نگام ، حقوق بشر _ در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ جلوگیری از ستارهدار شدن دانشجویان از جمله وعدههای حسن روحانی بود. او آن زمان گفته بود: “باید عنوان دانشجوی ستارهدار را کنار بگذاریم؛ دانشجو باید در فعالیت سیاسی و علمی آزاد باشد و خطوط قرمز اقدامات او مصالح و منافع ملی است”.
میثم بازیاری
“دانشجوی ستارهدار” در اصطلاح به دانشجویانی گفته میشود که به دلیل فعالیتهای دانشجویی (اعم از سیاسی، صنفی، فرهنگی، اجتماعی و …) از ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد محروم شدهاند.
برخی رسانهها – از جمله خبر آنلاین، نزدیک به علی لاریجانی – سال ۹۲ نوشته بودند که در مجموع حدود هزار دانشجوی ستارهدار در ایران وجود دارد که ۷۶۸ نفر از آنها در هشت سال دولت احمدینژاد ستارهدار شدند. (به غیر از دانشجویانی که به دلیل اعتقاد به دین بهاییت از تحصیل محروم میشوند.)
گرچه دولت روحانی برای بازگشت دانشجویان ستارهدار به دانشگاهها تلاش کرد، اما روند حل این مساله پس از استیضاح فرجیدانا و سپس نشستن محمد فرهادی بر کرسی وزارت علوم، کند شد. به خصوص آنکه یکی از دلایل استیضاح فرجیدانا، بازگشت دانشجویان ستارهدار به دانشگاهها عنوان شده بود.
با این حال پس از برگزاری کنکور ارشد سال جاری و اعلام نتایج آن، برخی رسانهها خبر از “ستارهدار” شدن دانشجویان دادند. روزنامه جامعه فردا در گزارشی نوشت در سال جاری “نزدیک به ۱۵۰ دانشجو” در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ستارهدار شده و از ادامه تحصیل محروم شدهاند.
محمود صادقی، نماینده مجلس، نیز ضمن تایید خبر ستارهدار شدن دانشجویان، به این روزنامه گفت وزیر علوم در جلسه با فراکسیون امید تایید کرده که در سال تحصیلی جدید تعداد دانشجویان ستارهدار “بیش از ۱۰۰نفر” است.
با این حال در ماههای اخیر اخباری از بازگشت برخی از این دانشجویان به دانشگاه منتشر شده است.
اواخر بهمن ماه سال ۹۶ محمد غلامی، وزیر علوم، ادعا کرد که «تمام دانشجویان محروم از تحصیل سال ۹۶ به دانشگاهها برگشتند و امیدواریم دیگر موضوعی به نام دانشجویان ستاره دار نداشته باشیم». این ادعا البته از سوی منابع مستقل تایید نشده است.
تحصیل حق است نه امتیاز؛ نگاهی به سرنوشت دانشجویان ستارهدار
با گذشت ۱۰ سال از زمان اوج ستارهدار شدن دانشجویان، همچنان دانشجویانی هستند که از تحصیل محرومند. مجید دری یکی از این دانشجویان در گفتوگو با دویچهوله از تلاشهایش برای باز پس گرفتن حق تحصیل گفته است.
ورودی سال ۱۳۸۴ دانشگاه علامه رشته زبان و ادبیات فارسی است. سال ۸۶ به گفته خودش طی اعتراضات متعدد به سیاستهای حاکم بر کشور در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد و بابی که دولت او برای بستن انجمنهای دانشجویی باز کرده بود، دو ترم از تحصیل محروم شد.
بر اساس قوانین جاری، دانشگاه تنها حق دارد دو ترم دانشجویی را از تحصیل محروم کند و برای بیشتر از دو ترم محرومیت باید از وزارت علوم مجوز بگیرد اما دانشگاه علامه بدون نظر وزارت علوم محرومیت از تحصیل مجید دری را دو ترم دیگر تمدید کرد.
در اعتراض به این اقدام غیرقانونی، مجید دری به همراه مهدیه گلرو، صادق شجاعی و سعید فیضاللهزاده که شرایطی مشابه داشتند در دانشگاه علامه دست به تحصن زدند که منجر به دستگیری هر چهار نفر آنها شد.
این گروه پس از آزادی با قرار وثیقه، با همکاری چند دانشجوی دیگر از جمله ضیا نبوی شورای دفاع از حق تحصیل را تشکیل دادند.
با شروع اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، مجید دری، مهدیه گلرو و ضیا نبوی دستگیر شدند. گلرو به دو سال و چهار ماه، دری به هفت سال زندان در ایذه و نبوی به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شدند.
در مدتی که مجید دری در زندان بود طی نامهای به او اعلام شد که به دلیل حضور نداشتن در کلاسها و عدم پیگیری، از دانشگاه اخراج شده است. این در حالی است که او در حال گذراندن دوران حبس خود در زندانهای مختلف از تهران و اهواز تا ایذه و بهبهان بود.
در نهایت، مجید دری در سال ۱۳۹۳ از زندان آزاد شد و از همان زمان به همراه مهدیه گلرو پیگیری برای باز پس گرفتن حق تحصیلش را آغاز کرد. این دو دانشجوی محروم از تحصیل به طور مرتب با پلاکاردهایی در دست مقابل وزارت علوم تحصن میکنند.
ضیا نبوی پس از هشت سال زندان زمستان گذشته آزاد شد
روند ستارهدار شدن متوقف نشده است
مهدیه گلرو که تنها چند واحد درسی به پایان درس و دریافت مدرک لیسانسش باقی مانده بود در نهایت نتوانست این مدرک را از دانشگاه علامه که چهار سال در آنجا تحصیل کرده بود بگیرد و مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه پیام نور دریافت کرد.
او امسال در توییترش اعلام کرد که در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرده و هنوز پیامی مبنی بر ممنوعیت از تحصیل دریافت نکرده است.
این اتفاق برای ضیا نبوی نیز افتاد. او که بهمن ۱۳۹۶ پس از هشت سال حبس از زندان آزاد شد توانست در کنکور کارشناسی ارشد با رتبهای بالا قبول شود. مجید دری اما میگوید ممنوعیت از تحصیل در این مرحله مشخص نمیشود باید یکی دوماه صبر کرد و در مرحله انتخاب رشته دید که آیا به این دو دانشجوی ستارهدار اجازه انتخاب رشته و ورود به مرحله کارشناسی ارشد داده میشود یا خیر.
او میگوید: «سال پیش ۱۵۰ نفر را ستارهدار کردند ولی با اعتراض و تحصن تقریبا مشکل همه حل شد اما روند از بین نرفت یعنی چیزی که ما به شدت دنبالش بودیم این بود که روند ستاره دار شدن از بین برود که هیچوقت این اتفاق نیفتاد و نمیدانم امسال چه روش و منشی را پیش خواهند گرفت.»
مهدیه گلرو نیز در توییتی در این باره نوشته: «وزارت علوم قول داده است كسی در اين دولت ستارهدار نشود (اما نمیتواند مشكل سالهای قبل را حل كند) مسيرهای پيگيری روشن است و نمايندهها قول همكاری دادهاند، اجازه ندهيد به راحتی شما را از حق تحصيل محروم كنند.»
ممنوعیت از تحصیل؛ رسمی ۴۰ ساله
موضوع ممنوعیت از تحصیل در تمامی ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی در ایران وجود داشته است. بزرگترین گروهی که مشمول این تضییع حق شدهاند بهاییان هستند که تنها به دلیل اعتقاد مذهبیشان از تحصیل در دانشگاههای ایران محرومند.
حالا چند سالی است که این روند دامان سایر دگراندیشان را هم گرفته است، از دانشجویانی که فعالیت سیاسی میکنند تا دراویش گنابادی. به قول مجید دری با این روش، تحصیل که یک حق است به یک امتیاز تبدیل شده است.
مجید دری در پیگیریهایی که کرده از سوی وزارت علوم به او قول داده شده که تا شهریور تکلیفش معلوم شود یعنی یا به او اجازه ادامه تحصیل بدهند و یا کتبا به او اعلام کنند که چرا و به چه دلیلی مانع تحصیل او شدهاند.
او میگوید: «الان از وزیر تا پایین همه میگویند ما با تحصیل تو موافقیم و مورد تو در کمیسیون موارد خاص هم مطرح شده و همه موافقت کردند اما استعلام گرفتیم و باید جواب استعلام بیاید تا به تو جواب بدهیم. استعلام گرفتن وزارت علوم از یک نهاد امنیتی برای درس خواندن یک دانشجو اشتباه محض و مطلق است. نیروی امنیتی در دانشگاه حق دخالت ندارد، شما باید در مقابل این روند بایستید نه اینکه دم به دمشان بدهید.»
“قرار بود الگو باشم اما شدم آینه عبرت”
نکته دیگری که مجید دری به آن اشاره میکند، نبودن همکاری و هماهنگی بین محرومین از تحصیل است. او میگوید بسیاری از دوستانش که همین مشکل را دارند ترجیح میدهند تا با لابیگری مسئلهشان را حل کنند و نه با اعتراض.
او میگوید: «من با چندتا از دوستانی که ستارهدار بودند و از نزدیک میشناختمشان صحبت کردم و گفتند ما اگر بخواهیم این موضوع را رسانهای کنیم و اعتراض کنیم تهش میشویم مثل تو. حالا چه کاری است؟ صدایش را در نمیآوریم، اینها هم به ما قول مساعد دادند که با یک تعهد تحصیلمان را ادامه دهیم.»
مجید دری با خنده میگوید: «من قرار بود الگو شوم اما شدم آینه عبرت.»
به گفته حقوقدانان، حق تحصیل حقی ذاتی است و نه اجتماعی بنابراین قابل سلب شدن نیست. حتی بسیاری از زندانیان از داخل زندان و از راه دور مشغول ادامه تحصیل هستند. اما این رسم ۴۰ ساله جمهوری اسلامی در محروم کردن افراد از این حق، گویا سر باز ایستادن ندارد.
دانشجویان ستاره دار: ما از دانشگاه ها رانده شدیم تا کسانی بدون داشتن طلاحیت علمی وارد شوند
پس از تصمیم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر حفظ اجازه تحصیل کسانیکه بدون شروط لازم بورسیه گرفته یا بدون آزمون وارد مقاطع دکتری شدند و تصمیم نمایندگان مجلس مبنی بر متوقف کردن پیگیری این پرونده در کمیسیون اصل نود، چندین دانشجویی که در طی سال های گذشته به خاطر فعالیت های مسالمت آمیزشان از تحصیل در دانشگاه محروم شدند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که وزارت علوم برای سلامت نظام آموزشی باید همچنان پیگیر پرونده بورسیه های غیرقانونی باشد.
نزدیک به یکسال پس از بازگشت برخی دانشجویان موسوم به ستاره دار به دانشگاه پس از ریاستجمهوری حسن روحانی، موضوع پرونده بورسیه های غیرقانونی توسط وزارت علوم وتحقیقات و فناوری علنی شد. اولین اعتراض های رسمی برای بورسیه های غیرقانونی در تاریخ ۴ شهریور ماه ۱۳۹۳ شکل گرفت. در آن روز بیست و دو تشکل دانشجویی در نامهای سرگشاده از دولت درخواست کردند که با جدیت به این پرونده رسیدگی کند.
هشت ماه کشمکش بر سر پرونده بورسیه های غیر قانونی، پس از ماهها کشمکش برسر پرونده بورسیههای غیر قانونی، محمد علی پور مختار، رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس روز چهارم اردبیهشت ماه اعلام کرد این کمیسیون با بررسی پرونده بورسیههایی که ادعا شده «غیر قانونی» هستند به این نتیجه رسیده که هیچ جرمی صورت نگرفته و به همین دلیل پرونده به قوه قضاییه ارسال نشده و وزارت علوم نیز ملزم به اجرای ابلاغیه کمیسیون اصل ۹۰ است.
رضاقاضی نوری: «دولت روحانی جلوی پرونده بورسیههای غیرقانونی را بگیرد»
رضا قاضی نوری، دانشجوی ستاره داری که پس از اخراج از دانشگاه تهران در سال۱۳۹۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد به کمپین بینالملللی حقوق بشر در ایران گفت: « در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد ما از دانشگاه ها با عنوان ستاره دار بیرون رانده شدیم تا آنهایی که با ایدلوژی نظام همسو بودند وارد شوند. نداشتن عدم صلاحیت آنها هم برای کسی مهم نبود. من خودم شاهد این رویه غیرقانونی و ناعادلانه در دانشگاه تهران بودم.»
قاضی نوری که به تازگی فارغ التحصیل یکی از دانشگاه های آمریکا شده است گفت: « همان سالی که من از درس محروم شدم با وجود اینکه توسط دانشگاه به عنوان یکی از دانشجویان «استعداد درخشان» شناخته شده بودم و بدون کنکور هم می توانستم وارد دوره دکتری شوم اما به شکل غیرقانونی حتی اجازه مصاحبه در آزمون دکتری به من داده نشد و می دیدم که خیلی ها که نه تنها درسشان حتی تمام نشده بود و از شرایط دانشجوی دکتری هم بی بهره بودند توانستند مصاحبه بگیرند و خیلی هایشان هم پس از مصاحبه بورسیه گرفتند.»
رضا قاضی نوری برای اولین بار در مقطع لیسانس به دلیل فعالیت های سیاسی در دانشگاه تهران به مدت یکسال از تحصیل محروم شد. او همچنین در دوره کارشناسی ارشد و در مهرماه ۱۳۸۸ به دلیل شرکت در یکی از تجمعات مسالمت آمیز دانشگاه تهران به وزارت علوم احضار و بازجویی شد. این دانشجو تقریبا یکسال بعد در بهمن ماه ۱۳۸۹ از سوی وزارت علوم حکم اخراج دریافت کرد. پس از آن مسولان دانشگاه تهران خواستار تجدید نظر در این حکم شدند با این حال وزارت علوم برای بار دوم در فروردین ماه ۱۳۹۰ حکم اخراج این دانشگاه را تایید کرد. او پس از آن برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کرد.
این دانشجوی نخبه به کمپین گفت: «اگر دولت روحانی نتواند از الان جلوی پرونده بورسیه ها را بگیرد اثر مخربش در سیستم آموزشی ایران برای دهه ها ادامه خواهد داشت چون همین ها که بورسیه غیرقانونی گرفتند بعد هم غیرقانونی استاد دانشگاه می شوند و تدریس آنها در دانشگاه ها معلوم است چه محصولی به بار خواهد داد.»
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تاریخ ۹ اردبیهشت ۱۳۹۴ پس از یک سال جنجال برسر بورسیه های غیرقانونی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که امتیاز تحصیل برای بورسیه ها یا کسانیکه بدون آزمون، شرط معدل و سن، اجازه تحصیل در مقاطع عالی را گرفتند، همچنان حفظ می شود اما از این پس ادامه تحصیل شان مشمول هزینه شخصی و بازگرداندن هزینه های پرداختی به خزانه دولت خواهد بود. طبق این اطلاعیه گزینه استخدام آنها در دانشگاه به عنوان هیات علمی نیز مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت. در این اطلاعیه همچنین گفته شده ۳۹ نفر از بورسیه های غیرقانونی از تحصیل محروم شدند.
بر اساس این اطلاعیه همچنان این نگرانی وجود دارد که دانشجویانی که بدون شرایط لازم بورسیه گرفته یا در دوره دکتری مشغول به تحصیل هستند پس از پایان تحصیل با تبصره های خاص دیگری مشغول به کار در مقام استاد در دانشگاه ها شوند.
«به من گفتند با وزارت اطلاعات به توافق نرسیدند و حق تحصیل در دانشگاه سراسری را ندارم»
دانشجوی ستاره دار دیگری که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود و در حال حاضر در ایران مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد است به کمپین گفت: «من در سال ۱۳۸۸ از هر دو دانشگاه آزاد و دانشگاه سراسری برای مقطع فوق لیسانس پذیرش گرفتم اما بعد به دلیل فعالیت های سیاسی که داشتم ستاره دار و اخراج شدم. در سال ۹۲ وقتی وزارت علوم حسن روحانی اعلام کرد که دانشجویان ستاره دار می توانند برای ادامه تحصیل مجددا اقدام کنند من هم پیگیر شدم.»
این دانشجو ادامه داد: «اما جالب است که پس از ماه ها پیگیری به من گفتند اجازه ورود به دانشگاه سراسری برای ادامه درس را ندارم و فقط می توانم گزینه دانشگاه آزاد را انتخاب کنم. در حالیکه من در سال ۸۸ در آزمون دانشگاه سراسری هم رتبه لازم را گرفته بودم. بالاخره بعد از چند بار مصاحبه گفتند می توانم در دانشگاه آزاد درس بخوانم. من هم چاره ای نداشتم و این گزینه را قبول کردم و الان هم مشغول درس خواندن هستم.»
این دانشجو در خصوص اینکه به چه دلیلی با ورود او به دانشگاه سراسری مخالفت شده است به کمپین گفت: «به من گفتند که با وزارت اطلاعات به توافق نرسیده اند و اطلاعات صلاح نمی داند من در دانشگاه سراسری درس بخوانم.»
این دانشجو با اظهار اینکه مقایسه شرایط خودش با شرایط بورسیه های غیرقانونی طنز تلخ است به کمپین گفت: «من حتی نتوانستم در دانشگاه سراسری و بدون هزینه درسم را ادامه بدهم در حالیکه در کنکور سراسری قبول شده بودم. آینده شغلیم نیز نامطمئن است و حتی پس انداز کافی برای خروج از ایران را هم ندارم اما به جایش می بینم در کنارم کسانی که تلاش کمتری از من داشته اند بورسیه گرفتند و چند روز دیگر هم صاحب شغل های خوب خواهند شد و حتی استاد می شوند. همه چیز اینجا برعکس است و به طنز تلخ بدل می شود. کاری هم نمی شود برای این طنز کرد.»
پدیده دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ در وزارت علوم رواج پیدا کرد. ستاره دار شدن به معنای جلوگیری از ادامه تحصیلات عالیه دانشجویان تنها به دلیل نوع افکار و عقاید آنها است.
طبق گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بین سال های (۸۴– ۸۹) ۱۷۸ دانشجو در شهرهای مختلف ایران به دلیل سابقه فعالیت های صنفی، اجتماعی و سیاسی و حتی مطبوعاتی و یا به دلیل دیده گاهای مذهبی مانند اقلیت بهایی از تحصیل محروم شدند.
در حالی بیش از ۱۰۰ دانشجو طی هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد از تحصیل محروم شدند که به صدها دانشجویی که فاقد شرایط تحصیلی لازم بودند، در آن سالها بورسیه های غیر قانونی تعلق گرفت. مسولان وزارت علوم در ماه های اول دولت روحانی برای اولین بار اعلام کردند در دولت محمود احمدی نژاد به بیش از سه هزار نفر که فاقد شرایط لازم بوده اند بورسیه های برای ادامه تصحیل در خارج از کشور اعطا شده است.
مجتبی صدیقی، رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در روز ۴ خرداد ماه ۱۳۹۳ برای اولین بار اعلام کرد، بیش از ۱۴۰ نفر از افرادی که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی از بورس ها استفاده کردند معدلی کمتر از سطح لازم داشتند. او حتی گفت بخشی از این افراد «آقا زاده ها و منسوبان» هستند.
«چندسال دیگر آقازادهها در دانشگاههای کشور تدریس میکنند»
یکی از دانشجویان ستاره دار دیگری که نخواست نامش فاش شود و هم اکنون در خارج از ایران به تحصیل مشغول است به کمپین گفت: «جالب است که در دوره ای که عده زیادی از دانشجویان نخبه از تحصیل به بهانه های مختلف محروم شدند عده دیگری از آقا زاده ها که شامل شرایط بورسیه هم نمی شدند بورسیه گرفتند. اینها قرار است چند سال دیگر و یا حتی همین الان در دانشگاه های ایران تدریس کنند. اگر جلوی این حرکت گرفته نشود چند سال دیگر پایه تحصیلی در دانشگاه های ایران واقعا زیر سوال می رود و مشخص نیست چه دانشجویانی زیر دست این استادان بیرون خواهند آمد.»
این دانشجو در خصوص دلیل اینکه به دانشجوی ستاره دار تبدیل شد به کمپین گفت: «من جز اولین دانشجویان ستاره دار هستم. در مهرماه ۱۳۸۴ یعنی چند ماه بعد از شروع ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در مقطع فوق لیسانس ستاره دار شدم. مسولان دانشگاه از ثبت نام من در دوره فوق لیسانس خودداری کردند اما بعدتر گفتند اگر تعهد بدهم که دیگر حرکت سیاسی نخواهم داشت، می توانم تحصیلم را ادامه بدهم. من هم تعهد دادم اما نتوانستم چندان به این به تعهد پایبند باشم و در روزهای آخر دوره کارشناسی ارشد در چند تحصنی که در دانشگاه برگزار شد شرکت کردم.»
او در ادامه گفت: « بعد از آن در سال ۹۱ امتحان دکتری دادم که به گفته واحد آموزش من نمره خوبی گرفته بودم اما کارنامه ام هرگز به من داده نشدد. وقتی علتش را پرسیدم. گفتند پرونده ات نقض دارد و باید به سازمان سنجش مراجعه کنم. آنجا به من گفتند وزارت اطلاعات در مورد تو استعلام منفی داده و دیگر قادر به ادامه تحصیل نیستی.»
این دانشجو با اشاره به لیست محرومان از تحصیل گفت: «در وزارت علوم فردی به من لیستی با اسامی حدود ۲۰ نفر را نشان داد و گفت اسم تو داخل این لیست است همگی شما محروم از تحصیل هستید. آنها همگی درخواست کنندگان دوره دکتری برای سال ۹۱ دانشگاه سراسری بودند که هیچکدام به تشخیص وزارت اطلاعات و وزارت علوم اجازه تحصیل نگرفتند. یک لیست دیگر هم بود که حدود ۱۰۰ نفر اسم داشت. آنها شامل دانشجویانی بودند که توصیه می شد در شهر یا دانشگاه دیگری درس بخوانند.»
این دانشجو در همان سال ۱۳۹۱ از کشور برای ادامه تحصیل خارج شد.
وجود دانشجویان ستاره دار اولین بار در تابستان سال ۸۵ همزمان با اولین سالگرد ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با اعتراض دانشجویان علنی شد. محمود احمدی نژاد خود برای اولین بار در مناظره های انتخاباتیش در اردبیهشت ماه ۱۳۸۸ وجود دانشجویان ستاره دار و منع از تحصیل را تایید کرد با این حال آن را حاصل دولت سید محمد خاتمی دانست. در حالیکه طبق گفته اولین دانشجویانی که لقب ستاره دار گرفتند این اتفاق از مهرماه ۱۳۸۴ یعنی چند ماه پس از آغاز دولت احمدی نژاد افتاد.
پس از هشت سال، جعفر توقیفی، اولین سرپرست وزارت علوم دولت روحانی در ۹ شهریور ماه ۱۳۹۲ اعلام کرد دانشجویان ستاره دار می توانند برای بازگشت به دانشگاه دوباره درخواست بدهند. در طی دو سال گذشته برخی از این دانشجویان برای آینده بهتر از کشور خارج شدند، برخی دیگر نیز پس از صحبت های جنجالی توقیفی برای ورود مجدد به دانشگاه اقدام کردند که با درخواست عده ای از آنها به خصوص کسانیکه خواستار بازگشت به دانشگاه آزاد بودند موافقت شد.
اما وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پنج روز بعد طی اطلاعیه ای اعلام کرد که با بررسی ۸۰۰ پرونده، این دانشجویان می توانند به تحصیلات خود همچنان ادامه دهند اما باید هزینه تحصیل را پرداخت کنند و هزینه های پرداختی را هم به دولت برگردانند.
اعتراض به بازنشستگی استادان دانشگاه ها، تاکید بر حق تحصیل برای همه و آخرین گزارش وضعیت دانشجویان ستاره دار از جمله نکاتی بود که در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته کانون مدافعان حقوق بشر عنوان شد. کانون مدافعان حقوق بشر دیروز میزبان دانشجویان ستاره دار دانشگاه ها در سال های مختلف بود؛ دانشجویانی که به دلیل نداشتن صلاحیت عمومی و بدون درنظرگرفتن شرایط علمی از ثبت نام در دانشگاه ها محروم شده اند. این دانشجویان معتقدند فعالیت های آنها در انجمن و تشکل های دانشجویی منجر به ممانعت از تحصیلشان شده است. دیروز در سالن کوچک کانون مدافعان حقوق بشر تعدادی از این دانشجویان مسائل و مشکلات خود برای بازگشت به دانشگاه را حکایت کردند. اما جلسه فقط محدود به سخنان این دانشجویان نشد و شیرین عبادی دبیر کانون مدافعان حقوق بشر هم درباره آخرین تحولات دانشگاه ها سخن گفت. برنده جایزه صلح نوبل سخنان خود را با اشاره به اصل 30 قانون اساسی آغاز کرد؛ اصلی که مطابق با آن دولت موظف است شرایط تحصیل را برای همه افراد به طور رایگان فراهم کند. در مورد دانشگاه ها نیز طبق این اصل دولت موظف است برای خودکفایی کشور به توسعه آموزش عالی بپردازد. با گفتن مواد این اصل، عبادی روبه جمع پرسید پس چرا با وجود این قانون طبق آخرین آمار یونیسف بین 150 دانشگاه معتبر جهان حتی یک دانشگاه ایرانی دیده نشده است و چرا به طور مرتب رتبه دانشگاه های ما در جهان در حال افت است. او این موضوع را به بحث بازنشستگی و اخراج استادان دانشگاه ها مرتبط دانست: «ما نه تنها قدرت جذب استادان درجه یک را در این سال ها نداشته ایم که به تدریح به سویی رفته ایم که استادان خوب را هم از دست می دهیم.» او شروع این روند را از اخراج محسن کدیور از دانشگاه تربیت مدرس دانست که بعدها با اخراج حجاریان، آغاجری، مسعود غفاری و حاتم قادری ادامه یافت. بازنشستگی حسین بشیریه پدر جامعه شناسی سیاسی ایران، هادی سمتی و میرجلال الدین کزازی از دیگر مواردی بود که شیرین عبادی به آن اشاره کرد. او گفت: «اکنون شیوه ای دیگر را برای اخراج استادان از دانشگاه ها یافته اند و آن بازنشستگی اجباری آنان است. حسن درودیان استاد حقوق مدنی و احمد ساعی استاد مسائل جهان سوم به این ترتیب بازنشسته شده اند. اما مگر علم هم بازنشستگی دارد آیا می توان از یک روحانی عالیقدر و دانش اش چشم پوشی کرد.» این استادان هم مثل همین روحانیون هستند که دانشگاه بدون آنها تهی از سرمایه های معنوی خواهد بود. ابوالقاسم گرجی یکی دیگر از استادان بازنشسته دانشگاه تهران که حقوق اسلامی را تدریس می کند از استادان شیرین عبادی بوده است که او از بازنشستگی این استاد نیز اظهار تعجب کرد. او ادامه داد: «ناصر کاتوزیان استادی که همه ما شاگردان او بوده و به شاگردی او افتخار می کنیم سال ها می توانست استاد حقوق باشد اما اوبه همراه محمود عرفانی و ایرج گلدوزیان از تدریس محروم می شود. من با میدان دادن به جوانان مخالف نیستم ولی این کار فقط محروم کردن دانشجویان از استادان برجسته است و منطبق با اصل 30 قانون اساسی که دولت را موظف به گسترش آموزش عالی تا حد خودکفایی علمی کشور می کند، نیست. معمدی زمانی دانشجوی ستاره دار سال 85 نیز به عنوان نماینده دانشجویان ستاره دار گزارشی از تلاش هایشان برای بازگشت به دانشگاه داد: «داستان از آنجا شروع شد که نامه ای از هسته گزینش مرکزی استاد و دانشجوی سازمان سنجش به ریاست آقای نوربخش به دست تعدادی از دانشجویان رسید. طبق این نامه و به دلیل نداشتن صلاحیت عمومی و همچنین مطابق با بند سوم مصوبات سال 67 انقلاب فرهنگی از تحصیل محروم شدند. بعد از دریافت این احکام ما به همه مراجع قانونی برای حل مشکلمان مراجعه کردیم. کمیسیون اصل 90، کمیسیون آموزش و تحقیقات و کمیسیون فرهنگی مجلس از جمله مراکزی بودند که ما به آنها مراجعه کردیم. مراجعه و پیگیری های دانشجویان به آنجا رسید که کمیسیون اصل 90 پس از یک سال پیگیری موضوع به این دانشجویان اعلام کرد طبق نامه ای که از وزارت علوم و اطلاعات دریافت کرده اند این حق را به این وزارتخانه می دهند که دانشجویان را مردود اعلام کنند. در این مرحله دانشجویان از پیگیری های شان دست برداشتند و به دیوان عدالت اداری شکایت کردند. او با لحن غمگینی می گوید: «ما اینجاییم تا شما گزارش فعالیت های مان را برای ادامه تحصیل به گوش همه برسانید وگرنه دیگر امیدی به بازگشت نداریم.» اسماعیل زاده حقوقدان در اینجا تاکید کرد: «قرآن کریم با واژه «اقرا» شروع می شود و مبنای اساسی مذهب ما دانش است. همچنین طبق اصل سه و 30 و 20 قانون اساسی حق تحصیل از حقوق اساسی ملت است. طبق ماده 13 اعلامیه حقوق بشر هم قطع نظر از مذهب، ملیت و نژاد که ایران نیز به آن پیوسته بر حق تحصیل افراد تاکید شده است.» دانشجویان حاضر در جلسه احکام منع موقت از تحصیل را نیز از جمله مصادیق محرومیت از تحصیل می دانند. در تعدادی از دانشگاه های کشور حکم یک تا چهار ترم محرومیت از تحصیل برای دانشجویان صادر شده است.صادق شجاعی دانشجوی تعلیقی دانشگاه علامه در این باره سخن گفت: «من سه ترم به صورت پشت سر هم از تحصیل محروم شده ام. دلیل این تعلیق ها بهانه های بسیار ساده ای است مثلاً 30 نفر از دانشجویان دانشگاه ما به دلیل عضویت در انجمن اسلامی حکم تعلیق دریافت کرده اند. من در حالی که ترم اول تعلیق ام را می گذراندم و حتی حق ورود به دانشگاه را نداشتم به دو ترم تعلیق دیگر هم محکوم شدم.»او شیوه رسیدگی به تخلفات دانشجویان را در کمیته های انضباطی ناعادلانه دانست: «اگر به احکام کمیته انضباطی اعتراض کنیم با جمله اینکه تغییری در رفتار شما دیده نشده حکم را تایید می کنند. در این کمیته ها تجدید نظر را به معنای معذرت خواهی و نه اعتراض تلقی می کنند.»به گفته او صدور 100 ترم حکم تعلیق از تحصیل برای دانشجویان در دانشگاه علامه روحیه بسیار افسرده ای را برای دانشجویان این دانشگاه و جو علمی آن به وجود آورده است. به عقیده او کمیته های انضباطی با این سبک کارکرد بیشتر به وسیله سرکوب در دانشگاه ها و نه نظم دهی به آن مبدل شده اند.او نسبت به برخورد کمیته های انضباطی در دانشگاه تربیت معلم هم هشدار می دهد؛ دانشگاهی که در خردادماه شاهد اعتراض گسترده دانشجویی و در نهایت تغییرات وسیع مدیریتی در آن بود. بسیاری از دانشجویان کشور این حرکت دانشجویان تربیت معلم را موفقیتی برای دانشجویان سراسر کشور می دانند. شجاعی گفت: «اکنون در دانشگاه تربیت معلم و در فصل تابستان 60 نفر به کمیته انضباطی احضار شده اند و هشت نفر نیز بدون حضور در این کمیته ها به صورت غیابی به دو ترم تعلیق بدون احتساب سنوات محکوم شده اند.» فرشید مقدم دانشجوی ستاره دار سال 86 نیز ماهیت دفاع از حق تحصیل را یک حرکت دموکراسی خواهانه دانست: «با اینکه خیلی از بچه ها محروم از تحصیل از پیگیری ها ناامید شده اند اما من همچنان تاکید می کنم که خواسته ما پاسخگو کردن دولت در این باره است. تاکنون بسیاری از مسوولان کشور حتی گزینش و واقعیت وجود ما را انکار می کنند. بارها شنیده ام که آقای نوربخش رئیس کمیته مرکزی گزینش وجود دانشجویان ستاره دار را انکار می کند. بخشی از ماموریت ما افشای این گفته هاست بسیاری از دوستان من در دانشگاه هم نمی دانستند که ما به خاطر گزینش محروم شده ایم.» متین مشکینی دانشجوی اخراجی دوره دکترای دانشگاه امیرکبیر هم که به خاطر لغو بورسیه اش از دانشگاه اخراج شده از این روند گفت: «در مرحله تز دکترا از دانشگاه اخراج شدم به من گفتند بورسیه ات لغو شده اما با پیگیری مکرر از دانشگاه چمران اهواز که متولی بورسیه ام بود مشخص شد که نهادهای خارج از دانشگاه گفته اند که نباید بورسیه باشم و همزمان با لغو بورسیه از ثبت نام من خودداری شد.» ناصر پویافر دانشجوی ستاره دار سال 87 هم گفت: «اساس دانشگاه بر علم و دانش است اما عجیب است که با این وجود صلاحیت عمومی افراد تا این حد مهم و صلاحیت علمی برای پذیرش در دانشگاه تا این حد بی اهمیت است. سازمان سنجش حتی حاضر نیست رتبه های علمی ما را اعلام کند و تنها به این بسنده می کند که شما صلاحیت عمومی ندارید.» محمد سیف زاده حقوقدان نیز پس از سخنان دانشجویان از جنبه های حقوقی این موضوع را بررسی کرد: «برابر با ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر همه حق تحصیل دارند و در مقاطع ابتدایی و پایه باید به صورت رایگان تحصیل کنند. آموزش فنی و حرفه ای باید در دسترس عموم باشد و آموزش عالی نیز براساس استحقاق افراد در دسترس عموم قرار بگیرد. او همچنین با استناد به ماده 9 قانون اساسی اعلامیه جهانی حقوق بشر را به خاطر ذات جهان شمول بودن نسبت به دیگر قوانین برتر می داند. او نیز همچون شیرین عبادی به اصل 30 قانون اساسی اشاره می کند؛ اصلی که مطابق با آن دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان و گسترش آموزش عالی را تا سرحد خودکفایی کشور گسترش دهد. به گفته این حقوقدان محرومیت از تحصیل نمی تواند به عنوان مجازات در دادگاه های صالحه هم مورد حکم قرار بگیرد چرا که این از حقوق مسلم همه افراد است. او همچنین درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «این شورا و هیچ نهاد دیگری جز مجلس شورای اسلامی که برخاسته از مردم است حق تقنین ندارد و اگر قانونگذاری کند غیرقانونی است همچنین طبق اصول مختلف قانون اساسی همواره اصل بر برائت متهم گذاشته شده در حالی که اصلاً این اصول در احکام دیوان عدالت اداری درباره دانشجویان دیده نشده است.»
منبع