✍️حسن جعفری
به نظر می رسد اردوگاه اصلاح طلبی نیز کم کم دارد همچون مجمع روحانیون مبارز، جامعه روحانیت مبارز، جمعیت موتلفه و …. عملا از صحنه سیاسی کشور حذف و بدون کارکرد می شود.
ارودگاه اصلاح طلبی خود را در چارچوب نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان قالب بندی کرده است تا بتواند در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، نقشی فعال داشته باشد.
اما در حالی که تنها ۴۰ روز به انتخابات مانده، اصلاح طلبان، نه تنها هیچ گفتمانی برای انتخابات ایجاد نکرده اند و هم گام با خواست جامعه به طرح مطالبات نپرداخته اند، حتی نتوانستهاند همان فرایند انتخاب نامزدها را با هم به نتیجه برسانند و در حالی که جامعه منتظر کنش گری فعال آنهاست، در سکوتی منفعلانه غرق شده اند.
اصلاح طلبان حتی نتوانستند و نخواستند به شکل جدی، در مقابل مصوبات عجیب شورای نگهبان موضع گیری کنند.
عجیب است با این که مصطفی تاجزاده، از اردوگاه اصلاح طلبی برخاسته است و شجاعانه گفتمان منحصر به فردی را در این شرایط بوجود آورده است و روزنه های امید برای یک کنشگری فعال ایجاد کرده است، با این حال، جریان اصلاح طلبان بسیار لَخت و سرد با این پدیده برخورد کردند و نه تنها از فرصت ایجاد شده استفاده نکردند، بلکه برخی از آنان تلاش نمودند فضایی را که تاجزاده ایجاد کرده است، عمدا نادیده بگیرند.
جریان اصلاحات می توانست از فرصت انتخابات پیش رو استفاده کند و حتی با علم به این که نامزد آنها تایید صلاحیت نمی شود، خود را به عنوان یک نیروی قوی سیاسی خارج از قدرت بازسازی کند تا بتواند خواست بخش قابل توجهی از جامعه را نمایندگی کند، که مع الاسف چنین چیزی رخ نداد.
در حقیقت همان طور که جامعه دیگر منتظر نهادهایی چون جامعه روحانیت و مجمع روحانیون نیست، ظاهرا به سمتی می رویم که دیگر، اصلاح طلبان نیز نقشی در سپهر سیاسی ایران نداشته باشند.
اگر وضع به همین منوال پیش برود، تاجزاده باید راه خود را از این جریان جدا کند و رویشی جدید در جریان اصلاح طلبی که یک جریان ممتد در طول سالیان متمادی بوده است ایجاد کند.