✍️ محمد شبیری
در این قسمت بررسی میکنیم که چگونه میشود که مردم بجای ارائهٔ نظر و رأی در صندوق آراء، به خیابان پناه
میبرند؟!
۱۱- حضور اعتراضی مردم در خیابان را کنترل کردن، بسیار سختتر از تحمل مخالف در مشارکت قدرت است. هر کشوری که مخالفان خود را نادیده بگیرد ، تا مدتی ممکن است اتفاقی نیفتد، اما اگر افتاد ، از مسیر عقلانی خارج و به مسیر «خیابان و هیجان» منتقل میشود، و کیست که نداند با هیجان مقابله کردن یعنی آتش هیجان را افزودن!
خوراک خیابان هیجان است و خوراک هیجان خیابان! تا فرصت است باید از احزاب و نقش مخالف عاقل و منتقد مسئول بهرهٔ لازم را برد و گرنه از خیابان چیزی برای حکومتگران، باقی نخواهد ماند، هنگامی که گفتگو و تبادل دمکراتیک قدرت ناممکن گردد، خیابان آخرین تیر ترکش مردم ناراضی میشود.
اگر خیابان را سرکوب کند عوارض آن در جایی دیگر ودر زمانی دیگر با شدت بیشتری عود خواهد کرد، و اگر سرکوب نشود و هیجان در خیابان توسط مردم پیروز شود، باز هم عوارض آن تا مدتها برکشور باقی خواهدماند. مثال روشناش ایبی و سوریه است کههیجان خیبان در یکی پیروز شد، و شد لیبی که هنوز عوارض آن را حمل میکندو دیگر لیبی لیبی نشد! و سوریه نیز هیجان خیبان کشیده شده یروز نشد و شد سوریهای که الان وجود دارد که با وجود نداشتن تفاوتی نمیکند.
نمته این است مه مخالفان را باید در مسیر درست عقلانی و خردمندانه و روشمند هدایت کرد که سازوکار آن احزاب و نهادهای مدنی جدیست که اگراینها نارسا پ یا سرکوب شده باشند میشود سوریه ولیبی و یا اخیرا ونزوئلا!
۱۲- جمع کردن مردم از خیابانهای و نزوئلا به این زودیها امکان پذیر نخواهدبود، چون هم مخالفان در خیابان خواهند بود و هم حاکمیت در قدرت است.
این شرایط برای افول و عقب ماندگی و آشفتگی و بی سر و سامانی یک کشور کافیست و بسیار خطرناک خواهد بود.
۱۳- نادیده گرفتن مخالفان، منجر به دیده شدن مخالفان در خیابان خواهد شد.
پوپولیسم هوگو چاوز و مادرو نه تنها منجر به نتیجه و سامان اقتصاد کشور نشد بلکه منتهی به منتفی شدن اصل استقرار مشروع قدرت حاکم گردید و قدرت مخالفان را در خیابان به ظهور رساند.
۱۴- در ایران نیز زمانی که انتخابات ریاست حمهوری ۹۲ (با انتخاب حسن روحانی) فرا رسید مردم ایران با انتخاب درست پوپولیسم شرور را به انتها رسانده و از ونزوئلایی شدن کشور جلوگیری کردند.
حال نوبت حاکمیت است که با خرد و شعور سیاسی متعارف، و با بهرهگیری از نتایج نادیده گرفتن و سرکوب مخالفان در لیبی و سوریه و ونزوئلا و درک وضعیت تحریم کشور و نارضایتیهایی که وجود دارد، قبل از اینکه اثرات تحریمها به اعتراضات خیابانی منجر شود و کشور به شرایط بحران دچار شود، با مخالفان از مسیر قانون و دمکراسی مواجه شود و احزاب منتقد و منتقدین حاکمیت را یک فرصت تلقی کرده و با گفتگو و رفع انسدادهای سیاسی مخالفان و منتقدان و احزاب بعنوان یار کشور بدانند. وگرنه گاهی خیلی زود دیر میشود!
۱۵- نکته جالب در بحران ونزوئلا این است که مردم به صندوقهای رأی اعتماد نداشته و بعد از مناقشهٔ مردم در سلامت انتخابات بود که خیابان را برای ابراز نظر انتخاب کردهاند! این پیام برای همهٔ نظامهایی که شبیه ونزوئلا با انتخابات مواجه میشوند، هشدار دهنده است.
اگر نظر مردم را از طریق صندوق رأی نپذیرید و یا ترفندهایی برای شرکت نکردن مردم در انتخابات بوجود آورند تا میزان خاصی از مردم «فقط» در انتخابات شرکت کنند و در آراء مردم دستکاری شود، اینچنین میشود که تنها گزینهٔ مردم «حضور در خیابان» خواهد بود! اینکار البته از جانب حکومت به مردم تحمیل و القاء شده است (اگر چه ناخواسته).
این یک اصل است :
اگر ملتی «رأی»اش را در صندوق نبیند، «اراده»اش را به خیابان میآورد -دیر یا زود-.
فاعتبروا یا اولی الابصار.