✍️فرهاد قنبری
نتیجهٔ کار نسلی که صبح تا شب کتاب میخواند و پر از دغدغههای اجتماعی بود، نسلی که نماز شب میخواند و صبح تا شب از تقوای الهی میگفت، نسلی که حسین و حسینی زیستن را سرمشق خود میدانست، نسلی که تا حد امکان وسیله را قربانی هدف نمیکرد، نسلی که خط قرمزش ظلم پذیری و امپریالیسم بود، نسلی که فعال سیاسیش اغلب زیر زبان سیانور داشت و آماده مرگ بود، نسلی که آرمان داشت و برای آرمانش مبارزه میکرد، نسلی که برای شناخت دشمن عمیق میشد و رگ غیرتش باد میکرد، نسلی که دفاع از مظلوم را ارزش میدانست، نسلی که جوانهای مؤمنش «مرعشی نجفی و بروجردی» را، نسلی که ملیمذهبیش «طالقانی و بازرگان» را، نسلی که جوانان ادبدوستش «نیما و شهریار و شاملو و هدایت و اخوان» را، نسلی که طرفدار ورزشش «تختی و پوریای ولی» را، نسلی که ملیگرایش «مصدق» را و مارکسیستش «ارانی و طبری» را الگوی خود میدانست، شدهاست این چیزی که میبینیم…
حال خدا به داد نسلی برسد که قرار است حسین و عاشورایش را با میثم مطیعی و محمود کریمی، معنویت و الهیاتش را با امثال حمید رسایی، فعالیت سیاسی و آرمانش را با حسن عباسی و اکبر رائفیپور، دعای افطار ماه رمضانش را با احسان علیخانی و علی ضیاء و فرزاد حسنی و خلوص و تزکیهٔ شبهای محرم و رمضانش را با حاجیهای میلیاردر توبهکردهٔ سریالهای آبکی تلویزیون، بشناسد..
خدا به داد نسلی برسد که قرار است این اپوزسیون فاسد و بیهویت خارج نشین، این اپوزسیون رکیکگوی و بددهن تویتری و ماهوارهای، این اپوزسیون بیمعنا و بدون هیچ تعهد اجتماعی را بهعنوان الگوی خود بشناسد و زیر سایهٔ آنها زیستجهان خود را ساخته و به سعادت برسد.
خدا به داد نسلهای بعدی برسد. نسلی که با مستی و بنگ و علف و گل و شیشه خودش را سرگرم میکند. نسلی که با ترامادول و ریتالین کتاب میخواند. نسلی که موسیقی و شعر را با شاهین نجفی و ساسی مانکن و هیچکس و بیکس و تتلو و مهدی موسوی و علیرضا آذر و عبدالملکیان و… میشناسد. نسلی که نه آرمان دارد و نه برای هیچ آرمانی تره خرد میکند. نسلی که نهایت کنش یا «پراتیک» سیاسی اجتماعیش فحاشی است. نسلی که قهرمانش الوات قمهکش اینستاگرامی و چند رکیکگوی تویتری است. نسلی که برای پیرایش و آرایش ظاهرش دهها برابر بیشتر از پرورش فکریش وقت میگذارد، نسلی که خودبزرگبین و خودحقپندار است. نسلی که دچار خشونت گفتمانی است و به هیچ روایت معنابخشی تن نمیدهد. نسلی که بیهویتی و ابتذال و دریدگی را نشان افتخار خود میداند. نسلی که با حسرت به زندگی ساشا سبحانی و سایر لمپن های اینستاگرامی می نگرد. نسلی که در صفحهٔ بازیگران پورن و کیم کارداشیانها پلاس است..
نسل قبلی اگر نسل کلانروایتها و ابرگفتمانها و ایدئولوژیهای بزرگ و جمودیت گفتمانی بود، نسل امروز نسل عصر انحطاط است. در عصر انحطاط جامعه نه تنها از انحطاط گریزان نیست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال میکند. وجه غالب جامعهای که در مسیر انحطاط قرار دارد “بیمعنایی و بیهدفی و بیآرمانی” است. در جامعهٔ منحط هر امر و کنش مبتذل و بیمعنایی بهعنوان کنشِ “نرمال” شناخته شده و هرچیزی که با این زیستجهان همراهی نکند بهعنوان معیوب و غیرنرمال با خشونت و توهین به حاشیه رانده میشود…