پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ امارات و عربستان بر سر دسترسی به انرژی هسته ای با یکدیگر رقابت می کنند. این رقابت می تواند به ضرر منطقه خلیج فارس تمام شود. رقابت بر سر هسته ای شدن در میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بالا گرفته است. همزمان با بارگذاری میله های سوختی نخستین نیروگاه هستهای در امارات، عربستان هم از تمایل خود به استفاده از انرژی هسته ای حرف می زند. سه سال قبل بن سلمان تهدید کرده بود که اگر ایران بمب هسته ای بسازد، سعودی ها هم برای ساخت این بمب اقدام خواهند کرد. در همین حال سوال اصلی این است که چشم و هم چشمی هسته ای در منطقه ای حساس و پر اختلاف تا چه اندازه می تواند خطرناک باشد؟
کشورهای عربی به دنبال چه هستند؟
خبرآنلاین نوشت: امارات اولین کشور عربی است که به دنبال انرژی هسته ای رفته است. بسیاری نگرانند که این بلند پروازی اماراتی ها کار دست منطقه بدهد و از این به بعد دیگر کشورهای عربی که از ثروت کافی برخوردارند هم به دنبال وضعیت مشابهی باشند. این موضوع در مورد عربستان صدق می کند. همزمان با امارات سعودی ها هم از تمایل خود برای داشتن انرژی هسته ای و راکتورها در کشورشان حرف زده اند. اما برخلاف ابوظبی که ادعایی در مورد ایجاد سلاح هسته ای نداشته، سعودی ها از همان آغاز کار را با تهدید شروع کردند. بن سلمان در سال ۲۰۱۸ در یک گفتگوی تلویزیونی گفته بود که اگر ایران به دنبال سلاح هسته ای باشد، عربستان هم به سرعت در این زمینه اقدام خواهد کرد. اما برخلاف ایران که عدم ساخت سلاح هسته ای فتوایی شرعی دارد، در کشورهای عربی چنین دیدگاهی به سلاح هسته ای وجود ندارد. ناظران معتقدند بن سلمان که ولع خرید انواع سلاح ها را دارد، چطور می تواند در صورت دستیابی به انرژی هسته ای از خیر ساخت سلاح اتمی بگذرد؟
امارات از عربستان جلو افتاده است
در حال حاضر امارات متحده عربی در موضوع انرژی هسته ای یک گام جلوتر عربستان است. امارات متحده میله های سوختی را در نخستین دستگاه از چهار راکتور هسته ای خود در نخستین نیروگاه هسته ای جهان عرب به نام برکت، بارگذاری کرده است. اما وضعیت عربستان هنوز مشخص نیست. به اعتقاد کارشناسان، سعودی ها بلندپروازانه ترین برنامه ها را برای توسعه صنایع هسته ای خود در نظر دارند اما هنوز خبری از میله های سوختی یا راه انداختن نیروگاه نیست.
سعودی ها می گویند اولین رآکتور هسته ای را تا سال ۲۰۲۲ به راه می اندازند. آنها در حال حاضر در حال چانه زنی با آمریکایی ها هستند و می گویند قصد دارند تا دوازده سال دیگر ۱۵ راکتور هسته ای را در سراسر کشور به راه بیندازد. آنها ترجیح می دهند تا با مذاکره با آمریکایی ها و با حمایت آنها دست به کار شوند. اما کسی نمی داند که پشت پرده و در این مذاکرات واقعا چه می گذرد. این محرمانه بودن مذاکرات تا جایی پیش رفته که به نوشته دویچه وله، اوایل ماه می دیوان محاسبات ایالات متحده از دو وزارتخانه انرژی و امور خارجه آمریکا خواست، درباره سطح گفتوگوهای هستهای با عربستان اطلاعرسانی کند.
در آمریکا بخش بزرگی از نگرانی ها بر سر آن است که در پشت درهای بسته مذاکرات بر سر مسائل هسته ای عربستان، ترامپ امتیازاتی را به ریاض اعطا کند که قابل جبران نباشد. از آنجا که رئیس جمهور آمریکا از بسیاری از امور سررشته ندارد، بعید نیست که در این مورد هم تصمیماتی را اتخاذ کند که علیه منافع جهانی باشد.
ایجاد یک تعادل کار دشواری است
مقامات اماراتی و سعودی هنوز موفق نشده اند تا افکار عمومی را قانع کنند که اهداف صلح آمیز هسته ای در سر دارند و خواهان توسعه سلاح هسته ای نیستند. آنها هرچند که حرف چندانی از تولید سلاح هسته ای نمی زنند، اما با توجه به بلندپروازی های منطقه ای و رفتارهای جنگ طلبانه و توسعه جویانه این کشورها باور به اینکه تنها هدف آنها برای دستیابی به انرژی هسته ای مسائل صلح آمیز باشد، کار دشواری است. به گزارش اعتماد، امارات برخلاف عربستان تعهد داده است که در نیروگاه خود اقدام به غنیسازی اورانیوم یا پردازش دوباره سوخت مصرفی نکند و همچنین از پروتکلهای پیشرفته منع اشاعه سلاحهای هستهای پیروی کرده و حتی توافقی موسوم به توافق ۱۲۳ با امریکا امضا کرده است که امکان به اشتراکگذاری اجزا، مواد و دانش فنی را به هر دو کشور میدهد.
اما در عربستان خبری از چنین تعهداتی نیست. تحقیقات در مورد راه اندازی نیروگاه هسته ای در جریان است اما کسی نمی داند که سعودی ها در چه مرحله ای قرار دارند. در عربستان قدرت دست مرد جوانی افتاده که بر خلاف عموهایش، حاضر به حفظ صلح در منطقه نیست و حتی با کشورهای عربی سر ستیز دارد. سعودی ها در یمن در حال جنگند، در لیبی و مصر مداخله می کنند و در عین حال با ایران و ترکیه دشمنی می ورزند. در عین حال این کشور مدام در حال پر کردن اسلحه خانه های خود است و از آمریکا و اروپا جدیدترین تسلیحات جنگی را خریداری می کند.
به نظر می آید که سعودی ها و اماراتی ها هنوز نتوانسته اند جامعه جهانی را قانع کنند که چرا با وجود گران بودن انرژی هسته ای و با وجود اینکه این دو کشور می توانند برای موارد صلح آمیز از دیگر انرژی ها، به راحتی و بسیار ارزان تر استفاده کنند، به دنبال نیروگاه های هسته ای هستند.
در حالی که برخی کشورهای غربی می گویند در صدد تعطیل کردن نیروگاه های هسته ای خود هستند، برخی دیگر از کشورها، به ویژه در جهان عرب به تازگی به دنبال ایجاد نیروگاه های هسته ای افتاده اند. آنها نمی توانند به سوالات منتقدان که از آنها می پرسند به چه دلیلی می خواهند چنین هزینه ای را بر دوش دولت هایشان قرار دهند پاسخ گو باشند. به تازگی حتی اردن و مصر هم که از نظر اقتصادی در وضعیت بدی به سر می برند، قصد ایجاد نیروگاه های هسته ای با کمک روسیه را دارند. تب دسترسی به نیروگاه های هسته ای در خاورمیانه چنان بالا گرفته است که برخی از ناظران می گویند اگر جلو بلندپروازی های عربستان و امارات گرفته نشود، به زودی این تب فراگیر شده و خاورمیانه به عنوان یکی از پرمنازعه ترین مناطق جهان، در خطر می افتد.
بهشتیپور: انرژی هستهای حق مسلم عربستان است
یک کارشناس مسائل هسته ای معتقد است که ایران و عربستان باید روابط خود را در بسیاری از زمینه ها بهبود ببخشند و مشکلات موجود را حل کنند و پس از آن می توانند درباره همکاری های صلح آمیز هسته ای هم با یکدیگر همکاری داشته باشند.
این روزها بحث هسته ای شدن عربستان در رسانه های خبری غرب بسیار داغ شده است، در همین راستا گاردین اولین روزنامه ای بود که خبر نیروگاه هسته ای عربستان را با تصاویر ماهواره ای فاش کرد. این روزنامه انگلیسی طی تحلیل ها و مقاله هایی مدعی شده که ریاض در آینده سلاح هسته ای می سازد و از آن این طور نتیجه می گیرد که سعودی ها به بهانه مقابله با ایران و دلارهای نفتی به هدف خود می رسند و در نهایت اینکه این کشور قابل اعتماد نیست. از سویی دیگر واشنگتن چراغ سبز هسته ای را به سعودی نشان داده است و این مساله در میان سیاستمداران آمریکایی نیز جنجال به پا کرده است که با مخالفت شدید دموکرات ها هم روبرو بوده است. تبعات این رویداد مهم را با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هسته ای و بین الملل مورد ارزیابی قرار داده ایم که از نظر می گذرانید:
برنامه هسته ای عربستان از دو جنبه قابل تحلیل است، یک وجه آن بحثی است که ایران از سالهای قبل مطرح می کند مبنی بر اینکه برخورداری از انرژی هسته ای حق مسلم همه کشورها است. یعنی هر کشوری که پیمان ان پی تی را امضا کرده است و زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای این پیمان را با ترتیبات اجرایی توافق شده اجرا می کند، مشکلی ندارد که انرژی صلح آمیز هسته ای تولید کند و به دانش صلح آمیز هسته ای دسترسی داشته باشد چرا که حق آنها است و در این راستا کشوری هم نباید مانع این امر شود.
عربستان هم طبق این فرمول پیمان ان پی تی را امضاء کرده و نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی را پذیرفته است. بنابراین سعودی ها این حق را دارند که به انرژی صلح آمیز هسته ای دست پیدا کنند تا از منابع تولید برق و دیگر دستاورد های این انرژی استفاده کنند. این مساله تهدید امنیتی علیه ایران و منطقه محسوب نمی شود. بنابراین اعتراض هایی که در این مورد می شود قانونی نیست.
جنبه دوم این موضوع به رفتار تبعیض آمیز آمریکا در قبال کشورها باز می گردد. بدین معنا که اگر سرنخ همه مسائل دست ایالات متحده باشد آن موقع همه کشورها با هماهنگی واشنگتن هرکاری که بخواهند انجام می دهند ولی اگر با آمریکا هماهنگ نباشند دچار مشکلات می شوند.
نکته مهم این است که برجام ایران تمام نکات توافق را اجرایی کرده است اما آمریکا به بهانه های واهی توافق هسته ای را زیر پا می گذارد و ایران را تحت بی سابقه ترین تحریم ها قرار می دهد.
آمریکا غنی سازی اورانیوم در ایران را بهانه می کند و می گوید به دلیل اقدام تهران در این راستا، فشار و مشکلات را به ملت ایران تحمیل می کنم. اما نظارت ها، کنترل ها و محدودیت هایی را که ایران به خاطر دستیابی به حق غنی سازی پذیرفته است نادیده می گیرد که این ظلمی آشکار در حق مردم ایران است.
نکته جالب این است که رفتار آمریکا در قبال عربستان اینگونه نیست، چرا که مدعی هستند عربستان اورانیوم غنی شده مورد نیاز دو رآکتوری را که قرار است راه اندازی شود، وارد می کند و در این زمینه توافقی هم صورت گرفته است، بنابراین آنها مجوز لازم را برای غنی سازی ندارند.
به طور کلی تا زمانی که عربستان مقررات آژانس را اجرایی کند این مساله تهدیدی علیه ایران یا کشورهای منطقه محسوب نمی شود. اگر کشوری زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد مشکلی برای هسته ای شدن عربستان نیست چرا که فعالیت های آنها صلح آمیز است.
این توافق دقیقا با کدام کشور صورت گرفته است؟ آیا شما مفاد توافق را می دانید؟ شما در مصاحبه قبلی خود اشاره کردید که آمریکا مخالف هسته ای شدن است به این دلیل که عربستان نیروگاه خود را با کمک چین احداث کرده است و پکن نقش مهمی در هسته ای شدن عربستان دارد. چه موضوعی رضایت آمریکا را در این خصوص جلب کرد؟ آیا مساله رقابت با چین حل شده است؟ یا اینکه پشت پرده توافقاتی شده است؟
هسته ای شدن باید تعریف شود. اگر منظور از هسته ای شدن استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای است که آمریکا در این مورد با عربستان مشکلی ندارد. یا اگر منظور از هسته ای شدن عربستان به معنای انتقال دانش هسته ای به این کشور و بومی شدن صنعت هسته ای سعودی ها است آمریکا و چین هر دو با این موضوع مخالف هستند زیرا این دو کشور خواستار این نیستند که وابستگی به صنعت هسته ایشان کم شود.
اگر صلح آمیز است پس علت اعتراض نمایندگان دمکرات آمریکا در کنگره چیست؟ از طرفی روز جمعه مایک پمپئو در مصاحبه با یک شبکه خبری آمریکا برای عربستان خط و نشان کشید و اظهار داشت که این کشور حق ساخت سلاح هسته ای را ندارد. وقتی وزیر خارجه آمریکا به این مساله اشاره می کند آیا احتمال دارد که پشت پرده اخباری در جریان باشد که طبق آن عربستان سعودی برنامه ای برای ساخت و تولید سلاح های هسته ای داشته باشد؟
آمریکا به خوبی می داند عربستان نه می تواند و نه برنامه ای برای ساخت سلاح هسته ای ندارد. هدف آمریکا از این فشارها این است که از عربستان امتیازهای بیشتری بگیرد.
علاوه بر این، اختلافات داخلی در آمریکا بر سر هسته ای شدن عربستان با موضوع قتل خاشقچی نیز در ارتباط است. نمایندگان دموکرات بر سر این مساله جدی هستند. آنها می گویند که وقتی کشوری علیه شهروند خودش آن هم در کنسولگری در خاک یک کشور دیگر قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد لایق داشتن فناوری حساس هسته ای نیست و نباید به آنها اعتماد کرد.
به باور من ما از منظر رقابت های سیاسی داخلی آمریکا نباید موضوع هسته ای شدن عربستان را تحلیل کنیم . باید از منظر منافع ملی و حساسیت هایی که در خاورمیانه وجود دارد آن را تحلیل کنیم.
ایران از زمانی که برنامه صلح آمیز هسته ای خود را شروع کرد به دنبال منطقه عاری از سلاح های هسته ای در منطقه بوده و هست. موضع جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهای منطقه نباید سلاح هسته ای داشته باشند، اما همکاری های هسته ای صلح آمیز زیر نظر آژانس را بدون هرگونه محدودیتی تایید می کند. ایران با هر کشوری می تواند همکاری داشته باشد و اگر مقررات آژانس رعایت شود مشکلی هم برای امنیت منطقه فراهم نمی شود.
یعنی این همکاری شامل همکاری ایران و عربستان در مساله هسته ای هم می تواند باشد؟
ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای باید روابط خود را در بسیاری از زمینه ها بهبود ببخشند و مشکلات موجود را حل کنند بعد از آن می توانند در باره همکاری های صلح آمیز هسته ای هم با یکدیگر همکاری داشته باشند.
مخالفت عربستان به همراه آمریکا با برجام بر سر این بود که توافق ایران با ۶ قدرت برتر جهان، قدرت و موقعیت ایران را در منطقه افزایش می داد. این موضوع برای عربستان به عنوان یک رقیب منطقه ای قابل پذیرش نبود.
بحث انرژی هسته ای موضوع فرعی است. عربستان نگران این بود که ایران دنبال سلاح هسته ای باشد. اما در برجام ایران در عمل تعهداتی را پذیرفت و در حال اجرای آن است که دیگر جای تردیدی نمی ماند که فعالیت های ایران کاملا صلح آمیز است. گزارش های چهارده گانه آمانو مدیر کل آژانس هم این موضوع را تائید می کند.
برخی کارشناسان معتقدند بن سلمان به طور پنهانی با پاکستان بر سر ساخت سلاح هسته ای رایزنی کرده است و به همین خاطر قرار است یک پالایشگاه به ارزش ۲۰ میلیارد دلار در این کشور احداث کند. کما اینکه در زمان نواز شریف هم این گمانه زنی وجود داشت که عربستان از پاکستان خواسته است که فرمول ساخت سلاح هسته ای را در اختیار آنها بگذارد. نظر شما چیست؟
اینها تبلیغات دروغینی است که در مورد ایران هم مطرح می شد. آمریکا به شدت برفعالیت های عربستان در کلیه زمینه ها به ویژه نظامی، نظارت و کنترل دارد و به خاطر امنیت اسرائیل امکان ندارد به عربستان اجازه بدهد به بمب هسته ای دسترسی پیدا کند. موضوع پالایشگاه نفت در پاکستان نیزدر چارچوب همکاری های عربستان و پاکستان است که به نفع هر دو کشور است و ربطی به مسائل هسته ای ندارد.
کشور عربستان سالهاست که با مشکل کمبود برق دست به گریبان بوده و در دو دهه فرارو، ۷ گیگاوات برق هستهای و ۴۰ گیگاوات برق خورشیدی به طرحهای تولید برق این کشور پادشاهی افزوده خواهد شد. هم اکنون، ظرفیت کنونی تولید برق نیروگاههای عربستان ۵۵ گیگاوات است که در ۲۰ سال آینده، شاهد دو برابر شدن این عدد خواهیم بود.
در آغاز این ماراتن هستهای، عربستانیها به زودی مناقصه ساخت دو نیروگاه هستهای را برگزار خواهند کرد. گفته میشود پنج کنسرسیوم از کرهجنوبی، فرانسه، روسیه، چین و شرکت وستینگهاوس امریکا در این مناقصه شرکت خواهند کرد. شرکتهای امریکایی برای حضور در این مناقصه نیازمند انعطاف در قوانین ایالات متحده هستند که از سالها پیش، صادرات فناوری غنیسازی و فرآوری اورانیوم را ممنوع کرده است.
هشام یمنی، وزیر انرژی عربستان سعودی که مدیریت شهر انرژیهای اتمی و تجدیدپذیر ملک عبدالله را بر عهده دارد، میگوید: ملت ما علاقهمند است تا در حوزه تولید و غنیسازی اورانیوم کاملاً خودکفا شود. عربستان سعودی خواهان دارا بودن حداقل ۶۰ هزار تن ذخایر اورانیوم است.
اگر برنامهریزی عربستان مطابق پیشبینیها جلو رود، آنها چهارمین کشور خاورمیانه خواهند بود که دارای طرحهای نیروگاههای هستهای تجاری هستند. در امارات متحده عربی، نخستین واحد از چهار واحد نیروگاه هستهای برکت به زودی وارد مرحله راهاندازی خواهد شد.
شرکت کرهای کپکو کرهجنوبی با هزینه ۳۰ میلیارد دلار این نیروگاه را ساخته است، اما برخلاف سعودیها، رهبران امارات متحده عربی علاقهای به اکتشاف اورانیوم و فرآورش آن ندارند و شریک کرهای همه این اقدامات را بر عهده گرفته است.
در مصر نیز چهار رآکتور هستهای در حال ساخت است. پروژه نیروگاه هستهای الدعبا دارای چهار رآکتور ۱۲۰۰ مگاواتی با طراحی روسی است. هزینه این پروژه نیز ۳۰ میلیارد دلار اعلام شده است. شرکت روس اتم تأمین مالی ۸۵ درصد بودجه طرح را برعهده گرفته است.
ایران نیز یک نیروگاه یک گیگاواتی هستهای را در بندر بوشهر و با فناوری روسی راهاندازی کرده است. طراحی اولیه این نیروگاه توسط شرکت زیمنس انجام شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی، آلمانیها از این کشور خارج شدند. بعدها مهندسان روسی، عملیات اجرایی را ادامه داده و آن را تکمیل کردند.
براساس اعلام مؤسسه جهانی هستهای، رهبران تهران به زودی ساخت دو رآکتور دیگر را در سایت کنونی آغاز خواهند کرد. از سوی دیگر، ایرانیها ساخت چند رآکتور کوچک را نیز در سواحل مکران آغاز خواهند کرد.
هند و پاکستان
در سواحل خلیج هند، برنامههای هستهای به سرعت در حال پیش رفتن است. دولت هند در برنامه پنج ساله خود ساخت ۱۶ طرح هستهای تولید برق را پیشبینی کرده است. رهبران دهلی نو امیدوارند تا در سال ۲۰۵۰ میلادی، ۲۵ درصد برق موردنیاز کشورشان را از نیروگاههای هستهای تأمین کنند. بدین ترتیب ظرفیت نیروگاههای هستهای هند از ۶ گیگاوات کنونی به ۶۳ گیگاوات در سال ۲۰۵۰ میلادی افزایش خواهد یافت. ظرفیت کنونی طرحهای تولید برق کشور هند ۳۳۱ گیگاوات میباشد.
پاکستان بهعنوان همسایه هند، در حال توسعه طرحهای هستهای خود با همکاری چینیهاست. نیروگاه هستهای آنها دارای دو واحد تولید برق بوده و در سال ۲۰۲۱ میلادی راهاندازی خواهد شد. کمیسیون انرژی اتمی پاکستان نیز همانند کشور همسایه هند، در نظر دارد تا ۲۵ درصد تولید برق این کشور از نیروگاههای هستهای تأمین شود. برای تحقق این چشمانداز آنها باید هشت نیروگاه جدید تولید برق که هر یک چهار واحد دارند، احداث کنند.
پاکستانیها بهعنوان شریک تجاری منطقهای چینیها و میزبان پروژه یک کمربند، یک راه، از حمایتهای گسترده پکن برخوردارند. هر چند این پرسش مطرح است که چرا پاکستانیها با دارا بودن کسری ۵ گیگاواتی کنونی برق در کشورشان، به دنبال پروژههای بلندپروازانه هستهای راهاندازی شده در سالهای دور هستند.
همه کشورهای فوق که ساخت طرحهای هستهای جدیدی را برنامهریزی کردهاند، دارای رشد جمعیت زیاد و نرخ بالای افزایش تقاضای برق هستند. همچنین کسری ظرفیت تولید برق در اکثر این کشورها، جدی است. این شرایط متفاوت با کشورهای اروپایی، ایالات متحده و ژاپن میباشد.
چند کشور نفتی خاورمیانه در نظر دارند با توسعه طرحهای تولید برق هستهای، نفت و گاز طبیعی بیشتری برای صادرات اختصاص دهند.
کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا که در مسیر راه ابریشم کهن قرار داشتهاند، توسعه انرژی هستهای را در کانون برنامههای خود قرار دادهاند. حضور فعال شرکتهای چینی در توسعه نیروگاههای هستهای نیز نکتهای قابل توجه محسوب میشود.
راه ابریشم از دیرباز کانون مبادلههای فرهنگی، هنری و فناوری بوده است و کشورهای خاورمیانه، مسیر ترانزیت کالا از شرق به غرب عالم بودهاند. در این میان، یک نکته کلیدی وجود دارد: انرژی هستهای در مقایسه با انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر، بسیار پرهزینهتر و غیررقابتی است. این انرژی نیازمند پرداخت یارانه و تأمین مالی خارجی میباشد. راهبردی که توسط دولتهای روسیه و چین دنبال میشود.
همچنین زمان ساخت نیروگاههای هستهای، بسیار طولانی بوده و نمیتواند کسری برق کنونی آنها را برطرف کند. بخشی از رویکرد دولتهای در حال توسعه به انرژی هستهای به دلیل معرفی این انرژی به عنوان سمبل کشورهای توسعه یافته است. به خاطر داشته باشید که کارخانههای فولاد پس از جنگ جهانی دوم، نماد صنعت مدرن محسوب میشد، اما اکثر این واحدها هماکنون روانه کشورهای دیگر در حال توسعه شده یا تعطیل شدهاند.
آنتونی کردزمن، تحلیلگر سرشناس مسائل امنیتی و انرژی خاورمیانه چندی پیش در مرکز مطالعات بینالمللی و راهبردی واشنگتن اعلام کرد: هیچ ابهامی در این زمینه وجود ندارد. چرا باید دولتهای حاشیه خلیجفارس بهعنوان بهشت ذخایر نفت و گاز به سوی ساخت نیروگاههای هستهای گام بردارند؟ من معتقدم تلاش برای دستیابی مخفیانه به سلاحهای هستهای، یک دلیل مهم محسوب میشود. بدین ترتیب شعار «اتم برای صلح» را در شرایط کنونی باید یک شوخی دانست.