کوروش کجایی که کارگران ما اکنون در نان شب خود مانده اند.تحجر امانمان را بریده است.
دیگر سوتک گلویمان نای فریاد ندارد.
ما برای استقلال،آزادی،انقلاب کردیم.اما تنها استبداد،نصیبمان شد.کارگرانی که تنها شاید به حقوق اندک خود قانع باشند.
کارگرانی که شاید توانی برای پس انداز اندک درآمد خود را نداشته باشند.اما شاید با سه شغله کردن خود ، لذت زندگی را از خود بگیرند تا شاید بتوانند اندک پس اندازی برای آینده خانواده خود داشته باشند.شاید به این دلخوش بودند که پس انداز چندین ساله خود را در بانکی بگذارند تا سودی ناچیز نصیبشان شود.امروز تیتر جالبی در یکی از خبرگزاری های معتبر ایران خواندم.تیتر خبر بدین شرح بود:موسسه مالی ،اعتباری ثامن فاقد مجوز بود و مردم نباید پولهای خود را به خاطر دریافت سودهای بالا در این مؤسسات میگذاشتند
انسان شدیدا به فکر فرو میرود ،گاهی احساس میکند دارد درباره افتتاح یک مغازه کوچک صحبت می شود.اما با کمی درنگ و تأمل در میابد که درباره چندین صد شعبه مالی اعتباری صحبت میشود که قطعا بدون دخالت ارگان های ذی ربط قادر به تأسیس آن نبوده است ، اما تنها با حل کردن صورت مسئله ، تمامی تقصیرات را بر گردن دیوار کوتاه مردم می اندازند.
مجلس ما با غرور حقوق پایه یک کارگر را در سال 96 اعلام میکند.فقط 930هزار تومان.
مبلغی که شاید خرج چند روز یک کارگر باشد.کارگری که دیگر نایی در بدن ندارد اما چون نمیتواند حقوق واقعی خود را از این آب و خاک بگیرد مجبور به دست فروشی و مسافر کشی میشود.
حقوقی که ای کاش با وجود تمامی مشقات ، اما سر وقت خود پرداخت میشد.بگذریم از این اختلاس های بانکی مسئولین و حق الناسی که با شیرینی تمام از گلویشان پایین میرود.اما دسته ای از کارگران ما هستند که حتی معوقات چندین ماهه دارند و دستشان به جایی بند نیست.
نمونه ها بسیار است.بعنوان مثال:تجمع کارگران مخابرات روستایی خوزستان مقابل استانداری در اعتراض به نداشتن امنیت شغلی و بلاتکلیفی،
تجمع کارگران نیشکر هفت تپه به همراه خانواده هایشان در اعتراض به بی توجه ای کارفرمای کارخانه به پرداخت مطالبات آنها،اعتراض و تجمع کارگران آذر آب اراک،تجمع کارگران کشتی سازی بحر گستر هرمز برای معوقات مزدی،تجمع کارگزاران بیمه کشاورزی ،تجمع کارگران شهرداری سردشت،تجمع کارگران بازنشسته صنعت فولاد مقابل صندوق فولاد تهران،تجمع کارگران مخابرات لرستان به همراه خانواده هایشان،تجمع کارگران ماشین سازی لرستان بابت مطالبات مزدی.
این ها تنها چند نمونه از اعتراضات چند روز اخیر کارگران ما در اعتراض به مطالبات خود بود،این تنها بخشی از این سیل خروشان بود.
حال بیاییم و باز هم بگذریم.اما اینبار چیزهایی را میبینیم که آدمی را بیشتر به فکر فرو میبرد.چند روزی میباشد بنری در سطح شهر ها نمایش داده میشود که با وجود این همه مشکلات جای بسی تأمل و البته تاسف دارد.خالی از لطف نیست که پاسخی که یک عزیزی در جواب این بنر داده است را با هم بخوانیم:
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺳﭙﺎﻩ ﺳﻬﺎﻡ ﺩﺍﺭ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﺑﯽ ﻭ ﮐﺎﺯﯾﻨﻮ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ﻫﺴﺘﻦ
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻭ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻣﻮﻧﻮ ﻫﺪﻑ ﮔﺮﻓﺘﻦ
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﺳﻼﺣﺸﻮﻥ ﺳﻼﺡ ﺟﺪﯾﺪﺷﻮﻧﻢ ﻓﺼﻞ ﺍﻟﺨﻄﺎﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﻫﺒﺮﯼِ
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﯾﺎﺩﺗﻪ ﮐﺎﺭﻭﻥ ﺭﻧﮓ ﺧﻮﻥِ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﭘﻞ ﺭﺩ ﺑﺸﯿﻢ
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺟﻨﮓ ﻭ ﭼﮏ ﻭ ﭼﻮﻧﻪ ﺭﻭﺱ ﻫﺎ ﺩﺭﯾﺎﻣﻮﻧﻮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺣﺎﺟﯽ ؟
⭕️ﺣﺎﺟﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻤﺎ
⭕️ﺣﺎﺟﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽﯾﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽ ؟؟؟ …
از آنجایی که به تازگی سالروز فوت احمد شاملو را در دوم مرداد پشت سر گذاشتیم در پایان باز هم با سخنی از شاملوی بزرگ دست از قلم میکشم
(آنان که از آزادی خود به دفاع برنخیزند،برده وار به کار گل مینشینند،بدبختانه،برادر!رهگذر!در چنین دنیایی زندگی میکنیم)