حامد تقوی-
این روزها فعالان سیاسی در داخل و خارج ایران در تحلیل آنکه چرا اعتراضات به نتیجه نمیرسد مطالب بسیاری منتشر میکنند. عده ای از آنها بر این باورند که اعتراضات باید یک رهبری مشخصی داشته باشد تا به وسیله او معترضین سازماندهی بشوند. در پاسخ به این تز باید گفت این نگاه بسیار ساده انگارانه است؛ چرا که جمهوری اسلامی در طی این سالها نشان داده است که هیچ گونه مماشاتی با چنین موضوعاتی ندارد و عملا هیچ فردی در داخل ایران چنین ادعایی نمیتواند بکند. زیرا که جانش به وسیله سیستم در تهدید بسیار جدی قرار میگیرد.
عدهای دیگر میگویند به جای یک رهبری باید احزاب و تشکلهای مختلفی در ایران به وجود آید تا به وسیله این تشکلات و احزاب مردم معترض به سامان دربیاییند. این گروه از تحلیل گران در مقایسه با گروه اولی ، درست است که بسیار درست تحلیل ارائه میکنند اما باید در کنار این موضوع شیوه و عملکرد آن را هم بگویند. همه ما میدانیم که تشکیل یک حزب یا تشکل در جمهوری اسلامی جرم تلقی میشود پس بحث بر سر چگونگی به وجود آمدن آن است.
به زعم من اپوزیسیون برای به نتیجه رسیدن باید دست به کارهای جدی و کارساز بزند، چرا که زمان زیادی باقی نمانده است و اکنون ایران در حیاتی ترین دوران برای یک تغییر بنادین است.