پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️بیژن اشتری
معمر قذافی چهل و دو سال با اقتدار کامل بر لیبی حکم راند اما پایانش یک مجرای فاضلاب رقم زده شد. موقعی که مردم لیبی علیه قذافی به خیابانها ریختند، او آنها را مشتی «موش کثیف» لقب داد و طنز تلخ روزگار اینکه خودش مثل موشی کثیف از مجرای فاضلاب بیرون کشیده و در جا کشته شد.
مرگ قذافی خشن و بیرحمانه بود و با هیچ معیار انسانیای تطابق نداشت؛ اما چهل و دو سال حکومت مستبدانهٔ قذافی مردم را به چنان درجهای از خشم و خشونت و استیصال رسانده بود که این مرگ فجیع را شامل حالش کردند.
بیش از ده سال از مرگ دیکتاتور لیبی میگذرد اما این کشور هنوز نتوانسته روی آرامش و ثبات به خود ببیند. حکومت طولانی قذافی چنان خسارتهایی به لیبی زده که به این زودیها قابل جبران نیست.
دیکتاتورها کشورشان را به ویرانههایی غیرقابل ترمیم بدل میکنند و اثر سوء آنها تا دههها پس از مرگشان باقی است. مردم لیبی بی دلیل علیه قذافی قیام نکردند.آنها خواهان شغل، خدمات عمومی، و پایانبخشی به حکومت شبهمافیایی قذافی بودند؛ حکومتی که برای دههها مرعوب و تحقیرشان کرده بود.
قذافی برای چهل ودو سال کشورش را به آزمایشگاهی غولآسا برای تحقق باورهای عجیب و غریب فلسفیاش تبدیل کرده و مردم را در معرض انواع تجربیات سیاسی و اقتصادی ناشیانه قرار داده بود. او خود را یک انقلابی مستمر می دانست؛ انقلابیای که برایش آرمانهای رادیکال مقدم بود بر بنا کردن حکومتی کارآمد و از حیث اقتصادی پویا. هر زمان که طرحها و برنامههای عجیب و غریبش غلط از کار درمیآمد مردم را مقصر اصلی عنوان میکرد و برای نمک پاشیدن بر زخم آنها، همیشه ادعا می کرد که هیچ مقام و منصب رسمیای ندارد و فقط راهنمای مردم برای به پیش بردن انقلاب است. این در حالی بود که همه میدانستند قذافی خالق و ادارهکنندهٔ یکی از سرکوبگرترین رژیمهای جهان است.
جاهطلبیهای قذافی محدود به کشورش نبود. او سودای صدور انقلابش را به سراسر جهان داشت و تا دم آخر این هدف را دنبال کرد.قذافی نهایتاً جامعه لیبی را از هویت تهی کرد و چندین نسل از مردم لیبی را در فلسفهٔ سیاسی احمقانهاش مستحیل ساخت. شبح او همچنان بر فراز لیبی است.