راه سبز امید
امروز سالگرد اعدام شیخ فصل الله نوری است.
با کشتن شیخ مشروعه خواه مشروطه پیروز نشد.
بلکه مشروطه به اغما رفت
و سال ها پس از قتل او فداییان اسلام پرچم او را در دست گرفته
و نهضت ملی شدن صنعت نفت را به شکست کشیدند
و سال ها پس از آن ها و بعد از پیروزی انقلاب برخی دیگر این راه را ادامه دادند
و بالاخره با رهبری آقای خامنه ای تداوم همان جریان توانست حکومت مشروعه را به جای مشروطه بنشاند.
هنوز که هنوز است با گذشت ۱۱۲ سال از صدور فرمان مشروطه
ملت ایران در هوای مشروطه و عدالتخانه و خانه ملت است
و هنوز اندر خم یک کوچه است.
ای کاش مشروطه خواهان شیخ مشروعه خواه را نکشته بودند
و دست به خشونت و خونریزی نمی بردند
و ای کاش آخوند خراسانی به جای هدایت مشروطه از راه دور خود به میدان جهاد آمده بود
و سکان هدایت مشروطه را به دست می گرفت
و آن را از افراط ها و تفریط ها نجات می داد.
کشتن شیخ فضل الله نوری اولین انحراف از آرمان مشروطه بود.
مشروطه ای که هدف اصلی اش برپایی عدالتخانه بود.
آن چه حکومت مشروعه کنونی را هم با شکست مواجه کرده
دست بردن به خشونت و خونریزی و پرهیز از گفتگو است.
اگر می خواهیم در دور باطل مشروعه و مشروطه و انقلاب و استبداد تا ابد سیر نکنیم و اسیر نباشیم
باید دست از خشونت و حصر و استبداد و سانسور و زندان و اعدام برداریم
و با هم با عقل و منطق به گفتگو بنشینیم.
گفتگویی که باید ۱۱۰ سال پیش بین شیخ فضل الله و آخوند خراسانی
و بین مشروطه خواهان و مشروعه خواهان
باید انجام می شد و نشد.
اینک باید بین رهبری و خاتمی و میر حسین و کروبی انجام شود
و آن ها با یکدیگر به گفتگو بنشینند.
این گفتگوی ملی اولی تر از گفتگو و مذاکره با امریکا است.
اگر این گفتگوی ملی به نتیجه برسد
گفتگو و مذاکره با امریکا هم به نتیجه خواهد رسید.
و اگرنه دوباره شکست خواهیم خورد
و برای همیشه ناکام خواهیم ماند.
در پایان هم بد نیست به نقل خاطره ای از مرحوم آیت الله بهجت بپردازیم :
آیت الله بهجت فرمودند: پس از شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نایینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود:
«بر کسانی که داخل مشروطه شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد».
آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: «من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون از تأثرم متأثرم!». / زمزم عرفان، یادنامه آیت الله محمدتقی بهجت ص۳۴۷
نگام ؛ ناگفته های ایران ما