هما هودفر مردم شناس ایرانی کانادایی پس از آزادی از زندان به روزنامه گاردین گفته است که در زندان احساس کرده که قربانی جنگ بین دو دولتی شده است که همزمان در ایران حکومت می کنند. او تنها قربانی این جنگ نیست. مردم ایران سال هاست که می دانند که مانند غیرنظامیانی هستند که در میانه دو جنگ گیر افتاده اند. یکی جنگ میان دو جناح و دیگری جنگ میان آقای خامنه ای و دشمن فرضی او. این جنگ فرضی با دشمن خارجی که یکی از علل جنگ میان جناح ها نیز محسوب می شود به طور گسترده بر سطح و کیفیت زندگی ایرانیان اثر نهاده و به جنگ های پنهان دیگری دامن زده است که هر روز قربانیانی دارد. نه فقط قربانیان روحی و سیاسی و امنیتی بلکه قربانیانی که زخمی می شوند و قربانیانی که می میرند. یکی از این جنگ های پنهان در ایران که تقریبا هر روز قربانی می گیرد جنگ آسانسور است.
حتی روایت دردناک سقوط آسانسور حامل ۶ استاد دانشگاه شریف در روز دوشنبه ۱۲ مهر که به مجروحیت جدی ۴ تن از آنان منجر شد، سبب نشد تا اذهان مقام های مسوول در ایران و رسانه های درگیر در آن دو جنگ اصلی حاکم بر سیاست ایران، لحظه ای درنگ کنند و به ضرورت آتش بس در جنگ فرعی کم اهمیتی مانند جنگ آسانسور بپردازند.
گسترش جنگ آسانسور
بنا بر آمار هایی که علی فرخ زاد رییس سازمان نظام مهندسی ایران در سال مطرح کرده است، میزان حوادث آسانسور در کشور از ۶۸۹ مورد در سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۵ تقریبا دو برابر شده و به میزان ۱۲۵۲ مورد در سال ۱۳۸۵ رسید. این آمار عمدتا مربوط به تهران است و در این زمان آماری از تلفات آسانسور در دیگر شهرها منتشر نشده است. از نظر کارشناسان عمده ترین علت افزایش میزان حوادث آسانسور گذشتن زمان اعتبار فنی اکثر آسانسور های تهران بوده که عمدتا در دهه پنجاه خورشیدی نصب شده بود و از امکان روزآمد شدن قطعات برخوردار نبودند.
در نیمه دوم دهه ۸۰ خورشیدی با افزایش درآمدهای نفتی میزان ساخت و ساز مسکن در ایران به شدت افزایش یافت و به موازات آن میزان نصب آسانسور. بنا بر برخی آمار ها در فاصله سال های ۸۷ تا ۹۰ میزان نصب آسانسور در ایران به نزدیک ۱۰۰ هزار آسانسور در سال می رسیده است که یکی از بالاترین آمارهای نصب آسانسور در جهان است. در همین دوران گزارش هایی نیز منتشر شده که گفته می شد در جریان ساخت و سازهای مورد حمایت دولت مانند آنچه در مسکن مهر انجام شده است، گرفتن مجوز برای مطابقت با استاندارد بودن آسانسور در شمار موادر الزامی برای گرفتن پایان کار نبوده است.
در همین دوران یعنی در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ بنا بر برآورد سازمان نظام مهندسی، تعداد حوادث آسانسور دو برابر شده و به بیش از ۲۰۰۰ مورد در سال رسیده است.
گزارش های پراکنده سازمان آتش نشانی در تهران این آمار را تا بیش از ۳۰۰۰ حادثه در سال گزارش کرده است. در سال ۱۳۸۷ مشاور وقت شهردار تهران گفت که افزایش خاموشی برق حوادث آسانسور را در تهران را تا ۴۰۰ درصد افزایش داده است. از نظر فنی دلیل حوادث آسانسور در هنگام قطع برق نبودن سیستم پشتیبان متکی به برق اضطراری و وجود سیستم هشدار و اطلاع رسانی است که بنابر مقررات استاندارد آسانسور وجود آن الزامی است.
در همین دوران به دلیل موانع سیاسی که استفاده از تکنولوژی روز جهان در استفاده از آسانسور مقدور نبوده و بنا بر گزارش ها نزدیک به ۱۰۰۰ موسسه و واحد تولیدی کار تولید و عمدتا مونتاژ قطعات آسانسور را بر عهده داشته اند. برخی گزارش ها تعداد این واحد ها را در سال ۸۹ بیش از ۳۰۰۰ موسسه دانسته اند. این در حالی است که بنا بر همین گزارش ها،این محصولات عمدتا بدون نظارت فنی برای برخورداری از استاندارد های فنی و ایمنی لازم ساخته شده است.
این گزارش ها توضیح می دهد که چرا محمدرضا زهرهوندی رئیس هیات مدیره سندیکای آسانسور و پله برقی کشور اخیرا گفته است « در طرح بازرسی طاها که ما به همراه سازمان استاندارد داشتیم، اعلام شد که ۹۸ درصد آسانسورهای مراکز دولتی، نظامی و بیمارستانها فاقد استاندارد لازم هستند و این امری است که ما بارها آن را گوشزد کردهایم.»
آقای زهره وندی گفته است« اگر در اسرع وقت نسبت به بازرسی آسانسورهای فرسوده و سرویس نگهداری آسانسورهای جدید، تمهیدی اندیشیده نشود فاجعه بزرگی در راه است.»
با وجود کاهش میزان ساخت و ساز در کشور در فاصله سال های ۹۱ تا ۹۳ به نسبت دهه پیش از آن، میزان نصب آسانسور در ایران همچنان بالاست.
بنا بر گفته های رییس هیات مدیره سندیگای آسانسور و پله برقی « در سال گذشته ( سال ۹۴ ) تعداد ۴۵ هزار دستگاهآسانسور جدید نصب شده که از این حیث بعد از چین، آمریکا و هند رتبه چهارم را داریم. در سال ۹۳ نیز ایران رتبه سوم جهان را داشت.»
قربانیان آسانسور
هنوز هیچ مقام دولتی خود را موظف ندانسته در باره میزان قربانیان آسانسور در ایران گزارش دهد اما بنا بر آمار سازمان نظام مهندسی، حوادث آسانسور پس از گازگرفتگی، دومین میزان کشته وزخمی در حوادث شهری در تهران را به خود اختصاص داده است. می دانیم که امار گاز گرفتکی در تهران در سال های اخیر در حدود ۳۰۰ نفر گزارش شده است.
یک گزارش سازمان آتش نشانی در سال ۹۰ می گوید که بیش از ۴۰۰۰ نفر را طی ۹ ماه از درون آسانسور نجات داده و تعداد کشته شدگان را ۵ نفر اعلام کرده است. یک گزارش منتشر شده در سال ۹۳ به نقل از آتش نشانی تبریز، تعداد کشته شدگان حوادث آسانسور در تبریز را ۷ نفر دانسته است.
آزاده خانی روزنامه نگار حوزه اجتماعی در فرودین سال ۹۴ گزارش داده است که در ۸ ماه پیش از آن فقط در منطقه شمیران در شمال تهران ۷ نفر در اثر حوادث آسانسور جان باخته اند. بنا بر همین گزارش، جلال ملكی سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با اشاره به افزایش نرخ حوادثی كه آسانسور یك پای آن بوده، گفته است « از ابتدای سال ۹۳ تماسهای مردمی كه با آتشنشانی در خصوص مشكلات آسانسور گرفته شده، افزایش معناداری یافته است. تا جایی كه طبق برآوردهای اولیه ایستگاههای مرجع فعال در مناطق یك،۵، ۳، ۶ و ۲۰ در شهر تهران ۱۴ درصد عملیات آتشنشانان در خصوص آسانسور انجام شده است.»
موقعیت جهانی ایران در مورد قربانیان آسانسور
بنا بر گزارش سازمان مستقل دولتی ای که مسوول نظارت بر ایمنی استفاده از آسانسور در امریکاست، در این کشور ( با جمعیتی در حدود ۳۲۰ میلیون نفر) که دارای ۹۰۰ هزار آسانسور است ۱۸ میلیارد سفر یا جابجایی با آسانسور رخ می دهد که میزان قربانیان این سفرها ۲۷ کشته در هر سال است.
در یونان که دارای بیشترین آسانسور در اروپاست نزدیک به ۴۵۰ هزار آسانسور وجود دارد و سالانه نزدیک به ۷۰۰۰ آسانسور جدید ( تا پیش از سال های بحران اخیر) نصب می شده است. به همین میزان میاله افزایش حوادث آسانسور در یونان نیز هم اکنون مطرح است. تلاش مقام های این کشور تطبیق آمار خود با استاندارد سالانه حوادث خطرناک آسانسور یعنی ۷۴ مورد در هر سال است. گزارش ها نشان می دهد که میزان حوادث آسانسور در اروپا به طور کلی درد دهه اخیر کاهش چشمگیر داشته است.
همین مقایسه ساده نشان می دهد که مساله ایمنی استفاده آسانسور در ایران تا چه حد ضروری است. و باید هشدار مقام های سندیکای آسانسور را جدی گرفت. اما به نظر می رسد نخستین گام پرده برداشتن از ابعاد جنگ پنهان آسانسور در ایران است. جنگی که تاکنون مقام های بالای حکومت ایران و نهادهای مانند وزارت کشور درباره آن سکوت کرده اند.