این روزها در ایران تنها خبری که دهان به دهان می چرخد و دست به دست می شود بالا رفتن نرخ تمام اجناس است که سالانه و ماهانه و هفتگی که نه بلکه روزانه و گاهی ساعتی تغییر میکند.
عجیب است که مردم زیر بار گرانی کمر خم کرده اند و باز هم دم نمی زنند.
آخر سکوت تا کجا؟
با ناله کردن چیزی عوض نخواهد شد.
با نشستن و دست روی دست گذاشتن و سر خم کردن مقابل گرانی و قیمتهای نجومی نه تنها چیزی بهتر نمی شود بلکه روز به روز بدتر خواهند شد.
تورم و گرانی در ایران مانند زخمی کهنه است که دیگر از درمانش ناامید شده اند و هر روز این زخم چرکین بیشتر دهان باز میکند و عفونت به کل پیکر کشور میزند و از پا درش می آورد.
وقتی مردم تلاشی برای درمان این زخم نمی کنند وقتی فقط منتظر معجزه اند حالشان روز به روز بدتر خواهد شد.
گاهی برای نجات کسی دکتر مجبور می شود دست یا پای شخص یا یکی از اعضایش را قطع کند تا بیماری ریشه ندواند به کل بدن تا فرد زنده بماند صبر نمی کند که بیماری آرام آرام جان شخص را بگیرد و تمام.
اوضاع امروز کشور دقیقا مثه شخصی است که غده ای سرطانی در جایی از بدنش در حال رشد و پیش روی است اگر امروز غده را در نیاورند اگر عضو بیمار را قطع نکنند کل کشور نابود می شود و دیگر معجزه هم نمی تواند کمکی برای زنده شدنش بکند.
عادت نکنید به زجر کشیدن و درد تحمل کردن .
کاری نکنیم که یک روز پشیمان شویم از آنچه باید می کردیم و نکردیم.
دلمان به حال نسل آینده بسوزد که نه امروزی دارد و نه فردایی خواهد داشت.
چرا یک جنس داخلی باید روزانه قیتش بالا برود در حالی که حقوق ها درصدی افزایش پیدا نمی کند و ما سکوت کنیم .
چرا وقتی جنس و کالایی گران می شود به جای نخریدن هجوم می بریم برای خریدن و به این سوداگری کثیف کمک می کنیم؟؟؟؟
چرا ؟ چرا؟ چرا؟
انقدر این چراها را بی جواب میگذاریم که یک روزی دیگر نه فرصتی برای پاسخ مانده باشد نه حتی پاسخی.
پسته ارزان یا گران ما را چه فرقی می کند
مال , مال دیگران , ما را چه فرقی می کند
ذهن مردم سوی این یارانه ها یا توی صف
برد با بازیگران , ما را چه فرقی می کند
عده ای بر سفره ای خالی چنان در انتظار
عده ای در رستوران , ما را چه فرقی می کند
صفرها از پول ملی حذف خواهد شد ولی
نرخ مسکن یک قران, ما را چه فرقی می کند
از سیاست من نمی فهمم به جز یک جمله را
جنگها با این و آن ما را چه فرقی می کند
باغ فین رفت آن یکی، با پای خود یا دیگری
این یکی باری گران، ما را چه فرقی می کند
رفته آن یک دور دنیا از برای گفتگو
این یکی تا دهلران, ما را چه فرقی می کند
چون که تاجر می رود دایم سفر تا خاک چین
گر که آرد زعفران، ما را چه فرقی می کند
گشته درهم کار خودرو, با سبب یا بی سبب
می خرند آن را گران ، ما را چه فرقی می کند
از بدهکاران بانکی شد گذر , در شوشتر
گر کًشند آن مسگران , ما را چه فرقی می کند
شعر گفتن با غلط بی وزن و یا بی قافیه
سخت باشد یا روان, ما را چه فرقی می کند
شاعر: علی اسلام نیا