✍️ حبیب رمضانخانی
آقای قالیباف در حرم امام اظهار داشتند؛ «بیعت می کنیم تا کاری نکنیم که شرمنده مردم شویم» آقای قالیباف! بعد از اینهمه فرصت و خطا، تازه کاری نکنیم تا شرمنده مردم باشیم! آیا به راستی معنای شرمندگی را می دانید؟ آیا از وضعیت معیشت مردم و گرانی اجناس اطلاع دارید؟ آیا از وضعیت محیط زیست و بحران های عظیم آن، از سونامی بحران های اجتماعی شناختی دارید؟ آیا مجلس و دولتمردان در جریان هستند که در این دهه ها این همه قابلیت و فرصت را از دست داده و از تمام رقبا و هم ترازان سابق ده ها سال عقب افتاده ایم؟
آقای قالیباف! باید چه اتفاقی بیفتد تا متوجه نارضایتی مردم شده، مسئولین شرمنده شده و فکر و چاره ای جویند؟ آیا شما هنوز معنای غیبت ۶۰درصد مردم در انتخابات اسفند ۹۸ را درنیافته اید؟ معنای میل به مهاجرت اکثریت مردم، فرار و خروج نخبگان و سرمایه ها از کشور را حساس نشده اید؟ بالا رفتن آمار جرم و جنایت، پرونده های انبوه قضایی، اعتیاد، بیکاری…. در شما حسی از شرمندگی به عنوان متولیان کشور ایجاد نکرده؟
آقای قالیباف! هم اکنون نیز برای احساس شرمندگی خیلی دیر شده و نارضایتی بسیار بالاست. اگر متوجه نمی شوید، از دوحالت خارج نیست، یا می دانید و اعتراف نمی کنید که در این صورت تکلیف مشخص هست و نتیجه، مردم برایتان مهم نیستند و دیگر حرفی نمی ماند. اما اگر نمی دانید، آنوقت باید پرسید در چه وادی و فضایی زندگی می کنید!
آقای قالیباف باور کنید فضای زیست و تعامل مردم آنچه در صداوسیما و خبر بیست و سی منعکس می شود و می بینید، نیست! حداقل گاهی به خود زحمت داده و مثل آقای رییس جمهور خنده مردم در خیابان را ملاک ارزیابی و حال خوب مردم قرار دهید! یا گاهی مثل سردار محسن رضایی در لباس مبدل سوار بر تاکسی شده و از اوضاع مردم مطلع شوید!
آقای قالیباف! عامل اصلی این وضعیت، سال ها نامحرم دانستن مردم است. به دلیل محدودیت هایی است که برای مردم ایجاد کرده و با خط کشیدن دور خود از نیاز و خواست مردم دور شدید. منافع گروهی و حزبی را بر منافع مردم ترجیح دادید و اندک طرفدار خود را، مردم واقعی فرض کردید.
آقای قالیباف! از دلایل اصلی سقوط و برافتادن رضاشاه و پسرش، در وضعیتی که فکر می کردند همه شرایط خوب و رضایت و ثبات برقرار است، دور شدن از مردم و فهم خواست آن ها بود. آن ها نیز چون شما با حذف احزاب مستقل و نهادهای مدنی، به سمت اقتدارگرایی پیش رفته و از متن جامعه دور شدند. احزاب آزاد و مستقلی که با شایسته سالاری می توانستند زمینه چرخش نخبگان شده و باعث نقد و تعدیل قدرت می شدند. می توانستند رابط مردم با حاکمیت شده، خواست مردم و مطالبات جامعه را به حاکمیت منتقل و با اقدام مسئولین بازخورد آن را منعکس می کردند. حال وقتی این احزاب و نهادهای مستقل محدود و حذف می شوند، بایستی انتظار این فاصله و متعاقب آن بی خبری از مردم را داشت.
اما حاکمیت به پشتوانه همان مردم برساخته خود این خلا را به خیال خود پر کرده و فضایی از کشوری خلق کرده که رضایت و اعتماد در آن موج می زند. در این فضاست که هنوز شرمندگی ایجاد نشده و نارضایتی از مسئولان درک نشده است. در انتها، آقای قالیباف! اگر آینده این مرزو بوم برایتان مهمتر از منافع گروهی هست، امروز بایستی شرمنده شوید و با فروریختن آن دیوار بر ساخته، مردم واقعی و درد آن ها را ببینید و به صلاح و خواست مردم اقدام کنید!