سارا آکالین
کودک ۱۱ ساله در شهر ایذه خوزستان از گرسنگی خودکشی می کند و مادر این کودک در گفتگو با خبرگزاری “رکنا”، اعلام می کند که فرزندش از فقر و گرسنگی خودکشی کرده است. مادر می گوید: “غذای یک هفته این خانواده نان خالی بوده و پس از نبود همان نان، پسرم دست به خودکشی زده است”.
این خبر تلخ تر از مرگ کودکان یمنی از فرط گرسنگی است. چون آنها در شرایط جنگی قرار دارند و ایران در شرایط جنگ نیست و منابع عظیم نفتی دارد. اما در کشور غنی ایران کودکی از گرسنگی خودکشی می کند.
اما اوج فاجعه آنجاست که به رغم تایید خبر توسط مادر، فرماندار ایذه در اوج وقاحت همانند دیگر مسئولان ایرانی سعی در تکذیب موضوع می کند. او در وقاحتی شرم آور می گوید در هفته جاری یک پسر ۱۱ ساله طی مشاجره با خانواده خود و پس از عصبانیت اقدام به حلقآویز خود و خودکشی کرد.
او می گوید: درست است که این خانواده شرایط مالی خوبی ندارند و تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند اما تا حدی نبوده که فرزندشان اقدام به خودکشی کند و علت خودکشی این پسر اختلاف خانوادگی بوده است.
این توجیه دقیقا شبیه توجیه مقامات قضایی ایران است که درباره کشته شدن زندانیان در زندان گفتند که خودکشی کرده اند.
مقامات ایرانی همواره این رویکرد را در قبال فجایع کشور اتخاذ کرده اند و با تکذیب واقعیت به خیال خود سعی در انحراف موضوع کرده اند.
این در حالی است که پیش از این موسی آبتن، رئیس اداره درمان اداره کل کمیته امداد امام سیستان و بلوچستان ایران اعلام کرد: 12 هزار و 897 کودک در استان دچار سوء تغذیه هستند. در خوزستان وضع بدتر از آن بوده است.