نگاهی به تجربه انتشار بیانیه موسوم به «بهار بغداد» از سوی 24 انجمن اسلامی در نوروز 1382
✍️عبدالله مومنی، فعال اصلاحطلب
یکی از مناقشهبرانگیزترین نقاط کارنامه دفتر تحکیم وحدت طیف علامه در دو دهه اخیر، موضوع بیانیهای در تحلیل حمله آمریکا به عراق در نوروز سال ۱۳۸۲ و سقوط صدامحسین در عرض چند هفته بوده است. این بیانیه مطول تحلیلی که توسط انجمنهای اسلامی دانشجویان ۲۴ دانشگاه کشور که عضو دفتر تحکیم بودند رسید، پیرامون تحولات عراق و منطقه بود.
من بهعنوان یکی از موثرین در صدور بیانیه بهار بغداد به دنبال توجیه یا تایید مفاد آن نیستم و قبل از هر نوع ورود به محتوا، برای اینکه مخاطب شبهه غلتیدن به چاله توجیهگری را احساس نکند، به صراحت میگویم که بیانیه بهار بغداد و بخشی از مفاد آن و تحلیل کلی برخاسته از این بیانیه در مجموع اقدامی اشتباه و خارج از مسیر کلی جنبش دانشجویی بوده و اگر امروز به نوروز ۸۲ بازگردم، نهتنها با صدور چنین بیانیهای همدل و همراه نخواهم بود، بلکه در برابر آن خواهم ایستاد.
فاصله معنادار دفتر تحکیم وحدت در حوزه تئوری و عمل با این منتقدان هم گفتوگو در اینباره را فاقد نتیجهبخشی روشن نموده است؛ اما دسته سوم منتقدان بهار بغداد متحدان و همجبههایهای جنبش دانشجویی یعنی اصلاحطلبان هستند که به فراخور گذشته نقد این بیانیه را در دستور کار قرار دادهاند.
موضوع شیوه ایستادگی در برابر دشمن خارجی در ادبیات امروزین جریان اصلاحات نیز همواره وجود داشته است. بعد از روی کار آمدن ترامپ و افزایش افسارگسیخته تهدیدات علیه کشورمان و اعمال تحریمها و فشارهای ظالمانه به ایران، همواره لب لباب کلام اصلاحطلبان این بوده که راهحل بیاثر ساختن فشار دشمن خارجی، وحدت ملی در داخل آن هم از طریق رعایت حقوق مصرح ملت است.
از سال ۱۳۸۲ تاکنون هزاران نفر از مردم عراق در نتیجه آتشی که به دنبال حمله آمریکا به این کشور افروخته شد، از میان رفتهاند. در بهار بغداد عباراتی هست که جنگ و مآلا خشونت را به عنوان یک راهحل برای رسیدن به وضعیت بهتر تجویز کرده است که اساسا این نگرش را باید ناشی از عصبانیت و طاق آمدن صبر کم جوانی و خاماندیشی و عدم نگرش عمیق قلمداد نمود.
این به باور من مهمترین و بزرگترین ایراد وارده به این بیانیه است. خشونت مقدمه صلح نیست و کاربرد چنین تحلیلی از سوی دانشجویان شایسته ملامت و نقد است. اما باید توجه داشت که در دهه 80، تاکید بر مبارزات مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و تلاش برای رواج رواداری و تساهل و برقراری ارتباط میان گروههای مختلف مدنی و سیاسی محذوف با جامعه، اصلیترین شاخصههای گفتمان دانشجویی بوده است و طبیعتا موضع تجویز خشونت را میتوان بیش از هر موضوعی در تعارض با پرنسیبها و اصول و محکمات جریان دانشجویی دانست.
ما موثرین در بیانیه بهار بغداد البته هم به لسان و هم در عملکرد تلاش کردهایم نقاط منفی تحلیلی مستتر در سطور این بیانیه را با فعالیت درونزای خویش در عرصه سیاسی بیاثر سازیم و از این رو ضمن بازخوانی بیانیه بر نقاط منفی تحلیلی آن تاکید داریم و بر این باوریم که راه رشد و آگاهی جامعه و پیشرفت کشور در وانهادن کلیه کنشها و عملکردهای جریانات مختلف در وادی نقد با هدف جلوگیری از تکرار خطا در آینده است نه با هدف مچگیری و بازخواست و سرزنش و ملامت.