✍️احمد نقیبزاده
دوران ریاستجمهوری ترامپ همان گونه که بیحاشیه و دردسر سپری نشد، بدون حاشیه نیز تمام نمیشود. نمونه مشخص آن تصمیم یکباره و بدون منطق یک وزیر کلیدی در دولت وی است.
کمتر از یک هفته پس از اینکه شکست ترامپ از رقیب دموکرات خود یعنی جو بایدن قطعی شد، خبر برکناری وزیر دفاع ایالاتمتحده از سوی دونالد ترامپ و جایگزینی وی با چهرهای که به ضدیت با ایران مشهور است، برخی گمانهزنیها را نسبت به انگیزه ترامپ برای حمله نظامی در این مدت باقی مانده مطرح کرده است.
در کنار این گمانهزنیها مطرح میشود که ممکن است ترامپ در مدت زمان باقیمانده تا پایان دوره خود یعنی در بازه زمانی که هنوز در کاخسفید قدرت دارد، دست به اقدامی نظامی علیه ایران بزند.
این مساله ممکن است و بعید نیست؛ اما احتمال بسیار کمی میتوان برای آن قائل شد. بعید است چراکه این تصمیمات در آمریکا توسط شخص اتخاذ نمیشود و یک مجموعه باید دراینباره اتفاقنظر داشته باشند.
برخلاف تحریم که رییسجمهور آمریکا این اختیار را دارد شخصا با امضای فرمان اجرایی هر تحریمی را علیه هر کشوری وضع کند؛ اما درباره حمله نظامی چنین اختیاری وجود ندارد و تهاجم نظامی باید با اجازه سنا باشد و مجلس نمایندگان نیز باید تامینکننده بار مالی حمله باشد.
ترامپ در این دوماه باقی مانده از عمر دولت خود ممکن است با اختیارات فرمان اجرایی تحریمهایی را تقویت کند، اما موضوع حمله نظامی چندان راحت نیست؛ البته بعید هم نیست.
بعید نیست؛ چراکه درباره شخصیتی مثل دونالد ترامپ صحبت میکنیم که سیاست همیشگیاش تکروی و رفتارهای بیمنطق بوده است، چه رسد به حالا که شکست از رقیب دموکرات بعد از یک دوره ریاستجمهوری بر وی بسیار سنگین آمده و در حالتی نامتعادلتر از همیشه است.
علاوه بر این، ترامپ در شرایط فعلی اگر تصمیم به اتخاذ رفتاری نامتعادل بگیرد، باید در دو جبهه مقابله کند؛ یکی مقابله با ایران و طبیعتا درگیر شدن با کنگره و مخالفان این دست از سیاستها و رفتارهای ترامپ و دیگر مسائل داخلی که این روزها با آن دست به گریبان است.
نمونه روشن آن ادعای تقلبی است که از طرف ترامپ در روزهای اخیر مطرح شده است. در شرایط فعلی، نمیتوان به قطعیت یا ضدیت درباره اصل مساله تقلب صحبت کرد.
دونالد ترامپ از نخستین ساعات مشخص شدن تفاوت آراء خود با جو بایدن در توئیتهایی به طرح مسئله تقلب در انتخابات پرداخت. او ضمن انتقاد از طولانی شدن روند شمارش آراء مدعی شد که آراء او به بیش از ۷۰میلیون رای رسیده است و مدعی تقلب گسترده در سیستم رأیدهی شد و نوشت که نزدیک به سه میلیون از آرای او از سیستمها در سطح ملی پاک شده و تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که رای دونالد ترامپ متعلق به ایالت پنسیلوانیا بوده و به نفع بایدن تغییر یافته است.
این نخستینبار نبود که ترامپ مدعی تقلب در انتخابات شد؛ چراکه تا این لحظه درباره چند ایالت دیگر نیز این ادعاها طرح شده است. معاون او مایک پنس هم در پیامی در توئیتر نوشت که به تیم خود گفته انتخابات ریاستجمهوری این کشور هنوز به پایان نرسیده است.
برخلاف پنس، پمپئو واکنشی منفعلانه از خود نشان داده است. البته، برخی از جمهوریخواهان ادعای تقلب او را تایید و بر شانس او برای پیروزی در انتخابات تاکید دارند.
واقعیت این است که در خارج از آمریکا نمیتوان به طور قطع گفت که تقلب شده است یا خیر. سیستم شمارش آراء در این کشور به صورتی نیست که امکان تقلب وجود داشته باشد؛ اما اینکه ترامپ و برخی نزدیکان وی مدعی شدهاند که افراد مرده در انتخابات رای دادهاند، موضوع غیرممکنی نیست. یعنی، عدهای از هویت عدهای متوفی برای انتخابات و رای دادن و تغییر نتیجه استفاده کرده باشند. این مساله بعید است، اما دور از ذهن نیست و نمیتوان به قطعیت گفت که چنین چیزی رخ نداده است.
در این شرایط، ترامپ با نپذیرفتن شکست در انتخابات مشغلههای حقوقی بسیاری را این روزها تجربه میکند و برای شکایت دولت ترامپ باید روندهای دادگاههای ایالتی، کنگره و دیوانعالی را سپری کند که تمرکز و زمان خاصی را میطلبد و طبیعی است در این وضعیت مجالی برای اقدام به تهاجم نظامی وجود ندارد.
با این وجود، در مدت زمان باقیمانده هر رفتار عجیبی از ترامپ دور از ذهن نیست. اینکه به یکباره تحریمها را علیه ایران تقویت کند – کما اینکه به صورت روزانه در حال انجام این اقدامات است- و یا وضعیت اضطراری را علیه ایران تمدید کرد، نشان میدهد در حال چنگ زدن به هر ریسمان پوسیدهای است.
البته، درباره اقدامات ترامپ باید واکنشهای حزب جمهوریخواه را نیز مدنظر قرار داد. درست است که جمهوریخواهان از پیروزی بایدن دل خوشی ندارند و شکست نماینده آنها در کاخ سفید و تکدورهای شدن رییسجمهورشان مسئله قابل قبولی برای آنها نیست؛ اما همچنین قبول برخی رفتارهای ترامپ برای جمهوریخواهان نیز مشکل است.
بنابراین، اگر ترامپ رفتارهای غیرمعقول زیادی را انجام دهد، علاوه بر سنا یا نهادهای دیگر در آمریکا، جمهوریخواهان نیز مقابل او خواهند ایستاد.
برکناری وزیر دفاع دولت ترامپ، زمزمهای بود که از زمان شلوغیها و اعتراضات در آمریکا شنیده میشد و به طور مستقیم به مساله ایران مرتبط نیست اگرچه میتواند تاثیرگذار باشد.
در ماه سپتامبر گذشته نیز برخی منابع در دولت کنونی آمریکا گفته بودند که ترامپ از عملکرد وزیر دفاع رضایت ندارد. رسانههای داخلی و خارجی آمریکا پیش از برگزاری انتخابات نیز گفته بودند که رییسجمهوری آمریکا امکان برکناری وزیر دفاع در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی میکند درحالیکه وزیر دفاع نیز به نزدیکانش اطلاع داده که صرفنظر از نتیجه انتخابات، قصد دارد از منصب خود استعفا دهد.
همه این مسائل کنار هم نشان میدهد که این برکناری شاید از منظر بینالمللی به یکباره باشد اما زمینههای داخلی آن پیش از برگزاری انتخابات و شکست ترامپ نیز وجود داشته است.
در شرایط فعلی، ایران بیش از اینکه نگران واکنش احتمالی ترامپ و رفتارهای دیوانهوار او باشد، باید به سیاست واحدی در خصوص رویکرد و رویایی با دولت جو بایدن بپردازد.
در راستای استفاده از هوش سیاسی و دیپلماتیک باید به سمت استفاده از فرصتی به نام جو بایدن برویم پیش از آنکه به نفع ملت باشد، میتواند به سود همه تمام شود. چون اگر بتوانیم مذاکرات مجدد را در دستورکار قرار دهیم و به موازاتش تحریمها و چالشهای اقتصادی و معیشتی مرتفع شود، بخشی از اعتماد ازبینرفته ملت ترمیم خواهد شد.
پیروزی بایدن میتواند یک فرصت جدی را برای دولت فراهم کند که کشور از شرایط کنونی خارج شود. اینجاست که باید مسئله استفاده از هوش سیاسی را جدی گرفت.
با پیروزی بایدن یک پالس مثبت دیپلماتیک به ایران و جهان ارسال شده است؛ پالس مثبتی که میتواند بخشی از فشار روانی و وضعیت اقتصادی، معیشتی درونی جامعه را خنثی کند و یا حداقل تعدیل نماید.
به اذعان اصولگرایان و اصلاحطلبان، بههرحال کشور در شرایط فعلی اکنون با انبوهی از مشکلات اقتصادی از تورم و رکود افسارگسیخته گرفته تا بیکاری و کوچکتر شدن سفرههای مردم و همچنین تشدید شیوع کرونا مواجه است و در این شرایط نباید به سمتی حرکت کرد که دولت جدید آمریکا نیز وارد دور لجبازی و تحریم بشود.
بایدن اعلام آمادگی کرده است که به برجام بازگردد. این کار اگرچه چندان سریع رخ نمیدهد اما قابل تحقق است. البته، بدون شک برخی موارد از قبیل سیاستهای موشکی ایران کماکان محل اختلافنظر ایران و آمریکا باقی میماند اما میتوان با واقعبینی و تعامل بر سر مساله بازگشت آمریکا به برجام فضای تهدید و تحریم جاری علیه کشور را تا حد زیادی خنثی کرد.
فضایی که در شرایط فعلی بسیاری از مشکلات داخلی را تشدید کرده است و در بحران مبارزه با کرونا دست ما را از همیشه بیشتر بسته است.
ترامپ در کمتر از ۶۰روز دیگر کاخ سفید را ترک میکند و این تصمیم ما در داخل کشور است که به ویرانیها و خساراتی که ترامپ برای ما ایجاد کرده، دامن بزنیم یا با هوش سیاسی در جهت تعامل رعایت با عزت خود گام برداریم.
دولت بایدن نیز قرار نیست برای ما دل بسوزاند یا معجزه کند اما حداقل همین اندازه که برای بازگشت به توافق برجام اعلام آمادگی کرده، باید از طرف ایران به عنوان یک فرصت مناسب برای پیگیری منافع و حقوق ملت، به موقع شناخته شود.