✍️ اصغر میرفردی
در روزهای گذشته گزارشهایی درباره مدرکهای جعلی از صداوسیما پخش شد که به سهم خود اندوهی بر اندوههای بیپایان افزود. بنا به گزارش رسانهها، جعل مدرکهای تحصیلی به صورت انبوه در سالیان گذشته توسط «بنگاههایی» انجام شده است.
یکی از این بنگاهها در شهر مشهد فعالیت داشته و اکنون پرده از فعالیتهای فسادزای آن در زمینه تولید مدرکهای جعلی برداشته شده است. گزارش پخش شده درباره جعل مدرکهای تحصیلی چند ویژگی این پدیده غیرقانونی را نشان میدهد:
الف- چنین بنگاه یا بنگاههایی چند سالی است که به تولید و فروش اینگونه از مدرکها اقدام میکردهاند. گویا یک فعالیت قانونی و ضابطهمند علمی را در نهایت آرامش- البته به صورت پنهانی- انجام میدادهاند!
ب- حجم زیادی از مدرکهای جعلی در این بازه تولید و به فروش رفتهاند.
ج- بیشتر «مشتریان» این مدرکهای جعلی- به روایت گزارش رسانهها- مدیران و فعالان بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی بودهاند!
د- طی این همه سال فعالیت چنین جاعلانی و تولید دهها هزار مدرک تقلبی، اطلاعات آن به دست نهادهای نظارتی نرسیده و تعداد کمی شکایت از جاعلان به عمل آمده است.
1 _ گویا این بنگاههای فساد به آسانی و با حاشیه امن نظارتی به کار خودشان پرداختهاند. اگرچه چنین فعالیتی پنهانی بوده ولی «تولیدات» آن در جامعه کاربرد داشته و گویا راستیآزمایی برای پی بردن به چنین مفسدهای انجام نمیشده و نمیشود. دستکم نوع غالب کاربران این مدرکها- که به روایت گزارش رسانهها، مدیران و فعالان اداری و… بودهاند.
2 _ پیامد ناگوار چنین فسادی، پردامنه است و زیانهای چندگانهای برای جامعه در پی دارد: از جمله اینکه تیشه به ریشه دانش، دانشاندوزی و دانشورزان و دانشجویان حقیقی این سرزمین زدهاند، به بیاعتبارسازی آموزش عالی همچنین نظامهای اداری و سازمانی به عنوان کاربران خدمات دانشآموختگان پرداختهاند.
3 _ با توجه به حجم بالای تولید چنین مدرکهای جعلی و تعداد محدود سمتهای مدیریتی نسبت به سایر ردههای شغلی؛ این پرسش مطرح میشود که برای دانشآموختگان واقعی که با رنج و زحمت از آغاز تحصیلات ابتدایی تا تحصیلات عالی به ویژه تحصیلات تکمیلی، همه سختیها را با امید به داشتن آیندهای روشن تحمل میکنند، دیگر چه بخت و جایگاهی باقی میماند؟ و جامعه چگونه میتواند از مدیران توانمند بهره گیرد؟
4 _ شهروندان با آگاهی از این فساد ویرانگر و دیگر مواردی که در بخشهای اقتصادی رخ دادهاند، حق دارند از خود بپرسند که در این کشور چه خبر است؟ نهادهای نظارتی در این زمینه چه کاری انجام دادهاند و برای سالم ماندن جامعه از لوث وجود چنین مفسدههایی چه کاری باید انجام دهند؟ چه حکمتی درباره سکوت و انفعال در برابر این حجم از فساد وجود دارد در حالی که بخشی از مدیران و «نخبگان اداری، سیاسی و اقتصادی» کاربران این مدرکها بودهاند؟ تضعیف سرمایه اجتماعی و عنصر محوری آن یعنی اعتماد اجتماعی با مشاهده چنین مسائلی، شگفتانگیز و دور از انتظار نیست.
5 _ کسانی که «به معنای واقعی» تحصیلات دانشگاهی داشتهاند، میدانند که تحصیلات دانشگاهی چه سختیها و الزاماتی دارد و با فعالیتهای موازی به دشواری میتوان تحصیل دانشگاهی را به پایان رساند. با این توصیف این پرسش مطرح میشود که چگونه عدهای که از دوران جوانی همواره جایگاه مدیریتی و حتی چند سمت پرمشغله داشتهاند، توانستهاند همه مدارج تحصیلی را همزمان با دورههای مدیریتیشان سپری کنند.
6 _ در حالی که بسیاری از دانشآموختگان توانمند دانشگاهی به ویژه در سطح تحصیلات تکمیلی بیکارند و حتی آرزوی استخدام به عنوان یک کارمند دونپایه با کمترین حقوق را دارند، عرضه مدرک برای آن دسته از مدیرانی که گویا با بخت و اقبال مدیریتی به دنیا آمدهاند و تحصیلاتی درخور جایگاهشان ندارند، جنایتی هولناک است.
7 _ همواره این نگرانی در جامعه وجود دارد که چرا مغزها و استعدادهایی که میتوانند نوید ساختن ایرانی سرافراز باشند، ترک وطن میکنند و چرا کشور ما جزو کشورهای با نرخ بالای فرار مغزهاست. در شرایطی که بخشی از جایگاههای مورد انتظار کاری این استعدادها توسط کاربران مدرکهای جعلی اشغال میشود و گویا تبدیل به سرقفلیهای باندی و گروهی میشود که با مدارک جعلی قارچگونه موقعیت خود را تثبیت میکنند، جوان با استعداد دانشآموخته در کجا به کار گرفته شود؟
8 _ بازتولید قدرت و ثروت نامشروع افرادی که در چرخه رابطهگرایی به قدرت و ثروت میرسند از پیامدهای شوم مدرکهای جعلی است که نتیجهای جز شکلگیری پدیده «توانمندان علمی فقیر و ناتوانمندان علمی غنی» در جامعه در بر ندارد./اعتماد