پایگاه خبری / تحلیلی نگام _اصغر قندچی (زاده ۱۳۰۷، تهرا– درگذشته ۷ مرداد ۱۳۹۸) کارآفرین ایرانی و پدر صنعت کامیون سازی و مؤسس اولین و بزرگترین کارخانه تریلر و کامیون ساخت ایران بدون مونتاژ خارجی به نام ایران کاوه (سایپا دیزل) است.او از بنیانگذاران صنعت تولید خودروهای تجاری در ایران محسوب میشود.
به گزارش نشریه کارخانه دار ، در دوران پس از جنگ، در شرایطی که تمام اختیاراتش را در شرکت خود (ایران کاوه سابق و سایپا دیزل پس از انقلاب) از دست داده بود، سعی کرد با تأسیس شرکت دیگری به نام کاوه کار، به خدمات خود برای پشتیبانی فنی و تعمیر و نگهداری از ناوگان کامیونهای ماک موجود در کشور ادامه دهد.
اصغر قندچی پس از ۹۱ سال زندگی و تلاش برای اعتلای صنعت کشور، در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۸ چشم از جهان فروبست.
ذکر خاطره ای از وی در این روزها خالی از لطف نیست :
شركت «ايران كاوه» در سال 54 به چيني ها كاميون نمي فروخت و راننده كره اي هم با امتحان استخدام مي شد!
در سال54 تعدادي از تجار چين آمده بودند به دفتر ما در همين خيابان قزوينِ تهران و میخواستند کامیون بخرند.
چين در آن زمان با آمریکا روابط خوبی نداشت. آمریکاییها هم خواسته بودند که اگر بشود ما به چینیها کامیون بدهیم که از طريق كاميون «ماك» ساخت ايران، پای آنها نيز به نوعی در چين باز شود.
خلاصه چینیها آمدند و گفتند كاميون ماك كاوه مي خواهيم اما پول نداریم، بهجای آن مواد غذايي و کالا میدهیم. یک کتاب هم آورده بودند از مشخصات کالاهایی که برای عرضه داشتند. فانوس و بیل و دسته بیل و چینیآلات… بهترين كالايي كه براي عرضه داشتند، همان چینیآلات بود
يكي از مهندسان شرکت ايران كاوه گفت «تا زمانی که نوریتاکه ژاپن هست، کی از این آشغالهای چینی میخره؟! ضمنا ما تا یک سال ديگر پيش فروش داریم و نمي توانيم به شما كاميون بفروشيم» !
بعد چینیها گفتند « میتوانید به آقای خیامی مدير ايران ناسيونال بسپرید تا لااقل به ما اتوبوس بدهند»؟ به آقای خیامی زنگ زدم، ایشان گفتند «والله اعلیحضرت دستور دادند هزارتا اتوبوس به بلغارستان و مصر و… بدهیم». هیچی! خلاصه از آنها هم نتوانستند اتوبوس بگیرند و دست خالي برگشتند!
در سال 1355 هم تعدادی راننده کرهای{كره جنوبي} آمده بودند برای کار در ايران. آن زمان به پاکستانی و هندی نمیشد کار داد. میگفتند مدارک خیلی از آنها قلابی است.
البته کرهایها هم اگر میخواستند کار کنند، باید در ایران امتحان میدادند. در آن سال یک شرکت حمل و نقلی ايراني بود که راننده میخواست، 400 تا کارگر کرهای آورده بود. شرایط هم گذاشته بودند برای کار در ایران.
تا جایی که یادم هست داشتن دیپلم و مجرد بودن از شرایط كار در ايران بود، همچنین فقط سالی یک بار میتوانستند از ایران به کشورشان مراجعت کنند. اینجا به آنها پانسیون میدادند با ناهار و شام و اگر اشتباه نکنم، ماهی 2 هزار دلار و یک بلیط مجانی در سال برای سفر به کره…