✍️ هادی قابل جامی
یکم: خداوند در این روز جمعه رحمت کند همه اموات را، مرحوم پدرم که روحانی درس خوانده نجف و از شاگردان برجسته مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمود شاهرودی و مرحوم آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی و مرحوم آیت الله العظمی میلانی و مرحوم آیت الله العظمی سید عبدالله شیرازی و … بود، اواخر عمرشان از سوی امام رحمت الله علیه امام جمعه شهرستان فریمان شدند.
یک روز در خدمتشان بودم و اخبار تلویزیون برای آقایی عنوان آیت الله بکار برد، ایشان فرمود:
در این انقلاب نرخ همه چی بالا رفت، به جز آیت اللهی که نرخش پایین آمد!
خود مرحوم هم اجازه نداد که کسی برای ایشان عنوان آیت الله را بکار ببرد، حتی پس از فوت ایشان خانواده اجازه ندادند که از عنوان آیت الله در اطلاعیهها برای ایشان استفاده شود.
دوم: آیت الله حاج سید محمد موسوی بجنوردی میگفت: روزی در مرکز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد، آقای دکتر جاسبی از من خواستند که از آقای صدیقی امتحانی بگیرم و نمرهی قبولی به ایشان بدهم،
دکتر جاسبی گفت: ایشان نزد دکتر گرجی(رحمت الله علیه) رفته و از لمعه و اصول امتحان شده ولی نمره قبولی نگرفته است! برای پرونده قضاییاش لازم دارد، شما بالاخره به ایشان نمرهای بدهید!
آقای بجنوردی گفت: من هم از ایشان از لمعه و اصول امتحان گرفتم، از روی کتاب هم قادر نبود که درست بخواند و توضیح دهد، لکن چون سفارش شده بود، بالاخره نمره ۱۵ دادم!
سوم: پیش از پیروزی انقلاب عناوین حوزوی نسبتا حساب و کتابی داشت،
اما پس از پیروزی انقلاب و بویژه پس از رحلت امام(ره) عناوین حوزوی و بویژه آیت الله و آیت الله العظمی تابع:
1- تبلیغات رادیو و تلویزیون، تریبونهای نماز جمعه و مراسمهای عمومی،
2- ریش بلند و سفید،
3- سمتهای حکومتی، مثل امامت جمعه، نمایندگی ولی فقیه، خبرگان و…،
4- درس خارج و شهریه اختصاصی به شاگردان،
5- راه اندازی مدرسه علمیه،
گردیده است.