این روزها ایران بیشتر از هر زمانی به تدبیرها و عقلانیت و سیاست آیت الله هاشمی رفسنجانی نیاز دارد .به حضور مردی که بی شک بعد از فوت بنیانگذار انقلاب ستون و پایه اصلی خیمه انقلاب بود و حالا بعد از چند ماه از مرگ مشکوک این بزرگمرد عرصه سیاست و عقلانیت و اعتدال هر لحظه بیشتر از قبل انقلاب و کشور و مردم فقدانش را احساس میکنند.
انقلاب بدون هاشمی بسان کشتی بی ناخداست .کشتی که جاشوانش نه توان و مهارت اداره امور داخلی کشتی را دارند و نه توان هدایت کشتی و گذردادن آن به سلامت از گزند طوفان های سهمگین.
بدون هاشمی سیاست داخلی گرفتار جنک و کشمکش جناح های داخلی هیچ چیزش مشخص نیست و نه کسی دلسوز مردم است و نه انقلاب.
هاشمی بعد از فوت بنیانگذار انقلاب یکی از ستون های خیمه انقلاب نبود. هاشمی ستون اصلی خیمه انقلاب بود .خیمه ای که بعد از هاشمی ستون هایش لرزان است و هرلحظه بیم فروریختنش میرود.
در سیاست خارجی هم با تندروی های سپاه و پاشیدن بذر تفرقه و جنگ و بردارکشی در منطقه کارمان به جایی رسیده که یک جوان تازه به دوران رسبده که در سر سودای پادشاهی و تسلط بر جهان اسلام را دارد برایمان شاخ و شانه بکشد .هاشمی دیگر نیست تا این جوان خام را با تعقل و تدبیر و گفتمان بر سرجایش بنشاند.
انقلاب و ایران بعد از هاشمی به معنای کامل یتیم شد.کاش لااقل بگذاریم شاگردان آیت الله و مریدانش که در محظر او راه و رسم سیاست و تدبیر و تعقل را یادگرفته اند با فراغ بال اداره امور را به دست بگیرند و کشتی انقلاب را به سلامت به ساحل امن برسانند.کاش…