محمد شبیری
۱- ونزئلا دچار بحران دوگانه ای شده است. از طرفی حکومت نا کار آمد و با سیاستهای نادرست به وضعیت نابسامان اقتصادی دچار گردیده است .
از جانب دیگر با خود رئیس جمهور خوانی «خوآن گوایدو » در مقابل حکومت مستقر نیکلاس مادورو، معضلات کشور را به این آسانی حل نخواهد کرد.
۲- همهٔ کشورهایی که با سرکوب وطردمخالف بر سیاست و قدرت مسلط شدهاند، تا کنون بایدفهمیده باشند که اپوزیسیون و مخالف را نمیتوان از بین برد و با امکانات سرکوب، عقاید و تفکر دیگراندیش و ناراضیان را نمیتوان از میان برداشت. بلکه با ترفندهای سیاسی و سرکوب ها و حصرها و زندانها فقط به آتش تهیهٔ هیجان پروری ناراضیان افزوده خواهد شد.
اما متأسفانه این نکتهٔ ساده تا روز واپسین باخت قدرت، از جانب قدرتمندان فهم و درک نمیشود!.
۳-البته ونزوئلا کشوری است که به اندازهٔ ایران بازیگری منطقهای و اندیشهٔ ایدئولوژی گستر به مفهومی که در مبانی انقلاب اسلامی ایران بوده است ندارد، همچنین در کشورهای دیگر مانند آنچه ایران در عراق و سوریه و لبنان و یمن نقش دارد، نقشی در همسایگان خود ندارد.
اگر تحریمهای آمریکایی بر کشوری مستولی شود چنان آسان از گردنهٔ آن نمیتوان گذشت؛ بگذریم که علاوه بر هزینههای سرسام آور برخی سیاستهای داخلی، متولی هزینههای برخی سیاستهای منطقهای هم گردیده و بر آن اضافه شده باشد!
این هشداریست بر کسانیکه با تحریم و شرایط غیر دمکراتیک و سرکوب، همراه با فشارهای مختلف بین المللی همزمان مواجه هستند واما هیچگونه تغییری در روند سیاست و قدرت روا نمی دارند.
۴- روشن است که ونزئلا کشوریست که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. این موضوع با تحریمهای آمریکا شدت یافته و رو به تزاید گذاشته است، همین کافیست تا به اعتراضات و نا رضایتی مردم منجر شده باشد. «کمبودها در ونزوئلا:
در پی اجرای کنترل قیمتها و دیگر خط مشیها در دولت هوگو چاوز شایع بودهاند، در دولت نیکلاس مادورو به دلیل خط مشی دولت ونزوئلا در خصوص ندادن دلار به واردکنندگان به وسیلهٔ کنترل قیمتها کمبودهای شدیدتری رخ داد. کمبودها در خصوص محصولات تنظیم شده نظیر شیر، انواع گوناگون گوشت، مرغ، قهوه، برنج، روغن، آرد از قبل پخته، کره و نیز نیازمندیهای اولیه چون کاغذ توالت، محصولات نظافتی اولیه، دارو و حتی ایمپلنتهای سینه رخ میدهند. به دلیل این کمبودها ونزوئلاییها باید دنبال غذا بگردند، ساعتها در صف غذا بایستند و گاهی بدون داشتن برخی محصولات، سر کنند.»
۵- ونزوئلا در اثر تحریم به شرایطی رسیده است که مردم از کمبودها و مشکلات اقتصادی به ستوه آمده اند. « به ستوه آمدن مردم» همان چیزیست که آمریکا بدنبال آن بوده تا از طریق شیوهٔ نارضایتی مردم حکومت مستقر را براندازد، آمریکا مترصد آن بود که در بروز بحران نارضایتی، با ظهور اولین رهبر اپوزیسیونی که جوان و جویای نام نیز هست، بعنوان رئیس جمهور به رسمیت بشناسد!
۶- باید توجه کرد اول نارضایتی وجود دارد و بعد از آن است که رهبر نارضیان هیجان زده پیدا میشود. اغب موارد ممکن است در چنین شرایطی اینگونه اعتراضات به دلیل هرج و مرج و بی بنیاد بودن روشها و منویات برخی سوء استفاده کنان از اعتراض ، به راه نامعقول نیز رهسپار میشود.
۷- در ونزوئلا یک فرد ناشناخته خود را رئیس جمهور معرفی کرده است، این نشانگر آن است هنگامی که برای مردم شرایط سخت و طاقت فرسا ایجاد شود، به سوابق و صلاحیت «فردی»که رهبری مخالفت را می کند توجهی ندارند، در حقیقت شرایط به نحوی پیش رفته است که فقط کافیست یک نفر ظهور کند چه نامدار و چه بی نام و نشان ، مهم این است که بتواند سوار شرایط گردد. مردم درفقدان راهکار قانونی و در شرایط سرکوب از هرجریانی علیه شرایط موجود استفاده میکنند و فقط بدنبال ابراز نارضایتی فرو خورده هستند، حتی اگر آن فرد یا جریان نا صالح باشد!.
۸- مهاجرتهای زیاد از کشور به خارج از ونزوئلا خود از هشدارهای مهم برای حکومت مستقر است که آن را جدی نگرفته و تصور این را دارند که لابد ناراضیان میروند و الباقی راضی به هر چیزی هستند؛ و همین خطای مهمیست که حاکمیتها دچار میگردند.
در ونزوئلا نیز جریان مهاجرت بسیار زیاد بوده است. برخی گزارشها ۳ و برخی ۶ میایون مهاجر از کشور ۲۸ میلیونی گزارش کردهاند!
۷- حد اقل درس موضوع وقایع کشور ونزوئلا این است که حاکمیت دوگانه در آنجا مدتی مشکلات مردم را نه تنها حل نخواهد کرد بلکه کشور در هرج و مرج به تباهی خواهد رفت و این جریان زمانبر نیز خواهد بود تا یک طرف به سر منزل مقصود برسد.
تا تحقق مقصود یک جریان، کشور در بحران و آسفتگی و دوگانگی و دو دستگی و اختلافات داخلی بسر خواهد برد که در صورت پیروزی یک حریان ، آتش زیر خاکستر جریان مغلوب نیز همواره تهدیدی برای کشور خواهد بود، این نیز زخمی خواهد بود که مداوا نشده ، رو به عفونت نهاده اما پنهان ولی بسیار کشنده پیش خواهد رفت!
.