقم اصلی یارانه های تعلق گرفته را به این سمت و طبقه اختصاص داده است.
در مقابل، روستاییانی که نه تنها آب شرب تصفیه شده دسترسی ندارند، بلکه در صورت لوله کشی، سهم آب قنات و چشمه کشاورزی خود را مصرف و قبض آن را مشابه شهر پرداخت می کنند. همچنان برخی به خط انتقال گاز دسترسی نداشته و بایستی با هزینه گزاف مخزن و کپسول های گاز را به نرخ آزاد پرکنند. اکثریت فاقد خودرو بوده و کرایه به نرخ آزاد پرداخت و از یارانه بنزین هیچ سهمی نمی گیرند. در مورد تولید محصولات خبر می رسد قیمت سبوس مصرفی برای دام و کود شیمیایی برایشان نرخ آزاد محاسبه شده و از آن سو مجبور هستند گندم تولیدی را به قیمت نرخ مصوب و سود ناچیز به دولت فروخته و حتی نان مصرفی خود را به دلیل نبود واحد نانوایی با آرد نرخ آزاد تهیه و مصرف کنند. از طرفی اکثریت نه دسترسی به امکانات و تسهیلات بانکی و خدماتی چون بازنشستگی و بیمه درمان دارند و نه برای قیمت های پایین میوه و محصولات و خطر سرمازدگی آن چاره ای در دست! از طرفی به دنبال اعتراض مردم شهرها به بی برقی و برجسته شدن ان، مسئولین چاره کار را در قطعی سه نوبته برق در روستاها می بیند که نه صدایی و نه دغدغه مندی دارند!
آری قرار بود در گام اول انقلاب تعلق این یارانه ها با هدف کم کردن فاصله طبقاتی و ریشه کن کردن فقر و تبعیض باشد، در صورتی در هنگامه گام دوم انقلاب، ساختار کاملا در تضاد با آن هدف بوده و باعث فاصله بیشتر و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی شده هست. شکافی که نشان می دهد اقلیتی روز به روز بر پایه همین رانت ها و امتیازات بر ثروت خود اندوخته و دولت ها و مسئولین نیز با وجود شعارها حتی نتوانستند همین یارانه نقدی را نیز سازماندهی کرده و به افراد برخوردار پرداخت کنند که در نمونه ای پدر روستایی ۸۵ ساله که حقوق بازنشستگی ندارد، به دلیل سه فرزند مجرد شاغل خود در شهر از دریافت یارانه افزایش حامل های انرژی محروم شده است!