مطهره کاویانی
خب دوستان عزیز علیرغم میل باطنی اما ازتون دعوت میکنم به ادامه اتفاقات وحشتناکی که در طول این چهل سال بر ایران و ایرانی گذشته توجه فرمایید
❌گذرنامه ايرانی جزو بیاعتبارترين گذرنامههای جهان است و مرزهای اکثر کشورهای جهان به روی ايرانيان بسته است و تنها برخی از ايرانيان با سختی تمام میتوانند ويزای برخی از کشورها را بگيرند. در سال ١٣٥٧، ايرانيان برای سفر به کشورهای اروپايی ــ غير از کشورهای کمونيستی و سوئيس و اتريش ــ نيازی به اخذ ويزا نداشتند. اما بر اساس طبقهبندی شرکت هنلی و شرکا، در سال ۲۰۱۳، گذرنامه ايران در ميان گذرنامههای ۹۳ کشور جهان از نظر اعتبار در رتبه ۸۶ بوده است. پاکستان، سومالی، عراق، و افغانستان نيز در انتهای اين جدولاند.
❌صدها هزار ايرانی تا کنون به صورت غيرقانونی وارد کشورهای ديگر شده و تقاضای پناهندگی کردهاند. بسياری از آنان در وضعی تحقيرآميز قرار دارند. همچنين صدها ايرانی در راه رسيدن به کشورهای ديگر جان خود را از دست داده اند. هزاران ايرانی نيز هم اکنون به دليل عبور غيرقانونی از مرز در شرايطی رقتانگيز در زندانهای کشورهای ديگر به سر میبرند. تنها در اندونزی نزديک به پانصد ايرانی زندانیاند و زندانيان ايرانی در مالزی در جهنمی واقعی گرفتار شدهاند.
❌ فرار مغزها از ايران، مانند خونريزی پيوسته از بدن بيمار، کشور را ضعيف و ضعيفتر میکند. ايران در حال از دست دان بهترين سرمايههای انسانی خود است.
❌ايران در زمينه جهانگردی بالقوه بسيار توانمند است. آثار باستانی بینظيری در ايران وجود دارد و ايران میتواند در هر چهار فصل جهانگرد جذب کند؛ اما صنعت جهانگردی ايران، که میتوانست باعث جذب سالانه دهها ميليارد دلار و شناساندن ايران به جهان شود، تقريباً وجود خارجی ندارد.
❌ ميراث فرهنگی ايران در حال نابودی است و توجهی به حفظ اين ميراث گرانبها نمیشود. حتی برخی از متوليان ميراث فرهنگی نيز در پی غارت آناند. روزنامه همشهری در سال گذشته خبر داد که بيش از ٤٧ هزار سند از سازمان ميراث فرهنگی کشور به غارت رفته و برخی از آنها در خيابان منوچهری فروخته میشود. گذشته از اين، بسياری از آثار تمدن جيرفت و ديگر مکانهای باستانی دزديده شده است.
❌دشمنی مقامات جمهوری اسلامی با هويت و فرهنگ ايرانی شگفتآور است؛ بسياری از آنان به صراحت به هويت ملی ايران توهين میکنند؛ به دستور آنان، تنديسهای آرش کمانگير و آريوبرزن را از ميدانها برداشتند، نام کوروش را از خيابانهای ايران پاک کردند، و شعرهای فردوسی را از ديوارهای ميدان بزرگی در مشهد ابتدا پاک کردند و سپس بر روی آن آيههای قرآن نوشتند. معلوم نيست که اگر ارتشی خارجی ايران را اشغال میکرد به اين اندازه با هويت ايرانی میجنگيد.
❌امنيت و اخلاق از ايران رخت بربسته است. به گفته مقامات قضايی جمهوری اسلامی ايران، سالانه بيست درصد به شمار زندانيان ايران افزوده میشود و عده زندانيان به ۲۱۷ هزار نفر رسيده است. مسئولان جمهوری اسلامی گفتهاند که ۴۳ درصد از زندانيان مجرمان مواد مخدر و ۲۸ درصد آنان سارقاناند.
❌ ويرانی زيستبوم ايران فاجعهبار شده است و بخش مهمی از ميراث طبيعی چندميليون ساله سرزمينمان را خطر نابودی تهديد میکند. سرمايه آبی کشور، به ويژه بر اثر اداره نادرست آن، در حال نابودی است. سطح آب سدها به کمتر از سی درصد رسيده است.
۵۱۷ شهر کشور در معرض تنش آبی قرار دارند؛ و کمبود آب به مشکل بزرگ محيط زيست ايران تبديل شده است. مديريت غلط در بهرهبرداری از منابع آب زيرزمينی باعث فرونشست دشتهای ايران شده است، چنان که بيشترين فرونشست زمين در جهان در دشت تهران با ۳۶ سانتیمترنشست بوده است.
❌ درياچههای بختگان و جازموريان و هامون و … همگی در دوران حاکميت جمهوری اسلامی خشک شدهاند. درياچه اروميه نيز در حال مرگ است. رودخانههای پرآب کشور کمآبتر میشوند و بسياری از رودخانههای کمآب کشور خشک شده است. همچنين تالابهای بسياری يا خشک شدهاند يا در حال خشک شدناند. تا کنون بيش از چهل تالاب کاملاً خشک شده اند. «پيکرههای آبی طبيعی ايران خشکيدهاند. [از] درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، کافتر، گاوخونی و…
❌جنگلهای ايران نيز در حال نابودی است. فقط در چند سال گذشته بيش از بيست درصد از جنگلهای زاگرس از بين رفته است. جنگلها را برای منافع کوچک شخصی به سرعت از بين میبرند و فرسايش خاک ابعادی وحشتناک يافته است.
❌ بر اثر خشک شدن تالابها و درياچهها، طوفانهای حاوی ريزگردها بيش از بيست استان ايران را درمینوردند و زندگی را برای ايرانيان سخت و گاهی ناممکن میکنند. طوفانهای شن و افزايش غلظت ريزگردهای هوا در سيستان باعث همهگير شدن بيماریهای تنفسی شده است. بر اثر خشک شدن درياچهها، طوفانهای خاک و نمک ايران را تهديد میکند. تا کنون روستاهای زيادی زير خاک دفن شدهاند؛ و در آيندهای نزديک زندگیدر شهرهای بزرگ ايران نيز ناممکن میشود.
❌آلودگی هوا سالانه جان هزاران نفر را میگيرد و برخی از شهرهای ايران از آلودهترين شهرهای جهان شدهاند.
❌ ايراد اصلی به حکومت محمدرضاشاه، نبود آزادیهای سياسی بود. اگر در سال ١٣٥٥ تنها در حدود بيست کشور جهان «آزاد» به حساب میآمدند؛ امروزه، بر اساس آمار مؤسسه فريدم هاوس، ۱۴۸ کشور جهان آزاد يا نيمهآزاد محسوب میشوند و ايران در ميان اين ۱۴۸ کشور نيست.
❌ايران يکی از پنج زندان بزرگ روزنامهنگاران در جهان است و، از حيث آزادی مطبوعات، در رتبهُ ۱۹۱ جهان قرار دارد.
❌ ايران از نظر آزادی اينترنت در ميان شصت کشور در رتبه آخر است؛ و به همراه چين و کوبا بيشترين محدوديتها را بر اينترنت اعمال میکند. از نظر سرعت دانلود از اينترنت نيز، رتبه جهانی ايران ١٧٠ است.
❌ايران، به نسبت جمعيت، بيشترين اعدامی را در جهاندارد و، از نظر تعداد، بعد از چين دومین کشور از نظر تعداد اعدامی محسوب میشود.
❌انتخابات ايران، حتی در مقايسه با انتخابات کشورهای اسلامیای مانند مراکش، تونس، ليبی، اردن، لبنان، عراق، ترکيه، پاکستان، و افغانستان، غيردموکراتيک تر است. در همه کشورهای مذکور، انتخاباتهايی آزاد يا نيمهآزاد برگزار میشود و همه طيفهای سياسی، از چپ تا راست و از سکولار تا مذهبی، میتوانند در آنها شرکت کنند. سخن گفتن از امکان شرکت نيروهای سکولار در انتخابات ايران بيشتر به طنز میماند.
❌سياست خارجی ايران از ابتدا فاجعهبار بوده است. جمهوری اسلامی خود را نه حامی منافع ملی ايران، که پشتيبان «نهضت جهانی اسلام» میداند و منافع ملی ايران را به پای توهمات ايدئولوژيک قربانی میکند. سياست آمريکاستيزی و اسرائيلستيزی و فلسطينمحوری، با عنوان «مبارزه با نظام سلطه»، کشور ايران را از جايگاه شايستهاش در جهان ملتها ساقط کرده و ايران را در جهان منزوی ساخته است.
❌ خليج فارس، که پيش از جمهوری اسلامی کاملاً زير نظارت ارتش ايران بود، به علت سياستهای ماجراجويانه و ضدملی جمهوری اسلامی اکنون دوباره به اشغال ارتشهای آمريکا و انگليس درآمده است.
❌ ايدئولوژی جمهوری اسلامی با اکثر هنرها در تضاد است و نگاهی خوش به آنها ندارد ــ از مجسمهسازی و نقاشی گرفته تا رقص و موسيقی؛ و انقلاب اسلامی با آتش زدن سينماها به عنوان مظاهر فساد همزمان بود. از سال ١٣٤٢ تا ١٣٥٧، تعداد سينماهای کشور دهها برابر شده و به پانصد تا ششصد سالن رسيده بود؛ در دوره جمهوری اسلامی، تعداد آنها نه تنها افزايش نيافت، که کاهشی چشمگير يافت و به ٢٦٠ تا ٣١٥ سالن فعال رسيده است.
❌در جمهوری اسلامی، صنف روحانی بر کليت دولت ايران حاکم شده است. ساختار جمهوری اسلامی به گونهای است که همه امور در حول محور يک فقيه میچرخد.
❌شايد بتوان گفت که مصيبتبارترين اتفاق برآمده از انقلاب اسلامی افتادن دوباره امر قضا به دست روحانيان بود. در دوران رضاشاه، با ايجاد دادگستری جديد، امر قضا از دست آنان خارج شده بود. روحانيانی مانند آيتالله خادمی اولين محاکم شرع را، بدون توجه به قانون و پس از گذشت بيش از پنجاه سال، در دیماه ۱۳۵۷، يعنی حتی پيش از پيروزی انقلاب، تشکيل دادند. اولين حاکم شرع جمهوری اسلامی نيز آيتالله خلخالی بود؛ و بدين ترتيب، روحانيانی مانند او اداره دستگاه قضا را در دست گرفتند.
❌جمهوری اسلامی با الغای قانون حمايت از خانواده و تصويب قوانين ضدزن و ضدکودک بيشترين ستم را بر زن و کودک و خانوادهُ ايرانی تحميل کرده و باعث تباهی جامعه شده است. در قوانين جمهوری اسلامی، زن گويی نيمهانسان است.
❌اين وضع نابسامان اقتصادی، سياسی، اجتماعی، و فرهنگی در کنار پيشرفت کشورهای همسايه و نيز حملات و تبليغات پردامنه حکومت عليه ايرانيگری و هويت ايرانی کار را بدان جا رسانده است که نيروهای جدايیخواه در بعضی مناطق کشور پايگاههای اجتماعی گاه گسترش پيدا کردهاند؛ به طوری که در صورت خلأ قدرت خطر تجزيه ايران را تهديد میکند.
و دراخر اینکه متاسفانه عدم پذیرش مسئولیت! نداشتن ظرفیت جایگاه ومقام، داشتن توهمات توطئه، پرداختن به کلیات و عدم رعایت قانونی که خود حکومت آن را تصویب کرده است درکنار باقی مشکلات باعث شده تااز این گربه هفت هزار ساله موشی باقی بماند که همچنان زیر دست مسئولین مورد آزمون و خطا قرار گیرد و خدا میداند به دست چه کسی و بر اثر کدام خطا جان به جان آفرین تسلیم نماید.