✍️ حبیب رمضانخانی
ترور دانشمند هسته ای ایران و به شهادت رسیدن ایشان، که به گواه بسیاری، توسط اسراییل صورت گرفت، می تواند عواقب و پیامدهایی بس ناگوار برای منطقه و مردم ایران داشته باشد.
از زمانی که بایدن به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا انتخاب شد، کشورهای مخالف ایران شدیداً به تکاپو افتاده و به دنبال حفظ منافع خود برآمدند. اسرائیل و دولت های مرتجع عربی که بعد از سال ها، اینک به مدد تلاش های ترامپ به روابط حسنه دست یافته و ایران را دشمن مشترک خود می دانند، از ترس اینکه بایدن بخواهد شرایط فعلی و سخت ایران را مرتفع کند، به شدت به تکاپو افتاده اند. در نتیجه طی دیدارها و مذاکرات با هم، به دنبال خلق شرایطی هستند که:
۱. در این دو ماهه باقی مانده از ریاست جمهوری ترامپ از توان او برای محدودیت های بیشتر و ضربه زدن به ایران نهایت استفاده را ببرند.
۲. با خلق شرایط تنش زا و بحرانی و برهم زدن معادلات منطقه، بایدن را در عمل انجام شده قرار داده و از بهبود شرایط و خارج شدن از وضعیت فعلی منطقه جلوگیری کنند.
از سوی دیگر، ترور این شخصیت بلندپایه ایرانی، مسلما خشم و عصبانیت زیادی را در حاکمیت و افکار عمومی نسبت به دشمنان کشور ایجاد خواهد کرد که پیامد آن را می توان اینگونه برشمرد:
۱. مسلما حکومت ایران دست به اقداماتی برای انتقام و ضربه زدن به دشمنان خواهد زد، که اتفاقا عوامل چنین ترور و اقداماتی در نظر داشته تا آتش نزاع و جنگ را شعله ور کنند.
۲. ایران ممکن است در ادامه با تسریع و تغییر در روند فعالیت های هسته ای خود واکنش ها و تنش های را باعث شود
۳.این هیجان و حس انتقام، دست دولت و اصلاح طلبان را در ادامه برای طرح مذاکره و استفاده از فرصت بایدن بسیار کمرنگ و موضع آن ها را ضعیف خواهد کرد. مخصوصا وقتی ادعا می شود در اختیار قرار دادن اسامی دانشمندان هسته ای ایران از بابت برجام و شورای حکام صورت گرفته است
۴. این باعث تسلط بیشتر جریان محافظه کار و مخالف دولت بر امور کشور شده و با هدایت و بهره برداری از جریان افکار عمومی، دست بالاتر را خواهند داشت.
در این دو ماهه فرصت بودن ترامپ، بایستی منتظر اقدامات و تحولات مهمی در معادلات منطقه بود. اقداماتی که باعث قدرت گیری جریان های تندرو در هر دو طرف شده و جریان میانه رو و فرصت مذاکرات و حل بحران منطقه به صورت مسالمت آمیز را سخت تر از قبل خواهد کرد.