✍️یدالله کریمی پور
در اینجا می خواهم چشم اندازی از وضع کنونی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشته و سپس پیش بینی خود را بنویسم:
۱- در همه سده گذشته، یعنی از کودتای رضاخان تا کنون هیچ گاه به اندازه ۷ سال اخیر ریال ایران چنین بی ارزش نشده است. ایرانیان هیچ گاه افزایش ۹ برابری بهای دلار را در برهه دولت و کابینه ای به خاطر نخواهند آورد. ضمن این که شتاب رشد دلار نیز در این ۱۰۰ سال، بی پیشینه بوده است؛
۲- همچنین دستکم از ۱۳۳۹ تا کنون نیز ، ایرانیان نرخ تورم و گرانی و شتاب بالای آن را مانند دولت روحانی تجربه نکرده اند؛
۳- در عین حال طی سده اخیر، هیچ گاه انزوا و تحریم ها مانند برهه کنونی چنین سنگین و کمرشکن نبوده است؛
۴- اسرائیل (اشغالگر ) که جمهوری اسلامی آن را بزرگترین دشمن خود پنداشته و خواهان نابودیش بوده است، تا کنون چونان امروز از دیدگاه منطقه ای و دستکم نگاه حکومت ها، مورد تایید رسمی نبوده است. امروزه روز بین بسیاری از کشورهای مسلمان ، مسابقه ای برای به رسمیت شناختن این دولت به راه افتاده است؛
۵- با وجود این که این سال ها ایرانیان سخت ترین فشارهای درونی- برونی، به ویژه اقتصادی را تجربه می کنند، استراتژی نگاه به شرق بی یا بس کم اثر بوده است. چین و روسیه با تاکتیک شناخته شده یکی به نعل، یکی به میخ زدن، هرگز از فرصت تیرگی مزمن مناسبات جمهوری اسلامی با غرب استفاده نکرده و ایران را در اندازه متحدی استراتژیک در کانون پشتیبانی قرار نداده اند. به گمانم آنان به خوبی پی برده اند که هر گونه سرمایه گذاری کلان مقیاسی و بالطبع رویارویی با آمریکا، به صرفه نیست؛ چرا که می دانند ایرانیان در سرشت گرایش به غرب دارند.آنان هرگز آمادگی پذیرش شیوه های مهندسی شده و بسته فرهنگی- اجتماعی – اقتصادی نبوده اند؛
۶- ایران از دیدگاه سیاسی- نظامی در شمار کانون های مورد توجه جهانیان بوده است. شاید در شمار ۱۰ کشوری است که همواره رویدادهایش در صدر اخبار جهان است. ولی ملت- دولت ایران تا کنون نتوانسته از دیدگاه تولید صنعتی- خدماتی برندهایی فراگیر و جهانشمول در مقیاس جهانی یا فراگیر ارائه دهد؛
۷- در یک گزاره همه جانبه، جمهوری اسلامی ایران، از عهده تولید یک الگو و شیوه حکومتمداری و سرمشق برای جهانیان و کشورهای مسلمان برنیامده است. چه از دید تمدنی و چه فرهنگی. سهل است که از سوی بخش بزرگی از مردم خود نیز مورد انتقاد سخت قرار دارد؛
۸- با وجود چنین چشم اندازی، شوربختانه هنوز میان تصمیم سازان کلان جمهوری اسلامی، تحلیل مناسب مشترکی برای گذار از این دوره شکل نگرفته است؛ سهل است که بین دست اندرکاران ، شخصیت ها ، جناح های گوناگون شبه حزبی و…ادبیات مشترکی نیز نیست.
با این همه، امروزه روز “من” بیش از هر برهه تاریخی در حکومت جمهوری اسلامی، حکومت و جامعه را برای بهبود اوضاع مساعدتر می بینم. هیچ گمانی ندارم که حاکمیت تن به تغییرات خواهد داد. دلیلش روشن است:
برخلاف سیاست، اقتصاد قابل بازی کردن نیست. بازار کار خود را کرده و به آسانی و دستوری قابل کنترل نیست. از سوی دیگر روشن تر از انکار است که استراتژی منطقه ای جمهوری اسلامی در زمینه سازی نزدیکی اعراب- اسرائیل بی تاثیر نبوده است. بی یا با ترامپ، آماده دگرگونی سیاست خارجی هستم. سیاستی که ملتی را گرفتار کرده و به اهدافش نیز حتی نزدیک نشده است.