✍️حسین ثنایی نژاد
همان سالهای اول انقلاب، هنوز سپاه پاسداران تازه تشکیل شده بود که روابط عمومی این نهاد انقلابی جوان نوارهای سلسله دروس “شناخت” آقای مصباح را در قفسه نوارهایش ردیف گذاشته بود تا پاسداران آنها را گوش فرا دهند و به شیوه او به جهان نگاه کنند.
آیت الله مصباح از همان روزها هم و غم خود را بر تغذیه فکری نیروهای انقلابی متمرکز کرده بود. در آن روزهایی که به یمن انقلاب هنوز سیمرغ آزادی در آسمان ایران پرواز می کرد، این آیت الله خیلی آرام و متین در میزگردهای تلویزیونی شرکت می جست و به همراه دکتر سروش در برابر احسان طبری از حزب کمونیست توده و فرخ نگهدار از سازمان مارکسیست چریک های فدایی خلق می نشست و با حوصله جهان بینی ماتریالیستی را نقد می کرد.
بعدها که کار از نقد گذشت و گلوله جای کلام را گرفت، آیت الله مصباح به کارهای اساسی تری پرداخت. او شاید از تجربه توزیع سلسله درس های شناختش در سپاه آموخت که باید به فکر مهندسی نیروی انسانی باشد. به همین دلیل در قم موسسه ای عریض و طویل به نام “مؤسسه آموزشی و پژوهش امام خمینی” ایجاد کرد تا کار مدرسه حقانی را که سالها قبل افرادی مثل آیت الله بهشتی ایجاد کرده بودند کامل کند۰ این موسسه نیز مانند مدرسه حقانی کار تربیت نیروهائی را بر عهده گرفت که عموما به عنوان کادرهای مدیریتی در سطوح مختلف حکومت گمارده می شدند.
آیت الله مصباح توانست نیروهای زیادی را وارد میدان سیاست ایران کند، آنقدر که نهایتا حزبی از آن سر برآورد به نام جبهه پایداری. جبهه ای که توانست با همان ارتباطاتی که از همان سابقه توزیع نوارهای آموزشی در روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب نوپا نشات می گرفت، محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری روانه کند.
رابطه احمدی نژاد با آیت الله مصباح آنقدر نزدیک بود که او را پدر معنوی این رئیس جمهور تازه به دوران رسیده می خواندند. شاید این لقب بخاطر گزارش های منظمی بود که این رئیس جنهور در دیدار های حضوری اش به طور مرتب به ایشان می داد.
آیت الله مصباح اگرچه اصرار داشت شخصیتی علمی و حوزوی دیده شود، ولی نتوانست از طعم شیرین قدرت کاملا خود را بی بهره نگه دارد و بنابراین یه عنوان نماینده مجلس خبرگان رهبری وارد گود قدرت شد. اگرچه در دوره آخر این مجلس نتوانست رای لازم را بیاورد.
او ارادت بسیار زیادی به رهبری اظهار می کرد تا جایی که گفته شد قصد بوسیدن پای ایشان را هم داشته است.
آیت الله مصباح در تمام سالهای پس از انقلاب اگر مستقیما سمت های اجرایی درجه یک را بر عهده نگرفت، اما شاگردانش پست های کلیدی بسیاری را در دست گرفتند و برای هشت سال تقریبا سکان اجرایی تمام کشور را در دست داشتند.
این آیت الله هم از پی دوست صمیمی و قدیمی اش، آیت الله یزدی، رفت در حالیکه بخش مهمی از تاریخ چهل و دو ساله جمهوری اسلامی ذیل نام او نوشته خواهد شد.