گفته می شود با استناد به روایات زلزله ناشی از روابط نامشروع و…
آخه یک نفر تو ابرقو اختلاس می کنه من تو علی آباد کتول باید هزینه اش رو بدم.
در بلخ گنه کرد…
آخوندهای بیسواد و بی مایه هر روایتی که به دستشان رسید را می خواهند طول و تفسیر بدهند.
بخش زیادی از روایات جعلی است از جمله همین نوع روایات.
کسانی بوده اند که با رقم های سرسام آور خودشان می گویند جعل کردیم.
هنوز هم فکر می کنند که زمین رو شاخ گاوه.
یک آقایی روایت می خواند که کره زمین رو شاخ گاو است.
پرسیدم گاو رو چی ایستاده.
گفت خب رو زمین. گفتم هیچی روایتت را بخوان.
یعنی کسی که حداقل درک را فاقد است چگونه می تواند روایت را بشناسد.
یک خطای فاحشی که بعضا آقایان می کنند این است که نمی دانند دین برای چیست؟
وقتی می بینند مدام از اختراعات و کشفیات غربیها می گویند، می روند سراغ دانشگاه امام صادق و لابراتوار امام باقر. ابوحیان را شاگرد امام صادق با گرایش فیزیک یا شیمی معرفی می کنند.
باید بفهمیم که انبیا و اولیا برای چی آمدند؟
انبیا و اولیا برای آدم شدن حیوان ناطق آمدند نه برای پیشرفت علوم.
انبیا برای رشد و تعالی انسان امدند نه توسعه.
انبیا و اولیا برای آن بخشی آمدند که خود بشر ناتوان بود.
توسعه غیر از رشد است.
گویا برای عقب نیفتادن از خط دنیا چیزهایی را به دین نسبت داده و می دهند که روح دین هم خبر ندارد.
واقعا یک ذره عقل تو کله بعضی از این آخوندها نیست. آخوند نیستتد. دزد فرهنگند که کسوت آخوندی پوشیده اند. تومن دو زار دهشاهی بین پیامبر و فیلسوف فرق است. سقراط استاد بزرگ اخلاق طرح سوال می کرد تا دیگران بیندیشند و پاسخ دهند چون علوم بشری است اما پیامبران پاسخگوی پرسشهای بشر بودند.
هیچ کجا نداریم که پیامبر یا ایمه راسا وارد شوند و بفرمایند به دنباله جلسه قبل امروز در باره فلان موضوع گفتگو می کنیم. اصلا بحث گفتگو نیست. پرسش از اینها و پاسخ از پیامبر و یا صحابه و یا ایمه. الا سخنرانی و خطابه و رجز در میدان جنگ که اینها خیلی کارکرد فقهی هم ندارد.
به نظر من اگر به همین تفاوت نگاه نگاه کنند خیلی از مسایل روشن می شود. کسی با ائمه یا پیامبر وارد بحث و جدل نمی شد. مگر در مناظرات و مناظرات نیز کارکرد فقهی ندارد. کسی به انها برای حکم شرعی استناد نمی کند.
حالا شما فکر بفرمایید که زلزله شده است. جمعیتی زیر آوار و بعضی هم به هر علتی جان سالم به در برده اند. هرکس این جمعیت را ببیند به دنباله همان ذهن و فکر گناه آلود فکر می کند که باقی مانده ها ادامه همان گنهکاران هستند. حالا می خواهند جنازه ها را جمع کنند. چی تو ذهن مردمی که برای کمک آمده اند می گذرد. به نظر من این روایات جعلی کارکردشان گسست اجتماعی است. رابطه ها را به هم می زند. جو بی اعتمادی و در نتیجه بی اعتنایی به مصایب دیگران ایجاد می کند. نه این روایات باید خوانده شود و نه اجازه بدهیم به نام دین بخوانند.