مهرداد شاکری
دفتری است به ظاهر سینمایی در خیابان فاطمی تهران.
ساعت ده صبح قرار داشتم.
اما حس کنجکاوی باعث شده چند دقیقه ای زودتر سر قرار بیایم.
در و دیوار پر است از عکس های بازیگران دست چندم سینما.
به سراغ منشی میروم ،
یک خانم به ظاهر سی ساله .
از ایشان سراغ آقای ح را می گیرم.
با کمال تعجب اظهار بی اطلاعی می کند.
سرگرم چانه زدن با منشی هستم که آقای ح سر می رسد.
منشی به احترام بلند می شود.
و سلامی کند و می گوید حاج آقا هر چه به ایشان می گویم این جا آقای ح وجود ندارد باز اصرار می کند.
آقای ح به منشی می گوید اشکال ندارد خودم بررسی می کنم.
آقای ح من را به اتاقش دعوت می کند.
در را می بندد و لبخندی می زند و می گوید اینجا من را به اسم م می شناسند.
دودل میشوم .
کارت شناسایی اش را بیرون می آورد .
آقای ح از تیم حفاظت …
مرا دعوت به نشستن می کند.
می گوید سوابقت را بررسی کرده ایم و مشکلی نداری و آماده همکاری هستیم.
قبلا تلفنی اسم محلی را که دوستانم به من داده اند به ایشان داده ام.
می گوید برویم سر اصل مطلب.
500ملیون تومان می گیریم .
امنیت محل را تضمین می کنیم.
دستگاه های حفاری ما با تیم امنیتی در محل حاضر می شوند.
طی 48 ساعت اقدام به تخلیه گنجینه می کنیم.
کارشناسان ما در محل حضور دارند .
گنجینه را ارزش گذاری می کنند.
و ما ده درصد مبلغ ارزش گذاری شده را همان جا نقدا به دلار یا یورو به شما می دهیم.
و بقیه کارها را خودمان انجام می دهیم.
از ایشان دلیل درخواست 500 میلیون تومان پیش پرداخت را جویا می شوم.
می گوید این پول صرف گرفتن مجوزهای قانونی از میراث فرهنگی و بقیه مسائل امنیتی می شود.
و اگر گنجینه مورد ادعای شما واقعی باشد.
این 500ملیون تومان به شما در محل عودت داده می شود.
از سهم کم ده درصدی گله می کنم .
درجواب می گوید ما این مقدار را پرداخت می کنیم.
تا شما تلاش کنید و این تجارت بین ما باز هم تکرار شود ….
امنیت پول را تضمین می کند.
و می گوید حساب های بانکی شما محرمانه حفاظت خواهد شد.
تا مشکلی برایتان به وجود نیاید.
طی سه هفته به چهار تیم مختلف از حفاظت شخصیت های بلند پایه نظام مراجعه می کنم .
روش همه آنها یکی است.
تیم های حفاظت شخصیت ها دارند با رانت اطلاعاتی خود کشور را آرام و بی صدا شخم می زنند.
نگام ، ناگفته های ایران ما