✍️احمد نقیبزاده
بالاخره جو بایدن بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا نشست و دوران پردردسر و پرحاشیه دونالد ترامپ به اتمام رسید. حالا فصل تازهای پیش روی ایران و آمریکا است. فصلی که بدون شک قرار نیست در آن معجزهای در ارتباط با تنشها رخ دهد اما فرم بسیاری از مسائل در قیاس با دولت دونالد ترامپ تغییر خواهد کرد.
کمااینکه جو بایدن در همان ایام فعالیتهای تبلیغاتی پالسهایی در ارتباط با این فصل تازه از خود نشان داد؛ وعدههایی در ارتباط با بازگشت به برجام و البته انتقادات تندی از سیاستهای فاشیستی دونالد ترامپ و اصرار او برای تنشزایی با بسیاری از کشورها از جمله ایران.
او بارها در ماههای منتهی به انتخابات در بحثها و سخنرانیهای مختلف خود درباره تجدیدنظر در شیوه برخورد آمریکا با توافق هستهای با ایران سخن گفت و تلویحا و صراحتا عنوان کرده است که اگر به ریاست جمهوری آمریکا برسد به برجام بازخواهد گشت.
البته در ارتباط با این مسئله نیازی به توضیح نیست که سیاستهاى کلى ایالات متحده آمریکا و دولت مستقر در کاخ سفید در قبال ایران یکسان است کمااینکه رویه سیاست خارجی جمهورى اسلامى در قبال آمریکا بر یک مدار ثابت است خواه دولت اصلاحطلب بر سر کار باشد یا اصولگرا.
اما در این بین برخی از موارد تفاوت دارد به عنوان مثال در روشنترین مثال در شرایط فعلی باید به موضوع توافق هستهای دقت کرد. در شرایط دولت اصولگرا و دولت جمهوریخواه در آمریکا سطح تنش در بالاترین میزان و سطح تعامل و مدارا در کمترین شکل است. نمونه موثق انعقاد توافق برجام است.
توافق هستهای موسوم به برجام بین دولت روحانی و دولت باراک اوباما در زمانی امضا شد که بایدن دستیار و معاون اول رئیسجمهور بود و در ایام تبلیغات خود بر این مساله به عنوان دستاورد دولتی که در آن معاون اول بوده تاکید میکرد. پس نمیتوان به این مقوله صفر و صدی نگاه کرد.
با این وجود سوال اصلی در شرایط فعلی این است که دولت بایدن چقدر درباره موضوع تحریمها تحت تاثیر بازگشت به برجام و موارد دیگر از قبیل سیاستهای منطقهای و موشکی متفاوت رفتار خواهد کرد؟
بایدن در ایام انتخابات تاکید کرد که به برجام باز میگردد اما از هر دو طرف اما و اگرهایی در این ارتباط وجود دارد. برخی چهرههای آمریکایی میگویند بدون پیششرط و مذاکره بازگشت دولت آمریکا حتی دولت دموکرات بایدن به برجام ممکن نیست. در داخل نیز عدهای از چهرهها که برخی نمایندگان مجلس یازدهم نیز در آن دیده میشوند تاکید دارند که بازگشت بایدن منجر به توقف گامهای کاهش تعهدات هستهای ایران نمیشود.
بهترین حالت ممکن این است که بایدن بدون پیششرط دولت آمریکا را به بازگشت به برجام هدایت کند اما برخی دیدگاهها نیز وجود دارد که میگویند در کوتاهمدت و به آسانی برجام به وضع سابق برنخواهد گشت چراکه مدت زمان گذشته تغییرات زیادی را در بین دو کشور ایجاد و فضای تعامل حاصل از برجام را عوض کرده است.
خروج از توافق در دولت پیشین اوضاع را پیچیده کرده است. او تحریمهای همهجانبه گستردهای را اعمال کرده و وضعیت دولت بایدن در شرایط فعلی بسیار سخت است و دو کشور نیاز دارند تمام این مسائل تحریمها و تحولات را بررسی کنند، به آرامی به سوی تعامل گام بردارند و برجام را احیاء کنند اما به طور قاطع نمیشود گفت که در زمان کوتاه به نتیجه برسند یا خیر.
اما نکته اصلی در اینباره این است که با دولت بایدن امید از برجام قطع نمیشود و اتفاقا حالا برخلاف دولت ترامپ امید به احیاء برجام بسیار بیشتر از فراموشی و نابودی آن است اگرچه ممکن است در این مسیر گفتوگوهای رسمی و غیررسمی نیز نیاز باشد.
طبیعی است که این اصل امکان احیاء برجام برای ایران اتفاق بسیار مهمی است چراکه در گام اول تحت تاثیر این مسئله ایران میتواند نفت خود را بفروشد و درآمد داشته باشد و گشایش اقتصادی بر درآمدهای کشور بر زندگی مردم تاثیر میگذارد.
پیشبینی میشود که در دور جدید ریاستجمهوری آمریکا بحث موشکها عمدهترین بحث باشد. هر اندازه به موضوع برجام امیدوار باشیم باید به مسئله برخورد دولت بایدن با سیاستهای موشکی و منطقهای ایران با دید منطقی نگاه کنیم.