✍️ اسفندیار عبداللهی
آبه شینزو روز جمعه ۸ شهریور از مقام نخست وزیری یکی از مهمترین، مدرترین و ثروتمندترین کشورهای عالم استعفا داد.
آبه از دسامبر ۲۰۱۲ نخستوزیر ژاپن است و رهبر حزب لیبرال دموکرات است. او در بین نخست وزیران پس از جنگ جهانی دوم ژاپن سومین دوره طولانی تصدی این پست را دارا بود. شینزو آبه پس از حدود چهل سال اولین نخستوزیر ژاپن بود که سال ۱۳۹۸ به ایران سفر کرد.
استعفاهای شرقی همیشه درس آموز بودهاند. پیشتر بارها خبرهایی مبنی بر اینکه مقاماتی از کره جنوبی، ژاپن، فیلیپین، تایلند یا تایوان به دلایلی چون بروز مشکل در سازمان و اداره تحت مدیریتشان یا اتهامات اقتصادی که متوجه آنها شده بود استعفا داده بودند و درس همیشگی ما از این جنس استعفاها عدم وابستگی و دلبستگی این مدیران شرقی به پست و مقام و دل کندن آسان مسئولان کشورهای دموکراتیک شرقی از مقام و منصب بود.
موضوعی که اینبار در سطحی بالاتر و بهانهای قابل تعاملتر از سوی نخست وزیر ژاپن اتفاق افتاد. آبه در حالی استعفا داد که اتهامی متوجهاش نبود و دولت تحت مدیریتش در اوج، و جایگاه و احترام کشورش از هر حیث در عالم به مراتب بالاتر از گذشته بود.
او با ظاهری آراسته از طریق لز دوربینها به مردمش گفت؛ به دلیل بیماری و ترس از اینکه کسالتم بر تصمیماتم تاثیر منفی بگذارد، استعفا میدهم.
کسی چه میداند و دور از ذهن هم نیست که “آبه شینزو” از بیشتر مقامات و مسئولان قدیمی ما سالمتر باشد. مسئولانی که تا حد جانکندن نه حاضر به استعفا هستند و نه بازنشسته میشوند و حتی بالاتر از این دردانههائی در کشور داریم که در سن ۸۰ سالگی تا ۳۰ مسئولیت رسمی و مهم دارند.
ولی بیفایده است و در این کشور، هیچ امری “درست نمیشود که نمیشود”. آقای آبه در سیستمی تربیت شده که کارکردن صادقانه و خالصانه را آموخته است، او امروز متوجه شد ممکن است کسالتش به کشورش آسیبی هرچند جزئی بزند و به راحتی آبخوردن بالاترین مقام اجرائی کشورش را بوسید و کنار کشید.
هنوز فراموش نکردهایم جناب حداد عادل زمانی میگفت، ایران باید ژاپن اسلامی شود، شعاری که مانند هزاران شعار در ۴۰ سال گذشته هرگز عملی نشد و چون ساختار و سیستم ناشناخته حکمرانی در کشور ما اجازه ژاپن اسلامی شدن و حتی سنگاپور شدن را هم به ما نمیدهد، میتوان از عالیجنابانی چون غلامعلی حدادعادل و علیاکبر ولایتی درخواست کرد، حداقل شما ” آبه شینزو اسلامی” شوید و این همه شغل شریف را به جوانان تحصیل کرده مملکت هبه کنید!
با اینکار هم خودتان مقداری استراحت میکنید، کمر از زیر بار خدمت شبانه روزی راست میکنید! و هم مردم ایران برایتان دعا میکنند. البته نگارنده پر میداند این بزرگواران “مزاح” جاری را به دل نمیگیرند و مناصب خود را برای خدمت بیشتر به خلق هرگز و تا لحظه -زبانم لال- مرگ رها نخواهند کرد.