پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، شاید تصور کنید اگر زن بخواند او فاسد و منحرف است ولی این چنین نیست برای نمونه دختر آیت الله سید محمد کاظم عصار یکی از آنها بود. شوشا گوپی يا شمسی عصار، نويسنده و خواننده ايرانی انگليسی بود که به زبانهای فرانسه، فارسی و انگلیسی مسلط بود و در سال 87 در لندن درگذشت و در بهشت زهرا برای همیشه آرمید.
او در 16 سالگی برای تحصیل راهی دانشگاه سوربن فرانسه شد و در رشته ادبیات فرانسه فارغ التحصیل گشت. در سال 1961 با نیکولا گوپی، کارشناس آثار هنری ازدواج کرد و در 1976 از او جدا شد. وی از دهه 60 میلادی تا دم مرگش در لندن اقامت داشت.
او زنی ستودنی بود که نشريات انگليسی و فرانسوی يادش را گرامی داشتند اما نشريات ایران حتی نامی از او به ميان نياوردند، نه از آن جهت که او زن خواننده ای بود و خواندن زن گناهی است بزرگ، بلکه بخاطر آن که او دختر آيت اللهی مشهور که شيوه زندگیش با خیلی از معيارهای امروزی نمی خواند.
آيت الله عصار از آن معدود روحانيونی بشمار میرفت که نه تنها در علوم دينی و فلسفه استاد بود بلکه مردی روشنفکر، عاشق فرهنگ و ادبيات پارسی و عرفان ايرانی بود. ضمناً به مسايل جهانی علاقمند بود و تمدن غرب را تحسين می کرد. آيت الله عصار شخصاً تصميم گرفت که دخترش را به اروپا برای تحصيل بفرستد و او نيز، وقتی با نام شوشا نويسنده و خواننده ای جهانی شد، همچنان پدر را الگويی از عشق و محبت ديد و ستايش کرد.
شوشا در کنار ادبیات، علاقه زیادی به موسیقی محلی ایران داشت، از همان زمان به آهنگسازی و ترانهسرایی به زبان های فارسی و فرانسوی پرداخت و در مدتی کوتاه خواننده حرفه ای شد. او به عنوان خواننده ترانه های محلی گیلکی، لری و سایر گویشهای ایرانی، ترانه های بسیاری خواند و منتشر کرد که در ایران و جهان شناخته شده است. مهمترین ترانههایش: دم گل، روز جمعه، عزیز بشین کنارم، گل گندم، دخترشیرازی، بویراحمدی و لیلی بوانه است. وی از سال 1971 تاکنون 10 آلبوم موسیقی محلی وارد بازار نموده است.
کتاب دختری در پاریس به قلم او به زبان فرانسه با ترجمه هرمز عبداللهی که توسط نشر فرزان در سال 1385 به چاپ رسید که خاطرات دوران کودکیَش در پاریس است. همچنین وی موسیقی متن فیلم مستند مردمان باد (1976) در مورد کوچ ایل بختیاری را ساخته است.
به گفته کسانی که شوشا را از نزديک میشناختند، او دوست داشتنی و مهربان و با تندروی های مذهبی و خشونت در دين سخت مخالف بود. شوشا 2 سال قبل از مرگش برای ساختن برنامهای برای راديو BBC سفری به ايران داشت. در اين سفر او به دانشگاه تهران رفت و از محل کار سابق پدرش ديدن کرد.
برنامه ای که او تهيه کرد درباره آن دسته فيلسوفانی بود که تفکر انديشمندان يونانی را به غرب بردند، اما حتی اين سفر و اين برنامه نيز چيزی از بار گناهان او، بعنوان دختر يک آيت الله امروزی که به خوانندگی روی کرده، کم نکرد و در نتيجه مرگش با سکوت زادگاهش روبرو شد و انعکاسی نيافت. مهم نيست، هيچ چيز به آسانی در تاريخ گم نمیشود. شوشا نيز از چهره های بيادماندنی تاريخ معاصر ايرانست. يادش هميشه به شادی صدايش باد.