نگام ، سیاسی _ جلال جلالیزاده میگوید که تضییع حق سپنتا نیکنام از سوی شورای نگهبان بازتابهای منفی را از طرف مردم به دنبال داشت و آثار آن به نفع جناح اصولگرایان و محافظهکاران نیست.
به گزارش اعتماد آنلاین ، سرنوشت سپنتا نیکنام منتخب زرتشتی مردم در شورای شهر پنجم یزد همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. او که عضویت در شورای چهارم شهر یزد را در کارنامه خود دارد حال اما به دلیل زرتشتی بودن و با حکم شعبه ۴۳ دیوان عدالت اداری از عضویت در این شورا معلق شده است. ماجرا به نظر شورای نگهبان به تبصره 1 ماده 26 قانون شوراها بر میگردد که بر مبنای آن این شورا فعالیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد را خلاف قانون اعلام کرد. نظری که موجب اعتراض بسیاری از اصولگرایان شد.
جلال جلالیزاده نماینده مجلس ششم و عضو حزب اتحاد ملت، میگوید که به نظر می رسد با توجه به اینکه راهکار قانونی برای دفاع از سپنتا نیکنام وجود دارد و برخورد شورای نگهبان یک برخورد قانونی نیست اصولگرایانی که نسبت به این تصمیم شورای نگهبان اعتراض کردند تلاششان بر این است که نتایج منفی این برخورد به نام کل اصولگرایان نوشته نشود.
در ماجرای سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد شاهد بودیم که اصولگرایان سرشناس همچون علی لاریجانی، علی مطهری، احمد توکلی، عزت الله ضرغامی، مصطفی میرسلیم و محسن رضایی به تصمیم شورای نگهبان مبنی بر لغو عضویت نیکنام اعتراض کردند و این اقدام را تصمیم درستی با منطق قوی ندانستند. این اعتراض و انتقاد در حالی است که هرگز اصولگرایان به نهادهای حکومتی همچون شورای نگهبان که همواره در اختیارشان بود؛اعتراض نمی کردند به نظر شما این انتقادها و هشدارها مبنی بر احترام به رای مردم از سوی این دسته اصولگرایان نشانه چیست؟
در کشورهای اروپایی شاهد راه یافتن مسلمانان و ایرانیان به سازمانها و مجالس محلی هستیم. حتی در برخی کشورها ایرانیان و مسلمانان به مقام وزارت هم میرسند و از این نظر شاهد تحولاتی در سطح جهان هستیم. در بسیاری از کشورها محدودیتها و مرزبندیهایی برای افراد قائل نمیشوند و افراد را به دلیل داشتن دین، مذهب، نژاد و… از حقوقشان محروم نمی کنند. شأن و ویژگیهایی که مردم برای افراد قائل هستند بر مبنای شایستگی و تجارب است و دیگر به دنبال موشکافی و زیر ذرهبین قرار دادن افراد و اصالت افراد نیستند.
سپنتا نیکنام یک فرد ایرانی از ساکنان یزد شهر زرتشتی نشین ایران است. در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر مسلمانان و زرتشتیان با شناخت به ایشان رای دادند و او وارد شورای شهر یزد شد. به نظر می رسد که باید از این موضوع برای نشان دادن دموکراسیخواهی ایرانیها و حضور اقلیتها در تصمیمگیریها و ارزشگذاری به این افراد استفاده لازم را میبردیم.
در مجلس نمایندگان اقلیت های دینی حضور دارند که مورد اعتماد مسئولان عالیرتبه نظام هستند و با حضور آنان مشکلی هم برای کشور پیش نیامده است. به نظر می رسد موضوع سپنتا نیکنام به یک موضوع سیاسی تبدیل شده است و با توجه به اینکه افکار عمومی جامعه از تضییع حق یک هموطن بیزار و حساس هستند و اصولگرایان هم میدانند که حق و وظیفه شورای نگهبان نیست که در این مسئله دخالت کند، نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند. تضییع حق این هموطن از سوی شورای نگهبان بازتابهای منفی را از طرف مردم به دنبال داشت و آثار آن به نفع جناح اصولگرایان و محافظهکاران نیست.
به نظر میرسد با توجه به اینکه راهکار قانونی برای دفاع از سپنتا نیکنام وجود دارد و برخورد شورای نگهبان یک برخورد قانونی نیست اصولگرایانی که نسبت به این تصمیم شورای نگهبان اعتراض کردند -البته بجز آقای مطهری که از نظر فقهی و شخصیتی فرد آزادهای است سایرین- تلاششان بر این است که نتایج منفی این برخورد به نام کل اصولگرایان نوشته نشود.
معترضین اصولگرا قصدشان این است که نشان دهند همه اصولگرایان یک دیدگاه خاص به مسائل ندارند. این افراد هم از نظر انسانی دیدگاهشان با اصلاحطلبان و ایرانیها یکی است. این دفاعیات را به فال نیک می گیریم و اینکه بتوانیم در اصول مشترکی مانند حقوق اقلیتها در کشور به نقطه واحدی برسیم، گام مثبتی برای هم سو شدن در اجرای اصول دموکراسی، عدالت، شعارهای انقلاب و اصول قانون اساسی است.
به نظر می رسد پس از ماجرای برجام که منجر به شکافی میان اصولگرایان شد، ماجرای دفاع از حق عضو زرتشتی شورای شهر یزد هم شکاف جدیدی میان اصولگرایان ایجاد شد، چه اتفاقی افتاد تا اصولگرایانی همچون محسن رضایی، ضرغامی، توکلی و … به این نتیجه رسیدند که اینجا جایی نیست که بشود با رای مردم بازی کرد؟
این افراد سالها در مسئولیت های مختلف کشور حضور داشتند و حضور دارند و می دانند که نقطه حساس موضع گیری های مردم کجاست و مردم بر روی چه اقداماتی حساس هستند و در کجا می توان با مردم هم درد و همدل بود. بحث سپنتا نیکنام یک بحث ملی، احساسی و عاطفی شده است و لغو عضویت او جایگاه کشور را در میان کشورهای دنیا زیر سوال می برد.
زمانیکه حرف از جمهوری می زنیم یعنی همه باید نسبت به امور خود شریک باشند. دنیا امروز دنیای ارباب و رعیتی نیست و تعریفی که در زمانهای قدیمی از طبقات مختلف اجتماعی می شد، دیگر مفهوم خود را از دست داده است. امروز دنیا دنیای رسیدگی به حق بشر و حقوق شهروندی است و هر کسی در هر کشوری که زندگی کند حق دارد که در امورات و سرنوشت خود سهیم باشد. یک زرتشتی مالیات می دهد در جنگ شرکت می کند و شهید می شود. بنابراین حق دارد که در مسایل مربوط به شهر و زادگاهش دخالت داشته باشد. هیچ اشکالی در انتخاب سپنتا نیکنام به عنوان یک عضو شورای شهر نمی بینم.
آیا این دسته از اصولگرایان طرفدار حقوق شهروندی شدهاند یا نگرانیشان از دریچه آینده سیاستورزی جناح راست است؟ به این جهت که شاید در حال حاضر می دانند دود این تصمیم شورای نگهبان در بزنگاه انتخابات بعدی به چشم آنان خواهد رفت یا اینکه به واقع کار به جایی رسیده که اصولگرایان سنتی و محافظه کار و میانه رو هم آستانه تحملشان را در قبال تصمیم گیری های نهادهای حکومتی تحت اختیار خود، از دست داده اند؟
این موضوع را باید از سه زاویه مورد بررسی قرار داد. یک زاویه این است که این افراد با توجه به مقبولیت اصلاح طلبان در داخل کشور دیگر علاقه مند نیستند که دود این اقدامات به چشمشان برود و بیشتر از این بخاطر آنها هزینه بدهند. چون می دانند که این افراد در جامعه همچنان که در خبرگان نشان داده شد از جایگاه خاصی برخوردار نیستند و نمی خواهند با سکوت در مقابل اقدامات آنان پایگاهشان را از دست بدهند. اصولگرایان معترض به نظر شورای نگهبان هنوز امیدوارند که باز هم نگاه مردم در انتخابات متوجه آنها شود و با این موضع گیری ها و دفاع از حقوق شهروندی تلاش می کنند که از این اقدام در مقاطع بعدی استفاده کنند.
از سوی دیگر اصولگرایان معترض به نظر شورای نگهبان در خصوص سپنتا نیکنام، با توجه به شرایطی که در ایران و در دنیا پیش آمده و افکار عمومی نسبت به این مسائل حساس شده اند، می خواهند بگویند که با این افکار تندروانه فاصله گرفته ایم و مرزی میان ما و این افراد ایجاد شده و دیدگاه ما این نیست.
معترضان اصولگرا، با توجه به تجارب و تسلطی که در مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … کشور دارند به این نتیجه رسیدند که برای ادامه مسیر، کار کردن و مقبولیت اجتماعی به هر صورت این نوع موضع گیری ها لازم است. یعنی یک ضرورت و یک نیاز لازم است که چنین افراد در چنین مواقعی حتی اگر برخلاف اصول بنیادین خودشان باشد از حقوق شهروندی حمایت کنند تا بتوانند حمایت لایه هایی از اجتماع را برای خودشان جذب کنند.
واکنش اصلاح طلبان در قبال این اعتراض و انتقاد اصولگرایان به شورای نگهبان چیست؟ و چه باید باشد؟
اصلاح طلبان باید از هر اقدام مثبت و از هر حرکتی و از هر گامی که برای اصلاح امور و مبارز با مفاسد و عدالت می شود حمایت و استقبال کنند. با توجه به اینکه شاهد ریزش افراد در جرگه اصولگرایان هستیم باید تلاش کنند که این افراد با این حرکت همراه شوند که قطعا به نفع مردم و کشور است.
آیا سر ماجرای سپنتا می شود گفت وگویی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان معترض برقرار شود؟
در انتخابات قبلی چنین زمینه ای برقرار و به نفع اصولگرایان و جریان معتدل تمام شد. اصلاح طلبان برای آنان بسیار هزینه دادند مخصوصا قرار دادن آقای لاریجانی در لیست امید به نفع او تمام شد. بنابراین چنین اقدامات به نفع اصولگرایان معتدل است و اینها می توانند بر سر این موضوعات همراه اصلاح طلبان شوند و همراهی و همدلی خود را با اصلاح طلبان در اینگونه مسایل نشان دهند.
آیا امکان دارد این موضوع به رهبری نظام ارجاع داده شود؟ مفروض به ارجاع به رهبری و تایید نظر مجلس و رد نظر شورای نگهبان این نهاد و این اصولگرایان معترض چه وضعیتی پیدا می کنند؟
با توجه به اینکه تعیین کننده اصلی سیاست های نظام مقام معظم رهبری است، به نظر می رسد بدون اینکه نیازی به کشیدن این موضوع به مجمع تشخیص باشد ایشان به عنوان یک مرجع مذهبی می توانند از حق سپنتا نیکنام دفاع کنند و بفرمایند که حضور اقلیت های دینی در شوراها هیچ اشکالی ندارد.
آیا این دسته از اصولگرایان توانایی و قدرت اصلاح نظر شورای نگهبان را دارند؟
به نظر می رسد شورای نگهبان با این هویت و ترکیبی که دارد، متاسفانه انعطاف پذیر نیستند مگر آنکه به صورت مستقیم از سوی رهبرانقلاب به آنها دستور داده شود.
به نظر می رسد که شاید رهبری بخواهند این مسایل مراحل قانونی خود را طی کند که نیاز به ورود ایشان نباشد. اما با توجه به اینکه این مسئله کش پیدا کرده و کشاندن این مطلب به رسانه های داخلی و خارجی عواقبی خواهد داشت اگر رهبر انقلاب به این موضوع ورود پیدا کنند و یک حکم حکومتی و حکم فقهی را صادر کنند به نفع نظام خواهد بود.
پیام سیاسی لغو عضویت سپنتا نیکنام از سوی شورای نگهبان برای جامعه چیست؟
شورای نگهبان می خواهد با این دخالتها اعلام کند که صلاحیت همه افراد و نمایندگان دست ما است و به نوعی به نمایندگانی که در مجلس از حق مردم دفاع می کند، اخطار بدهد. شورای نگهبان می خواهد به صورت غیر مستقیم اعلام کند که ورود به مسایلی که در حیطه وظایف ما است و به هر صورت خلاف نظرات فقهی ما است به ضرر اظهار کنندگان تمام خواهد شد و به نوعی اخطاری برای ساکت کردن مخالفان و اصلاح طلبان است.
اگر این تصمیم تغییر نکند آیا اصولگرایان به جهت نفع سیاسی متضرر خواهند شد؟
قطعا به همین صورت خواهد بود و من فکر می کنم که در اینجا بحث دفاع از مظلوم است. یک هموطنی که از اقلیت های مذهبی و جزو ایرانیان اصیل است و پیش از این نیز عضو شورای شهر یزد بود، به دلیل اعتراض یک نفر بخاطر منافع شخصی اش، از حقش محروم شده است. شورای نگهبان هم اگر به این بازی وارد شود و در تصمیم خود بازنگری نکند قطعا خاطره بدی در اذهان می ماند و مردم با رای خودشان در انتخابات خبرگان و در انتخاباتهای دیگر جواب شورای نگهبان را خواهند داد. امیدوارم شورای نگهبان آنچه که مورد رضایت خدا و روح دین است را مد نظر قرار دهد. نه آنکه نظراتی بدهد که شاید با نظرات دیگر فقها تفاوت داشته باشد و به نفع روند دموکراسی و تبیین رحمانیت دین نباشد.