✍️اکبر دانش سرارودی
در آستانه افتتاح مجلس یازدهم طی مقاله ای از نمایندگان مجلس پرسیدم «نماینده مردم یا حاکمیت؟»
از آنها خواستم تکلیفشان را با خودشان روشن کنند و بگویند واقعاً نماینده مردم جهت پیشبرد مطالبات ملت برای تأمین منافع ملی کشورند یا نماینده حاکمیت جهت پیشبرد خواسته ها و منویات ایشان ولو در ضدیت با مردم؟
در آغازِ به کار این مجلس، رهبری آنانرا انقلابی ترین نمایندگان ادوار گذشته خواندند و با تمجید از اینانی که در یک دور باطل و مهندسی استصوابی، مطابق سلیقه حاکمیت گزینش شده بودند ایشان را ستودند و…
مجلسی که با وعده پیگیریِ حل مشکلات معیشتی مردم و مبارزه با فساد روی کار آمد و از همان اول با اشاره بیت، کسی بر کرسی ریاستش نشست که یکی از قطورترین پرونده فساد دوران را داشت و بدنبال چیزی جز تأمین نظرات حاکمیت بریده از مردم نبوده و نمی باشد.
& مثلاً بدون توجه به شرایط اسف انگیز مردم و عدم وجود زیرساختهای لازم جهت آیتم های دخیلی چون اشتغال پایدار و مناسب، ازدواج، دوام خانواده، آسایش و نهایتاً تشویق به فرزندآوری.. به صرف اینکه به سبب ملاحظاتی خاص، افزایش نرخ رشد جمعیت از خواستههای رهبری است بر باروری بیشتر تاکید میورزد و مصوبات مضحکی را میگذراند که هیچ نسبتی با برآوردهای علمی و عقلانی ندارد و بقدری نادرست است که گویی اصلاً در این دنیا زندگی نمی کنند و تنها چیزی که برایشان مهم است ارسال پیام سرسپردگی به حاکمیت است!
[دو مقاله حقیر در این موضوع، تحت عنوان «چرایی نرخ موالید از نگاهی دیگر» و «تأملی در نرخ موالید و رابطه آن با خوشبختی» را مطالعه فرمایید]
& یا اینکه تصویب طرح های اتمی آنان در بستن دست و پای تیم مذاکره کننده جهت احیاء برجام، طبق خواست و اراده رهبری بدون کمترین توجهی به مشکلات متکثّر و کمر شکنی که برای مردم به وجود آمده و تنها منفعتش را کاسبان تحریم با مکیدن خون مردم میبرند!
& یا همین طرح به اصطلاح صیانت از فضای مجازی! که یادآور نام زلفعلی برای افراد کچل است و فقط لبیک به فرمان حاکمیت جهت ایجاد محدودیت بیشتر برای مردم بحساب میآید و حتی برای اخذ رأی، جهت هشتادو پنجی کردن آن، جلسه را غیر علنی میکنند تا علیرغم تعارض با اصل ۷۲ بقول رئیس جبهه پایداریِ کمسیون فرهنگی مجلس بتوانند بدون پخشِ علنی و اطلاع مردم، بر «حاکمیتی بودن طرح» و اصرار حضرت آقا بر تصویب عاجل آن تاكید بورزند!
این مجلسِ انقلابی تلاش دارد تا علیرغم در اختیار داشتن تمام رسانه های کشور، این فضای نیم بندی که چون آئینه منعکس کننده و شفافیت ساز افعال مسئولین است را نیز بشکند تا هر غلطی کردند شاید که به چشم نیاید!
غافل از اینکه راه حل، نه تصویب چند هزارمیلیارد تومان از پول این ملت بیچاره به اسم تولید محتوا ! اما بواقع جهت دروغبافی ارتش سایبری برای مهندسی افکار عمومی یا ایجاد فیلترینگ و محدودیت سازی برای آن، که راه حلْ در اصلاحِ اشکالات حکمرانی غلط و تلاش برای جلب رضایت عامه است
چرا که شکستن آئینهها، یعنی ریزریزکردن قطعات متکثری که هر قطعهٔ شکسته اش، تبدیل به روشنگری تیز و بُرنده شده و انتقام این همه بی حرمتی به ساحت ملت را یک جا خواهند گرفت
به هر حال بار دیگر معنای انقلابی بودن نمایندگان که در زبان استهزاء مردم، به «عنقلابی بودن» تغییر یافته را فهمیدیم و با همه وجود درک کردیم که اگر انقلاب و کشور و اسلام تماماً در رهبری خلاصه شده و همه باید بلاگردان او باشند و برای به کرسی نشاندن نظرات و منویاتش فدا و مصادره شوند! (مقاله «دوجابجایی عجیب از نگاهی دیگر» را مطالعه فرمائید)
پس انقلابی بودن یعنی؛ با من بودن، یعنی هوای مرا داشتن، یعنی گوش به فرمان من داشتن، یعنی سلب هرگونه حریت و استقلالی از خویش، یعنی گرچه در حرف نماینده مردمید ولی در عمل فقط نماینده حاکمیت اید!
مجلس انقلابی یعنی مجلس من
یعنی خانهٔ حاکمیت نه خانه ملت!
خدایا از کجا به کجا رسیدیم؟
روح مرحوم آخوند خراسانی شاد که چقدر تحلیل و انذارهایش نسبت به تشکیل حکومت دینی توسط فقهاء حکیمانه بوده است.